چالنگي نيازي به نسبت با شعر ناب نداشت
هرمز عليپور «هوشنگ چالنگي» را «شاعري كه همه دوستش داشتند» توصيف ميكند و ميگويد كه او بيشتر به نوعي زيباييشناسي متافيزيكي و روحانيت شعر اعتقاد داشت. اين شاعر به ايسنا گفت: او شاعري آرام و بيهياهو بود؛ شغلش معلمي و شاعري بود كه همه او را دوست ميداشتند. او با بيان اينكه هوشنگ چالنگي شاعري بود كه در ۲۷سالگي شعرش در اوج بود، ميافزايد: شعرهاي او كه در مجلاتي مثل «خوشه» و دو دفتر شعرش منتشر شدهاند، جزو شعرهاي كمنظير و بعضا حتي بينظير شعر معاصر هستند. عليپور سپس به وقفه چندساله فعاليت شعري چالنگي اشاره ميكند: اين وقفه، به قول خودش بنا به دلايل شخصياش بود اما با اين حال شاعري تاثيرگذار بود. اگر چه كارش از نظر كميت، چندان نيست اما جوهره شعرش چندان روح دارد كه موثر واقع شود و براي همين در نسل خودش هم شاعر ماندگاري شد. عليپور چالنگي را از چهرههاي درخشان «شعر ديگر» توصيف ميكند و ميگويد: اما در مورد «شعر ناب» هوشنگ تاثير غيرمستقيم داشت اما هيچ وقت به قول خودش، شاعر «شعر ناب» نبود. يعني قبل از اينكه «شعر ناب» به وسيله آتشي نامگذاري شود، هوشنگ شاعري بود كه شاخص بود و حتي نيازي به اين نسبت نداشت. اين شاعر همچنين بيان ميكند: نه تنها آقاي چالنگي، بلكه هيچكدام از بچههاي «شعر ديگر» بيشتر از يك دفتر شعر كار نداشتند؛ از بيژن الهي كه در راس اين هرم بود تا شجاعي و اربيلي. انگار آنها قانع شده بودند يا واقعا قدرت پروازشان بيشتر از اين نبود يا جامعه يا منتقدان آن را نپذيرفتند، اما هر چه بود، مستمر كار نكردند. اما همان دوره كوتاهي كه كار كردند هم خوب بود كه البته اين به يك تجزيه و تحليل وسيع نياز دارد. من جوان كه بودم، نگاهم بيشتر به سمت يك نوع شعر سياسي، اجتماعي و حتي انقلابي بود ولي افق زيباشناختي اين دوستان را دوست ميداشتم. هرمز عليپور كه معتقد است هوشنگ چالنگي شعر شعارگونه را قبول نداشت، ميگويد: هوشنگ شاعري بود كه بيشتر به نوعي زيباييشناسي متافيزيكي و روحانيت شعر اعتقاد داشت. او در پايان درباره آغاز آشنايي خود با چالنگي به سال ۶۲ كه از مسجد سليمان به اهواز آمد اشاره و بيان ميكند: ما 40 - 30 سالي با هم حشر و نشر داشتيم، خصوصا مدتي هر دو معلم و در شهرك باهنر بوديم و بيشتر اوقات خانه يكديگر. هوشنگ سرشار از دوستي، مهر و محبت بود.