با تصويب شوراي اداري استان فارس
۲۰۰ خانه تاريخي در آستانه تخريب قرار گرفتند
محمدرضا نسب عبداللهي
شوراي اداري استان فارس در جلسهاي به رياست رييسجمهوري ۱۳۳ طرح را در حوزههاي مختلف براي اجرا مصوب كرده؛ يكي از اين طرحها تشكيل كميته ۳ نفرهاي با حضور نماينده استاندار فارس، نماينده ميراث فرهنگي و نماينده شهرداري شيراز براي بازنگري در ميراثي بودن ۲۰۰ خانه تاريخي در شيراز است. در اين مصوبه تاكيد شده كه راي اين كميته لازمالاجراست. ابراهيم رييسي همچنين شامگاه دوشنبه ۲۶ مهر در يك برنامه تلويزيوني بر نگرانيها درخصوص احتمال تخريب خانههاي تاريخي شيراز افزود و گفت: «در سفر شيراز مطلع شديم اجراي طرح بينالحرمين، از حرم شاهچراغ تا حرم سيد علاءالدين حسين، از سالها پيش آغاز شده اما با موانعي مواجه و متوقف شده است، وقتي بررسي شد، معلوم گرديد ميشود مشكل را سريع حل كرد.»
محمدهادي ايمانيه، استاندار فارس هم ميگويد: «مقرر شد براي ۲۰۰ خانه اطراف حرم شاهچراغ، هياتي تشكيل شود تا اگر بنا تاريخي است بماند و اگر نه فكري به حالش كنند.»
افزون بر نگرانيها درخصوص سرنوشت خانههاي تاريخي شيراز، جايگاه كميته ۳ نفره براي بازنگري در ميراثي بودن اين خانهها نيز مورد ابهام قرار دارد. براساس قوانين جاري، وزارت ميراث فرهنگي متولي تشخيص ميراثي بودن بناهاست و از اين رو جايگاه قانوني اين كميته روشن نيست.
سالهاست كه برخي در شيراز ميكوشند براي توسعه فضاهاي پيراموني امامزادگان شاهچراغ و سيدعلاءالدين حسين، ۵۷ تا ۶۵ هكتار از بافت تاريخي اين شهر را تخريب كنند و بين اين دو امامزاده فضايي ايجاد كرده و آن را بينالحرمين بنامند. دهها خانه تاريخي در شيراز طي دهههاي ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ با هدف اجراي طرح توسعه امامزاده شاهچراغ تخريب شدهاند اما روند تخريبها با پيگيري دوستداران ميراث فرهنگي از سال ۱۳۹۶ متوقف شده بود. اكنون و در پي سفر رييسجمهور به شيراز، چراغ تخريب خانههاي تاريخي كه ۴ سال خاموش شده بود، دوباره روشن شده است. عزتالله ضرغامي، وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي نيز در سفر اخيرش به شيراز بافت تاريخي پيرامون امامزادگان شاهچراغ و سيدعلاءالدين حسين را «بافت فرسوده» خوانده و افزوده بود: «خانههاي ميان اين دو حرم از ميان رفته و ويران است.» مجموعه سخنان مسوولان و رويدادهاي يك هفته اخير، باعث بروز نگرانيهايي بين دوستداران و فعالان ميراث فرهنگي درباره سرنوشت ۲۰۰ خانه تاريخي در شيراز شده است.
نابودي هنرهاي به كار رفته در خانههاي تاريخي شيراز
مريم نوروزي، پژوهشگر فرهنگ عامه و راهنماي بافت تاريخي درخصوص نگرانيهايي كه درباره تخريب خانههاي تاريخي شيراز وجود دارد به «اعتماد» گفت: «نگراني اوليه مربوط ميشود به از بين رفتن خانهها و هنرهاي مستقر در آنها كه غيرقابل بازگشت هستند. طي بررسيها و تحقيقهايي كه تا به امروز صورت گرفته متاسفانه آخرين استادكاران هنرهاي فاخر مكتب شيراز فوت كرده و كسي جايگزين آنها نشده و آن تعداد از استادكاران باقيمانده نيز در آستانه فراموشي هستند. همچنين با بررسي دقيق تزييناتي كه در بخشهاي توسعهيافته حرم مطهر شاهچراغ انجام شده، به سادگي مشهود است؛ هنري كه جايگزين ارزشهاي از دست رفته شده، داراي هيچگونه هويت و ارزش و ماندگاري نيست و هيچ هويت و اصالتي ندارد.»
وي افزود: «جداي از اين نگراني، شناسنامه هر شهر به وجود خانههاي تاريخي و بناهاي يادبود است. در حال حاضر دو مسجد مهم شهر شيراز (مسجد عتيق و مسجد اتابكي يا مسجد نو) كه تقريبا تمام سفرنامهنويسهاي مشهور دنيا از آنها نام بردهاند با مساحتهاي زياد در دو جبهه حرم مطهر شاهچراغ واقع شده و بلااستفاده مانده و غيرقابل بازديد رها شدهاند. اگر واقعا حرم شاهچراغ نياز به توسعه دارد براي توسعه كافي است درهاي مساجد جامع عتيق شيراز و مسجد نو را رو به حرم بگشايند تا بتوان از فضاي معنوي مساجدي كه قدمت آنها به بلنداي تاريخ اسلام و در دوره صفاريان و اتابكان در شيراز بنا شدهاند استفاده بهينه كرد.»
توسعه در بافت تاريخي يعني ساخت
پاركينگ و مجتمع تجاري
مريم نوروزي گفت: «متاسفانه تجربه نشان داده كه توسعه حرم مساوي با ايجاد پاركينگ است و نه ايجاد محيط معنوي، به عنوان مثال هنوز گچبريهاي فاخر خانههاي تاريخي پورنواب و منتصري بر در و ديوار پاركينگهاي مجاور حرم شاهچراغ قابل مشاهده است.» اين پژوهشگر ادامه داد: «نگراني بعد تكرار سرنوشت بافت تاريخي در ااطراف حرم مطهر امام رضاست كه سبب شد گوهرهاي بافت تاريخي در مشهد از بين برود و در واقع توسعه مساوي شد با انبوهسازي هتل و واحد اقامتي و بافت تاريخي به كلي از بين رفت. بر كسي پوشيده نيست كه مسير به اصطلاح توسعهيافته قبلي در شيراز كه در آن خانههاي فاخر و مزار افراد بزرگ و عرفا بهخاطر آن تخريب شد، مبدل شد به ساختمان بيروح شوراي شهر و مجتمع تجاري.»
نوروزي گفت: «آيا نميشود حداقل سازمانهاي مرتبط با ميراث فرهنگي و... در چندين خانه تاريخي باشند؟ در شهري زندگي ميكنيم كه يك خانه خاتم، يك خانه نمايش، يك خانه نگارگري، يك موزه موسيقي، يك موزه مردم شناسي و... در شيراز نداريم و اين در شهري چون شيراز است كه مشهورترين مكتب هنري نگارگري را داراست و اين هنر در هنرهاي خانههاي تاريخي آن به راحتي يافت ميشود. آيا نميتوان هر كدام از اين خانهها را احيا و مرمت كرد و در جهت رشد و جذب گردشگر حتي گردشگري مذهبي استفاده كرد؟»
روند شكننده حفاظت از ثروتهاي
فرهنگي - تاريخي در ايران
تابان قنبري، معمار و مدرس دانشگاه نيز به «اعتماد» گفت: «حفاظت از ثروتهاي فرهنگي در ايران برخلاف ساير نقاط جهان روندي شكننده و ناپايدار داشته و دارد و به تناسب نگاههاي متضاد و ناهماهنگ ميان دستگاههاي متولي و موثر در امر سياستگذاري بافتهاي تاريخي از جمله تصميمها در روشهاي اجرايي، نحوه و شيوه مداخله، برنامه زماني و گروههاي ذينفع يا بهرهبرداران عمومي همواره دچار تحولات فراوان و گاه غيرتخصصي بوده است. فرآيند توسعه و رشد در بافتهاي مركزي و تاريخي شهرها غالبا با دو رويكرد عمده همراه است. از يكسو گرايش و تمايل به حفاظت و نگهداري از بافت و عناصر ارزشمند آن و از سوي ديگر موج نوسازي و بازسازي و مداخلات مستقيم و كلان به هدف توسعه و نوزايي. در اين ميان گرچه رويكرد به نوسازي عمدتا با پشتوانههاي سياسي و اقتصادي در اولويت و برتري نسبت به حفاظت و نگهداري از ثروتهاي فرهنگي-تاريخي قرارداشته است، ليكن كشاكش و مجادله بين «توسعه» و «حفاظت» همواره از مهمترين زمينههاي اثرگذار بر سيماي محدودههاي تاريخي است. در سه دهه گذشته براساس آنچه در دستور كار بازآفريني شهري قرار دارد در راستاي حفظ ارزشهاي فرهنگي-تاريخي، زيباييشناسي و ضرورت احياي عملكرد و توانمندسازي بافتهاي تاريخي در دهه هشتاد ميلادي «بازآفريني اقتصاد مدار» در ادامه تحولات اقتصادي جهان در اواخر دهه 80 ميلادي و دگرگوني «ساختارهاي مديريت منابع» منجر به ظهور رويكرد جديدي در راهكارهاي حفاظتي بافتهاي تاريخي شد.»
بافت تاريخي شيراز چندپاره و گسسته شده
قنبري ادامه داد: «در شيراز نيز اين رويكرد در جدال توسعه و حفاظت، از بافت مركزي شيراز همواره در طول دو دهه اخير، تغييرات و تصميمهاي گاه نابجا و گاه تكبعدي را سبب شده كه درنهايت امروز آنچه حاصل شده براساس گزارشها و عكسهاي هوايي موجود، بافتي چندپاره و گسسته است. در دو دهه اخير بسياري از بناهاي تاريخي كه هر يك ميتوانست با روشهاي بازآفريني و مبتني بر يك سياستگذاري كلان و الگوي يكپارچه راهبرد اصلي و جهتگيري مشخصي را به صورت پيوسته دنبال كند، با تصميمهاي كوتاهمدت و در مقياسهاي كوچك دچار نوعي روند تركيبي و بدون نقشه راه كلان نگر، بدون تعريف دقيقي از گروههاي اجتماعي و نقش جامعه ساكن در بافت براساس ديدگاههاي مقطعي مورد مداخله و گهگاه استفادههاي صرفا تجاري به عنوان دواي درد اين بافت و راهكاري جهت درمان ضعف بنيه و كالبد بافت تاريخي شيراز مواجه هستيم. اين راهكارها در بيشتر مواقع به دليل بنيه ضعيف اقتصادي بافت ناموفق بوده است و حاصلي جز توليد واحدها و مجموعههاي تجاري خالي و ضعف در جذب سرمايه و گردشگران اقتصادي نداشته است. واحدهاي تجاري خالي در دل مجتمع تجاري بزرگمقياس بينالحرمين در جوار حرم مطهر شاهچراغ نمونه عيني اين رويداد است. رويكردها و تصميمهايي كه بدون توجه به كشش و سقف اقتصادي منطقه اتخاذ ميشود در اين نقطه از بافت تاريخي شيراز
به خصوص در پيرامون حرم شاهچراغ به عنوان يكي از هستههاي قوي و سازمانبخش در مركز شيراز سبب ايجاد بناهاي تازه تاسيس نه چندان اثرگذار و قوي شده است. اين نكته بر كسي پوشيده نيست كه اراضي پيرامون حرم شاهچراغ به دليل موقعيت شهري و ارتباط نزديك با يكي از نقاط عطف قدرتمند شهري از حساسيت و ارزش بيشتري برخوردار بوده و نقش موثري در تقويت چهره اين بافت دارند.»
كاربريهاي بيروح
به جاي خانههاي تاريخي
اين مدرس دانشگاه گفت: «از طرفي نزديك به ۳۵ هزار نفر در بافت تاريخي و فرهنگي شيراز ساكن هستند كه بخش عمده آنها ساكنان خانههاي قديمي و تاريخي اين بافت هستند. بيارزش يا كمارزش جلوه دادن خانههاي تاريخي پيرامون حرم مطهر شاهچراغ به عنوان راهكاري در ارايه برنامههاي «توسعه و حفاظت» در بخش زيادي سبب از بين رفتن خانههاي تاريخي ثبتي و تبديل آنها به كاربريهاي جديدي شده كه متاسفانه هيچ عامل جذب كننده يا موثري جهت ارتقاي ارزشها و مولفههاي هويتساز ندارند و اكثرا تنها در حد تلاشي جهت پر كردن جاي خالي بناهاي پخته و پرجزييات از دست رفته و تخريب شده باقيمانده و بيروح و بياثر به مثابه شيء توليد شده قد علم كردهاند. در اين ميان گرايش به استفاده مجدد از ابنيه و آثار تاريخي توأم با تمايل متوليان به در اولويت قرار دادن ارزشهاي اقتصادي به عنوان رويكردهاي نظري و عملي در مواجهه با امر حفاظت در سالهاي اخير بايد مورد بازنگري قرارگيرد. اينگونه ديدگاههاي مبتني بر گرايشهاي اقتصادمحور در ارزشمند بودن يا نبودن ابنيه بافت مركزي و به خصوص بافت پيرامون حرم مطهر شاهچراغ چهره اين بخش از بافت تاريخي را بيش از هر جاي ديگر به جهت احداث زيرساختهاي شهري از جمله دانههاي تجاري، پاركينگها و مسيرهاي دسترسي سواره، سبب ايجاد نوعي آشفتگي و شلختگي در هندسه و ساختار بدنهها و فرم فضاهاي شهري شده است كه به نظر ميرسد از طريق اقدامات رويهاي همچون آراستن جدارهها و ديوارهاي بيهندسه و بيامتداد، سعي شده به فضاهاي شهري موفق و جذاب نزديك شود.»
حرم شاهچراغ؛ نقطه عطفي
در بافت تاريخي شيراز
تابان قنبري گفت: «وجود حرم مطهر شاهچراغ كه بخشي ارزشمند از تاريخچه و هويت ساكنان شيراز و شيرازيهاست و يك نقطه قوت و پر از خاطرات جمعي است كه جايگاه ارزشمندي در حافظه تاريخي شهروندان شيراز و نياكان ما دارد و در ساختار بافت تاريخي همواره نقطه عطفي جهت سازماندهي و ايجاد مركزيت هندسي و فضايي و هدايت ارزشهاي ديني- بومي بافت تاريخي شهر شيراز داشته و اكنون هم اميد است كه در برنامههاي توسعه شهري نيز اينچنين قوي و سازمانبخش ديده شود نه اينكه از آن به عنوان يك بهانه جهت ساخت و سازهاي آتي و جوانه زدن واحدهاي تجاري در جبهههاي شهري اين بناي ارزشمند استفاده شود. لذا برنامهريزي و اتخاذ تصميم براي اين اراضي و بافتها نيازمند افق ديد كلانتر و تخصصيتري است كه در عين دنبال كردن مسير «بازآفريني اقتصادمدار» كه در بيشتر طرحهاي توسعه در ايران مورد توجه مسوولان است بتواند در برگيرنده طرحهاي مداخلهگر با رويكرد «بازآفريني از طريق حفاظت يا بازآفريني حفاظت مدار» نيز باشد، چراكه اين ديدگاه سبب عدم گسست مفهوم اثر تاريخي با محيط و بستري كه در آن شكل گرفته شده و به اين نكته اشاره دارد كه بناها و نقاط ارزشمند نه تنها بناهاي منفرد، بلكه پديدههاي تاريخي با بار معنايي ملي و هويتي براي مردم يك شهر و گوياي يك حادثه يا دوران تاريخي است كه در دل و جان ساكنان جاي دارد.»