خاطرات سفر و حضر (79)
اسماعيل كهرم
اردك سر سفيد يكي از زيباترين اردكهاي عالم است كه روزي، روزگاري از اروپا تا ايران يافت ميشد؛ آنهم به تعداد زياد. بنده در تركيه، بلغارستان و در مملكت خودمان آنها را ديده بودم. در ميانكاله به تعداد دهها و حتي صدها ديده بودم. در «زاغمرز» صداي صدها هزار مرغ آبي و غاز ما را از خواب بيدار كرد، همين 50 سال پيش! اكنون ولي اين اردك از قسمت اعظم زيستگاهش ناپديده شده. علت؟ هر وقت جانوري منقرض ميشود دو عامل موثرند؛ اول، تخريب زيستگاه و دوم، شكار بيرويه!
به دنبال اين اردك ميانكاله، درياچه نئو در اردبيل را گشته بودم. بالاخره به «پريشان» فارس رسيدم. نااميد. اين «آخرين اميد من بود. مرحوم فرهادپور، يك تور ماهيگيري غير قانوني را در عمق آب نشانم داد كه 6 بال اردك سر سفيد در آن گير افتاده و خفه شده بودند. اين اردك غواص است، به عمق آب رفته و در تور ماهيگيري گرفتار شده بودند!
غروب آخرين روز اقامت در پريشان سوار قايق بوديم كه دو پرنده از يك طرف به طرف ديگر پرواز كردند. يك جفت اردك سر سفيد بودند. بحق كه هر چيز كه در جستن آني، آني. در مدت جستوجو، من خود تبديل به اردك سر سفيد شده بودم. از شوق و هيجان با لباس به درياچه پريدم. لذت آبتني در پريشان هنوز با من است.