شاعر مرده
اين شفق است يا فلق، مغرب و مشرقم بگو من به كجا رسيدهام جان دقايقم بگو
آينه در جواب من باز سكوت ميكند باز مرا چه ميشود اي تو حقايقم بگو
جان همه شوق گشتهام، طعنه ناشنيده را در همه حال، خوب من، با تو موافقم بگو
پاك كن از حافظهات شور غزلهاي مرا شاعر مردهام بخوان، گور علايقم بگومحمدعلي بهمني