• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5059 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۸ آبان

قاسم چرخي و خط فقر

ابراهيم عمران

گفت اينكه مي‌گويند خط فقر يازده ميليون تومان شده است؛ به چه معناست؟ قاسم چرخي بازار وقتي اين پرسش را با من در ميان گذاشت؛ خبر آمد كه در آمد «ايلان‌ماسك» (مدير شركت تسلا) از توليد ناخالص ايران هم در سال بيشتر است. البته نه تنها ايران، بلكه فنلاند و يونان و نيوزيلند هم در اين پيشي گرفتن، با ما هم‌درد هستند. حال بگذريم از داستان ايلان‌ماسك و شركتش و بپردازيم به پرسش قاسم كه با چرخش بايد درآمدي داشته باشد كه امورات خود و خانواده‌اش در خارج از تهران بچرخد. به او گفتم از صبح بازاري تا دم دماي غروب؛ بعد آن چه مي‌كني؟ گفت تا برسم مامازند كه ساعت نزديك نه شب مي‌شود. شامي بخورم و زودتر بخوابم كه صبح بتوانم به بارهاي اول وقت مشتري‌ها، برسم كه اگر دير بيايم روزي از كف رفته است. گفتم براي روز تعطيل چه مي‌كني؟ گفت تو كه خود شاهد بودي برخي روزهاي تعطيل نيز آمده‌ام، چون بعضي بارها در روز تعطيل راحت‌تر جابه‌جا مي‌شود. گفتم يعني تفريحي نداري؟ هر چند الان با وجود كرونا، كمتر مي‌شود به اين تفريحات پرداخت. گفت خيالت را راحت كنم من جز كار و بار و بازار؛ چيز ديگري نمي‌شناسم. گفتم جواب خودت را داده‌اي. گفت چه جوابي؟ گفتم معناي خط فقري كه پرسيدي! خط فقر يعني نتواني از پس نيازهاي ديگرت برآ‌يي. حال هر خواسته معقول و منطقي كه در ذهنت باشد. گفت مثلا چه نيازي؟ ديدم بنده خدا اصولا نمي‌تواند و نمي‌داند و آگاه نيست كه زندگي آن چيزي نيست كه در ذهن او جريان دارد. ادامه ندادم. چه كه آگاه ساختن ذهن فردي كه تاكنون اين‌گونه زيسته است؛ به نوعي مي‌تواند آزار‌دهنده باشد غير مستقيم. به او گفتم سر فرصت حتما گپ خواهيم زد. گفت خودت را گرفتار نكن. من به همين نوع زندگي‌ام عادت كردم. خط فقر را هم كه پرسيدم فقط دليلش آن بود كه نمي‌دانستم من نزديكش هستم يا نه! حساب، كتاب خودم بود كه زياد از آن عدد دور نباشم! و خودم را به اين عدد برسانم! گفتم به اميد خدا زياد دور نيستي. لبخندي زد و رفت. به راستي معناي خط فقر در ذهن آدم‌ها چه جايگاهي دارد. از قاسم چرخي بازار تا ايلان‌ماسكِ ثروتمند چگونه به آن مي‌انديشند؟ خط فقر براي گذران امور روزانه و ماهانه است و بس. پس اصولا در ذهن، نيازي نقش نمي‌بندد كه به ديگرِ امورهاي زندگي هم رسيدگي شود. وقتي حجم انبوه خواسته‌هاي اوليه به مدد گراني و تورم زياد، جولان مي‌دهد در ذهن؛ چگونه مي‌توان حتي چنين مفهومي را معنا داد؟ و زماني هم كه معناي واژه‌اي در نهان آدمي، مشخص نباشد لاجرم در پي آن نيست. پس زياد دانستن و ندانستن خط فقر فرضي براي سي ميليون نفري كه دچار آن هستند؛ به صواب و ثواب نيست. در فكر قاسم و حرف‌هايش بودم كه برگشت و گفت آن شعري كه مي‌خواندي، يادم آمد. گفتم كدام؟ گفت هميشه وقتي از موضوع خاصي نگرانيم و از چيزي ديگر براي‌مان مي‌گويند و با گويش دلنشينش خواند: من از ليلي در اندوه و عذابم/ تو از عباس مي‌گويي جوابم؟

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون