چالش اصلي فرزندآوري
جعفر گلابي
البته پيري جمعيت يكي از دهها مشكل كشور است كه طي سالهاي آتي با آن روبهرو خواهيم شد و تلاشهايي در حال انجام است كه جوانان تشويق به ازدواج شوند و به يك يا دو فرزند اكتفا نكنند. اگرچه صورت مساله درست به نظر ميرسد ولي مشاهده ميشود كه با چنين موضوع حساس و پيچيدهاي مثل ديگر مسائل برخوردي سطحي و ساده صورت ميگيرد و تصور ميشود كه با تشويقهاي مالي و خارج كردن لوازم جلوگيري از بارداري موضوع حل ميشود و جمعيت كشور به سرعت جوان خواهد شد و رو به افزايش خواهد گذاشت! متاسفانه كاملا روشن است كه نه به مقدمه و نه به تالي برنامههايي كه در اين باب در دست اجراست درست و اصولي و علمي و همهجانبه انديشه نشده است.
اگر آمار ازدواج پايين آمده و تعداد طلاقها افزايش پيدا كرده مسلما مشكل در فقدان يك وام صد يا 200 ميليون توماني نيست. مشكل ابعاد گسترده و مختلفي دارد كه تاهنگام وجود موانع اصلي و متعدد حتي اگر اين وامها چند برابر شوند در صورت مساله تغيير چنداني رخ نخواهد داد. در اين زمينه صاحبنظران به درستي و با دقت سخن گفتهاند ولي ميخواهم از زاويه ديگري هم به مساله افزايش جمعيت كه كمتر به آن پرداخته شده است، بنگرم. فرض كنيم اقدامات و وعدههاي سطحي اقتصادي كنوني موثر افتاد و خلايق بهرغم حس و فكر درست و طبيعي خود فرزندان متعدد آوردند و تقديم جامعه كردند، آيا به زمينهها و نوع تربيت فرزندان هم انديشه شده است؟ در زمانهاي كه بسيار ديدهايم مسوولاني را كه فرزندشان به انحراف رفته و حتي برخي اعتراف كردهاند كه دليل ناخلف بودن آنها اشتغالات فراوان و عدم وقت گذاشتن مستمر براي تربيت آنان از سوي ما بوده است، در زمانهاي كه بعضا آقازادهها سر از ناكجاآبادها درآوردهاند، وقتي برخي بزرگان هم در اين مهم يعني تربيت صحيح فرزندان ماندهاند و نسل جديد گوشش بدهكار نسل قبل نيست، هنگامي كه فرزندان پدران خوب را به بيعرضگي جهت جمع مال و موقعيت متهم ميكنند، وقتي يك آوازهخوان منحرف و مبتذل جمعيت ميليوني نوجوان را جذب ميكند و در اين كرونا عدهاي رنج سفر را بر خود هموار ميكنند تا او را از دور ببينند، وقتي رييس پليس امنيت اقتصادي ناجا در يك اعلام شوكآور از افزايش ۳۰۰ درصدي اختلاسها و نيز ۳۵۷ درصدي رشا و ارتشا نسبت به سال گذشته خبر ميدهد، ميتوان وضع اخلاقي جامعه در حوزههاي ديگر را به راحتي حدس زد. در چنين شرايطي ما چگونه ميخواهيم به ازدياد جمعيت بپردازيم و خوف نكنيم كه فردا روزي فرزندان معصوممان در انبوه ناهنجاريها غوطهور نشوند؟ حالا تصور كنيد دو جوان پسر و دختر كه اگر شانس بياورند هر دو بايد از صبح تا شام كار كنند تا از پس مخارج زندگي برآيند، چگونه ميتوانند براي فرزند خود وقت بگذارند و او را به دست تشتت ذهني و خودرويي در مهدكودكها نسپارند؟ جز مسوولان كه از بالا به مسائل مينگرند و بسياري از واقعيتهاي جامعه از ديدشان مخفي ميماند همه اوضاع اخلاقي افراد را در كوچه و بازار و ادارات دولتي و شركتهاي خصوصي و كارگاههاي مختلف ديدهايم! متاسفانه حوصلهها و گذشتها و مهربانيها و بزرگيها و جوانمرديها اندك شده است و خلايق به سادگي جوش ميآورند و گاهي بر سر موضوع كوچكي تا نزاع و كتككاري و حتي قمهكشي و... كشيده ميشوند و آمار اين حادثهها هم زياد بلكه رو به افزايش است. پيش و پس از رفع تنگناهاي اقتصادي كه امالمفاسدند و با چند دستور و سفر و شعار و كليگويي حل نميشوند و زمان ميخواهند بايد به فكر اخلاق جامعه باشيم، دروغ و ريا و حسد و كينهورزي و تظاهر و ضعيفكشي و زيرآبزني و خشونت خانوادگي و اعتياد بيداد ميكند، چه كسي و چگونه و در كدام بستر با چه وقتي و چه آموزشي ميخواهد فرزندان آينده را تربيت كند و از گردنههاي سخت اين مصائب به سلامت عبور دهد؟ هزار بار ديدهايم كه چگونه برخي اوليا نهتنها فرزند را به صداقت و راستگويي فرا نميخوانند كه به دروغگويي تشويقش ميكنند!
وقتي دروغ سكه رايج زمان شده است و بعضا از تريبونها اظهار ميشود و خيلي زود افشا ميشود، وقتي راستگويان از كوچك تا بزرگ به انزوا كشيده ميشوند از افراد عادي چه انتظاري ميرود كه رنج صداقت را بر خود هموار كنند؟ بياييم از اين زاويه هم به موضوع فرزندآوري نگاه كنيم .راقم اين سطور شرمنده فرزندانش است كه آنان را در زمانه پرآشوب به دنيا كشانده درحالي كه ابتدا خود را متخلق نكرده و نتوانسته است بستر خوبي و مهرباني و گذشت و آگاهي و صداقت و آسايش و امنيت را براي آنها فراهم سازد. آيا وام 10 يا20 يا30 ميليوني براي فرزندآوري لازم است ولي اشاعه واقعي صداقت و فتوت و خوبي و خرد و تحمل و رواداري ضروري نيست؟ از اين زاويه ما وقتي بايد به فكر ازدياد جمعيت باشيم كه مطمئن شويم اكثريت فرزندان معصوم آينده در بستري مناسب از آگاهي و دانش و نظم و خلاقيت و اخلاق و كرامت و نوعدوستي رشد خواهند كرد. در اين مقوله شانس و شعار بيمعناست و بايد بدانيم كه نسل آينده اگر در اين زمينهها ما را بيفكر و بيبرنامه بيابد هرگز نخواهد بخشيد.