چهار نکته درباره تحریم نفتی
حمیدرضا شکوهی
ريیسجمهور امريكا در یادداشتی به وزارت خارجه این کشور اعلام کرده به اندازه کافی نفت و فرآوردههای نفتی به بازار جهانی عرضه میشود بنابراین امکان کاهش بسیار زیاد خرید نفت از ایران توسط کشورهای دیگر فراهم شده است. کاخ سفید هر شش ماه یکبار باید تایید کند نفت به اندازه کافی در بازار جهانی هست تا تحریمها علیه ایران که در سال ۲۰۱۲ آغاز شده ادامه پیدا کند. اما این پیام چه نشانههایی دارد؟
1- پیام جو بایدن به وزارت خارجه امريكا، در آستانه ویديوکنفرانس ريیسجمهوری امريكا و شی جینپینگ، ريیسجمهوری چین در روز دوشنبه، منتشر شده است تا شاید پیامی به چین باشد. براساس آمار گمرک چین، این کشور حتی یک بشکه نفت بهطور رسمی از ایران وارد نکرده است. بنابراین میزان نفتی که از ایران به چین صادر شده، قطعا حجم بالایی نیست، چون بهطور غیررسمی بوده زیرقیمت به فروش رفته است تا چینیها ترغیب به خرید نفت ایران شوند و نفت هم روی دست ایران نماند. این ارزانفروشی میتواند از 20 تا 50 درصد زیر قیمت باشد. مثل مغازهداری که میخواهد تغییر شغل دهد و به هر قیمتی میخواهد جنسش را بفروشد تا روی دستش نماند. بخش بعدی مشکل هم موانع نقلوانتقال مالی است که حاصلش میشود مبادله پایاپای. یعنی بابت همان نفت ارزان و با تخفیف هم ممکن است نتوانیم پول بگیریم.
2- پیام مهم یادداشت بایدن این است که جهان کمکم به نبود نفت ایران عادت کرده است. وقتی برجام امضا شد، مشتریان سابق نفت ایران، از چین و هند گرفته تا برخی کشورهای اروپایی همچون یونان و ایتالیا، دوباره واردات نفت از ایران را آغاز کردند. چراکه هر پالایشگاهی در دنیا نمیتواند از هر نفتی استفاده کند و برخی پالایشگاهها با مختصات نفت ایران وفق پیدا کردهاند. اما با تحریم مجدد ایران، قطعا خریداران نفت ایران به دنبال راهکاری درازمدت و دائمی برای جایگزینی نفت ایران با نفت مشابه رفتهاند چون میدانند حتی اگر تحریم ایران دوباره برداشته شود، اطمینانی نیست که باز هم برنگردد. خریداران نفت، دنبال فروشنده معتبر و پایدار هستند و ایران، چنین فروشندهای نیست.
3- چاه نفت مثل چاه آب نیست که هر زمان خواستیم شیر آن را باز کنیم و نفت بيشتری برداشت کنیم. بازگرداندن تولید نفت به میزان گذشته - مثلا از دو و نیم میلیون بشکه در روز فعلی به نزدیکی 4 میلیون بشکه - در شرایطی که چند سال چاههای نفت ما با کاهش تولید مواجه شدهاند بهراحتی امکانپذیر نیست. ظرفیت ذخیرهسازی هم محدود است و امکان فروش نفت بهراحتی فراهم نیست و به همین دلیل چاههای نفت ما دچار مشکل میشوند. هرچقدر کاهش تولید ادامه داشته باشد بازگرداندن چاهها به شرایط نرمال دشوارتر است و این ضرری است که تحریم، به چاههای نفت غالبا فرسوده ما وارد میکند.
4- برنامههای سرمایهگذاری و توسعه میادین نفتی ما به خاطر تحریم، در تعلیق و سکون است. خودمان نمیتوانیم بدون جذب سرمایه و تکنولوژی، نفت بیشتری تولید کنیم و اگر هم میتوانستیم امکان صادرات نداشتیم. آنچه هم که گفته میشود به جای نفت خام، فرآورده صادر کنیم تا اثر تحریم را بشکنیم فقط ظاهر زیبایی دارد. در یک سال گذشته به مهمترین صادرکننده بنزین در منطقه تبدیل شدیم اما اول اینکه باز هم با مشکل برگرداندن ارز حاصل از فروش فرآورده به کشور مواجه هستیم، دوم اینکه با سیاستهای ناپایدار و قطع صادرات فرآوردههای نفتی در چند ماه اخیر، باز هم خودمان را بهعنوان یک صادرکننده ناپایدار نشان دادیم و نکته سوم که مهمتر است اینکه اگر در صادرات فرآورده هم جای پایی پیدا کنیم، شک نکنید با تحریمهای جدید مواجه میشویم. اما حتی اگر به جای نفت، بخواهیم فرآورده صادر کنیم، باز هم فرصت چندانی نداریم. دنیا کمکم در حال گذر از نفت و حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است و ما نهایتا پانزده تا بیست سال فرصت داریم در بازار جهانی نفت و فرآوردههای نفتی جایی داشته باشیم و ثروت زیرزمینی خود را تبدیل به سرمایه کنیم. اما گویا این کیمیاگری، برای مسوولان ما اهمیتی ندارد و بهعنوان کشوری با دومین و سومین ذخایر گازی و نفتی جهان، نقشی در بازار جهانی انرژی نداریم و به تبع آن، درآمدی هم برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور نداریم. اما در عوض تا دلتان بخواهد شعار به جای عمل داریم!