خير عامه و مصالح امور ملكيه
رضا مختاري اصفهاني
مشروطه كه شد، مناسبات سياسي و اجتماعي در ايران تغيير كرد. مفاهيم و ابزار جديد در ساحت عمومي مطرح شدند. اگرچه هنوز خطيبان و واعظان مذهبي در انتقال مفاهيم سياسي فعال بودند، اما روزنامه به مهمترين ابزار در انتقال اين ابزار تبديل شد. از همين رو سيدجمالالدين واعظ اصفهاني با انتشار روزنامه «الجمال» به بيان مواضع و ديدگاههايش پرداخت يا سيداشرفالدين گيلاني با انتشار روزنامه «نسيم شمال» به شهرت رسيد. روزنامه تريبوني جديد براي پيوند ميان فعالان مشروطه با مردم بود. مشروطهخواهان جدا از روزنامه دولتي، به روزنامهاي با رويكردي جديد ميانديشيدند. روزنامه مجلس با چنين نگاهي در همان زمان حيات مظفرالدين شاه قاجار مجوز انتشار گرفت. شاه همچنان كه مشروطه را به ملت اعطا كرده بود، امتياز اولين روزنامه در مشروطه را نيز «عنايت» كرد. او در فرمانش به صدراعظم، ميرزانصرالله خان مشيرالدوله، از آن با «امتياز بزرگ» ياد كرد. شاه در فرمان امتياز روزنامه مجلس از مفاهيم و واژگان جديدي همچون «خير عامه و مصالح امور ملكيه» در كنار «حفظ شرايط دولتخواهي» استفاده كرد. اين اهداف اما با «آزادي قلم» دستيافتني مينمود. اگرچه از آزادي قلم در امتياز اعطايي مظفرالدين شاه ياد شده بود، اما اين اعطا با شرايطي محقق ميشد: «لازم است در تحت صوابديد شخصي باشد كه جامع اطلاعات علميه، شرعيه و سياسيه و درستي ديانت او كاملا معلوم و مشهور باشد.» با اين شرط بود كه فردي مانند ميرزايحيي دولتآبادي با پيشينهاي در معارف و مطبوعات، از گرفتن امتياز روزنامه مجلس محروم ماند. گويا اتهاماتي كه بعضي از درباريان و متحدان سنتيشان به او وارد ميكردند، در اين محروميت موثر بود. بر اين مبنا اولين روزنامه مشروطه سهم دو رهبر فقيه مشروطه، سيدعبدالله بهبهاني و سيدمحمد طباطبايي، شد. ميرزامحسن مجتهد، داماد بهبهاني، از نظر شاه داراي صفاتي بود كه ميتوانست مستحق امتياز اعطايي او شود: «... علاوه بر جامعيت مراتب مرقومه، از خانواده بزرگ محترم و مقبول عموم ملت و محل كامل اعتماد دولت و به مراتب دولتخواهي و وطن دوستي متجلي و به معلومات عصر جديد بصير و مطلع هستند.» سيدمحمدصادق، فرزند طباطبايي، هم به مديرمسوولي روزنامه برگزيده شد. قيد «آزادي قلم» با مراتب دولتخواهي كه قبلا در روزنامههاي دولتي پي گرفته ميشد، چندان جور در نميآمد. گويا دربار قاجاري همچنان روزنامه را براي بيان اقدامات و خدمات حكومت ميخواست. اين وضعيت با آمدن شاهي مانند محمدعلي شاهِ مخالف مشروطه تشديد شده بود. از همين رو انتشار روزنامه مجلس پنجاه روز به تعويق افتاد و روزنامه انجمن تبريز پيش از آن منتشر شد. با اين همه، روزنامه با توجه به زمان امتياز، خود را «اول روزنامه آزاد و نخستين جريده ملي» ميناميد. مديران روزنامه در شرح اهداف خود از «خدمت به وطن و ابناي وطن و ترويج ترقي و حمايت و مدافعه حقوق عالم اسلاميت» بدون يادي از دولتخواهي، سخن گفتند. سردبيري روزنامه هم به اديب الممالك فراهاني، شاعرِ روشنفكر سپرده شد. او پيش از اين، ناشر روزنامه «ادب» در تبريز و مدتي نيز سردبير روزنامه دولتي «ايران سلطاني» بود. روزنامه مجلس علاوه بر يادداشتها و مقالات سياسي و اجتماعي به انتشار مذاكرات مجلس همت گماشت؛ اقدامي كه در جهت آگاهي مردمان از سخنان و مواضع نمايندگانش بود. سياست ديگر از پرده برون افتاده بود. با انتشار مذاكرات مجلس مرداني در اجتماع و سياست ايران مشهور شدند كه زبان گوياي ملت بودند. در مقابل، آنان كه تغيير موضع داده و به دربار ميپيوستند، از چشم ملت افتاده و منفور ميشدند. روزنامه مجلس آينهاي براي جامعه ايران شده بود تا بنماياند، آنچه بود.