نخلهاي مرجوعي از قطر
كشف شد كه قطريها براي هر نخل 5/1 ميليون پرداخت خواهند كرد (150 دلار) اين تاراج ميراث فرهنگي ما ايرانيها به معني واقعي كلمه است. خرماي بم يكي از بهترينها در دنيا است. جمعا 3000 نوع (گونه) در دنيا شناخته شده كه 400 نوع در ايران داريم. در نقاط گوناگون ايران، ما انواع خرما را داريم كه از همه نظر با يكديگر متفاوتند. درخت نخل آنان و نيز ميوه اين درختها از زمين تا آسمان با هم متفاوتند. بنده كساني را در كرمان و خوزستان و بوشهر ديدهام كه انواع خرما را با مزه كردن آنها تشخيص ميدادند. خرماهاي استان كرمان، كرمانشاه ايلام، خوزستان، هرمزگان، سيستان و بلوچستان، فارس، بوشهر و خلاصه همه جاي ايران با هم متفاوتند. در زير پنج نمونه از بهترين گونههاي خرماي كشت شده در ايران را مشاهده ميكنيد. خرماي مضافتي، خرماي استعمران، خرماي پيارم، خرماي زاهدي، خرماي كبكاب.
ظاهرا نخلكاران ايرانمان بهترين نخلهاي خود را مطابق خواسته قطريها به آنان تقديم كردند ولي عليالظاهر، بهترين ما براي قطريها خوب نبود و 588 اصله را پس فرستادند و چون درختان از ريشه كنده شده بودند قابل كشت مجدد نبودند. به قول نخلداران ايرانزمين آنها كشته شدند! به قول قطريها، اين نخلها داراي انواع آفات گياهي همانند سوسكهاي خرطومدار بودند و مطلوب آنان نبودند. برنامهريزان مسابقات جام جهاني، اين نخلها را براي كاشتن در محوطه استاديوم المپيك خود در «دوحه» ميخواستند.
پس دادن نخلهاي مرجوعي ضرر فراواني را متوجه نخلكاران ايراني نمود و از طرفي شهرت ايران را براي صدور محصولات گياهي خدشهدار كرد. اين بار اول نيست كه محصولات ايراني مرجوعه ميشوند. در گذشته هندوانههاي چابهار ايران نيز حكم مرجوعي دريافت كردند تا قطريها، عزم خود را براي دريافت اجناس كامل اثبات كنند. آنها ميل دارند به دنيا بفهمانند كه حاضرند پول خرج كنند ولي دنبال جنس درجه يك ميگردند! چنين مفهومي را به تمام جهان ديكته كردهاند كه با منافع مالي به حد خود بهترين كالاها و خدمات را به انحصار خود درميآورند. نخل و هندوانه ايراني اگر مطابق استاندارد و خواسته آنان نبود، پس ميفرستند. اين نوكيسهها قبل از بازار پررونق نفت به حساب نميآمدند ولي بعد از رونق نفت هم به حساب نخواهند آمد، نه تاريخي و نه اصلو نسبي ولي فعلا و براي مدتي بهترين خدمات را دراختيار دارند.
يك نكته،بنده را كمي آزار ميدهد و آن اينكه اعراب هم مانند ما ايرانيها، نخلها را ميشناسند و با آنها زندگي كردهاند وآنها را خوب ميشناسند و بهترين انواع نخل را از ايران انتخاب كردهاند، بنده شك دارم كه آنها فقط براي كاشتن در اردوگاه المپيك مصرف كنند، بعيد نيست كه آنان قصد انتخاب ژنتيك و پرورش نخلهاي ايران را با استفاده از نخلهاي ايراني داشته باشند. با توجه به شباهت آب و خاك و شرايط آب و هوايي قطعا نخلهاي ايراني در طرف مقابل خليج فارس نيز خود را در زادگاه خويش حس كرده، مانند ايران بارور و سرزنده شده ونسل خود را ادامه خواهند داد.
و دور نيست زماني كه مانند اسب دره شوري و اسب ايراني و نيز سگ تازي، سراغ آهوي ايراني و خرماي اصيل مضافتي بم را از قطر بگيريم.
بنده فكر ميكنم كه اينها ميراث طبيعي ايران بايد در ايرانمان بمانند. اين جانوران و گياهان در ايران به وجود آمدهاند و در ايرانمان رشد كردهاند در طولاني مدت، اين موجودات نميتوانند اصالت خود را حفظ كنند و مثلا ما نتيجه دور ماندن اين موجودات را از اصل و ريشه آنها نميدانيم! مثلا بعد از صد و يا دويست سال و يا حتي 50 سال نتيجه ريشهكن كردن آنها از اصل و بنيادشان چه خواهد بود. بعيد نيست كه اين گونههاي با ارزش جهاني به كل تغيير ماهوي بدهند.
نتيجه انتقال جانداران و گياهان از وطن اصلي به كشورهاي ناشناس اغلب موجب تغيير ژنتيك جانداران و گياهان شده است. گياهاني كه از تركيه به انگلستان منتقل شدند (به خاطر زيبايي) تبديل به علف هرز شده، گنجشكهايي كه از انگلستان به ايالات متحده منتقل شدند، تغيير ژنتيكي يافتند و نيز خرگوشهايي كه از انگلستان به استراليا منتقل شدند، تغييرات عجيبي را متحمل شدند!
نتيجه اين نقل و انتقالات را به هيچ وجه نميتوانيم پيشبيني كنيم، پس بهتر است هوشيار باشيم.