30 شماره آخر
مرا خود با تو چيزي در ميان هست مبر ظن كز سرم سوداي عشقت وگر نه روي زيبا در جهان هست رود تا بر زمينم استخوان هست وجودي دارم از مهرت گدازان اگر پيشم نشيني دل نشاني وجودم رفت و مهرت همچنان هست وگر غايب شوي در دل نشان هست سعدي