ادامه از صفحه اول
قيمت واقعي دلار؟!
در اين صورت مردم نميتوانند ريال را نگهداري كنند چون هر لحظه بيارزشتر ميشود، نميتوانند خانه خود را به خارج ببرند يا اسبابكشي كنند، بلكه بايد پول ببرند، لذا ارز تبديل به كالا ميشود، داشتن آن هم موضوعيت و هم مطلوبيت پيدا ميكند. يكي از علل كاهش رتبه اقتصادي ايران همين است كه توليد ناخالص داخلي ايران را با ارز نيمايي محاسبه كردهاند، درحاليكه چنين محاسبهاي معرف شرايط عمومي مردم نيست. در چنين وضعيتي اعتماد به نفس مردم زايل ميشود. پيش از افزايش قيمت ارز و زماني كه دلار حدود ۳۵۰۰ تومان بود، دريافتي ماهانه 5/3 ميليون تومان، معادل هزار دلار بود كه امري متعارف مينمود. ولي اكنون كه آن قيمت به ۳۰ هزار تومان رسيده، حتي اگر حقوقها سه برابر هم شده باشد كه نشده، يعني ۱۰ ميليون تومان، باز هم معادل دلاري آن حدود ۳۳۰ دلار ميشود و اين بسيار ناچيز است.
پرسش اين است كه راهحل چيست؟ يك راهحل ساده و تكراري است كه اينبار هم ممكن است به ثمر برسد و بهطور موقتي گرهگشا باشد و آن به انتظار حل روابط خارجي و برجام ماندن است، اينكه بتوانند تا حدود ۲ ميليون بشكه و حتي بيشتر نفت بفروشند و تمامي پول آن را هم دريافت كنند، حدود ۴۰ تا ۵۰ ميليارد دلار (حداقل) در سال از اين راه وارد خزانه دولت شود و با عرضه آن قيمت را پايين آورند يا دستمزدها را زياد كنند. اين راه يعني افزايش عرضه از طريق صادرات نفت. ولي اين راه فايده ندارد زيرا پايدار نيست. بايد ارز را از حالت كالايي خارج و صرفا به ابزار مبادله تبديل كرد. براي اين كار از يكسو بايد تورم را بهشدت كنترل كرد و از سوي ديگر زمينه را براي ورود نيروهاي نخبه و سرمايه به كشور فراهم نمود و در مقابل انگيزه آنان را براي خروج نيروي انساني و سرمايه از كشور از ميان برد. به علاوه با اصلاح سياستها و حذف ارز چند نرخي و تنوع بخشيدن به صادرات و اصلاح سياستها و ساختارهاي اقتصادي اين مشكل حل خواهد شد. طبيعي است كه گفتن اينها ساده است، ولي عمل به آنها بسيار مشكل اگر نگوييم براي دولت كنوني محال است.
بودجه 1401، رييسي 1404
طبعا رييسجمهور سيزدهم نيز از اين جهت ضربهپذير خواهد بود. با اين همه، دولت آقاي رييسي از يك فرصت استثنايي و تاريخي برخوردار است و آن، يكدستي حاكميت و برخورداري از حمايت حداكثري سازمانهاي سياسي، اقتصادي و... است. اين فرصت طلايي را تنها احمدينژاد آن هم در دولت نهم داشت و پيش و پس از آن براي هيچ رييسجمهوري فراهم نبود. اما اكنون دولت سيزدهم مستظهر به چنين پشتگرمي اي است.
در اين شرايط مذاكرات وين ميتواند حال دولت و ملت را خوب كند، اما شرطش اين است كه شعاردهندگاني كه دست بر قضا نان و نامشان در گرو تداوم تحريم و تعطيلي مذاكرات است، بر كول دولت سوار نشوند و با نشان دادن در باغ سبزهاي جعلي، معيشت شهروندان را به گروگان نگيرند. آقاي رييسي حتي اگر به فكر كسب محبوبيت براي انتخابات رياستجمهوري دوره چهاردهم باشد، گريزي ندارد كه رضايت نسبي مردم را به دست آورد. اين جلب رضايت كاملا مشروع و انساني است. راهش هم كاملا روشن است و از وين ميگذرد.