• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۱ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5105 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱ دي

نقدي بر نامه شوراي نگهبان

كانديدا از هيات نظارت شوراي نگهبان بايد به شوراي نگهبان ناصب هيات نظارت اعتراض كند كه برگشت از راي هيات نظارت، جزو  محالات مي‌شود. 
۳- اين نكته بايد گفته شود كه عدم احراز صلاحيت، يك نام جايگزين براي ردصلاحيت است. ممكن است در مورد يك كانديداي ناشناخته، عدم احراز صلاحيت، صادق باشد ولي در مورد كساني كه همه سوابق 60-50 ساله‌شان كاملا مشخص است، عبارت عدم احراز صلاحيت فقط يك پوشش براي كاهش بار اخلاقي و حقوقي ردصلاحيت است. عدم احراز صلاحيت، يعني شوراي نگهبان نتوانست صلاحيت كانديدا را احراز كند. عدم احراز صلاحيت، عدم توانايي احراز صلاحيت توسط نهاد تعيين صلاحيت را نشان مي‌دهد نه نشان‌دهنده عدم صلاحيت كانديداست. 
۴- يكي از اشكالات اساسي ديگر بر نظارت استصوابي آن است كه آيا اصولا وظيفه شوراي نگهبان، تعيين صلاحيت كانديداها در انتخابات‌ مجلس شوراي اسلامي، خبرگان يا رياست‌جمهوري است؟ اصل ۹۹ قانون اساسي نظارت بر انتخابات يعني نظارت بر فرآيند انتخابات را برشمرده است و چنين مي‌گويد: «شوراي نگهبان، نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست‌جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراي عمومي و همه‌پرسي را بر عهده دارد.» بند 9 اصل ۱۱۰، قانون اساسي، بر وظيفه تعيين صلاحيت كانديداهاي رياست‌جمهوري توسط شوراي نگهبان تصريح كرده است. پس مي‌توان نتيجه گرفت كه از ديدگاه خبرگان قانون اساسي، نظارت بر انتخابات و تعيين صلاحيت، دو مفهوم متفاوت هستند. درهم آميختن تعيين صلاحيت، آن هم احراز صلاحيت، آن هم حتي بدون نياز به مستندات كامل قانوني، تفسيري است كه بعيد است نزد جامعه حقوقدانان كشور، جايگاهي داشته باشد. 
اما چاره كار كجاست و چه مي‌توان كرد؟ پيشنهاد مي‌شود كه در مرحله ثبت‌نام انتخابات مجلس يا حتي رياست‌جمهوري اسلامي، كانديداها ملزم به دادن همه مدارك لازم براي ثبت‌نام بشوند و يكي از مدارك، مدرك صلاحيت است. اگر استعلامات چهارگانه از اداره ثبت و احوال، دادگستري، نيروي انتظامي و اطلاعات جزو مدارك چهارگانه قانون مصوب مجلس پنجم است، هر كانديدا مي‌تواند نسبت به اخذ اين مدارك قبل از ثبت‌نام، اقدام كند و در زمان ثبت‌نام، اين مدارك را به فرمانداري محل ارايه دهد. صلاحيت عمومي كانديداها نيز به خود مردم سپرده شود. هر كانديدا ملزم باشد كه متناسب با هر شهر و حوزه انتخابيه، مثلا امضاي يك‌هزارم واجدين شرايط را دريافت كند يا آنكه كانديداي احزاب رسمي سياسي كشور باشد. كانديداهاي رياست‌جمهوري هم براي تاييد صلاحيت خود ملزم بشوند امضاي صدها نفر از شخصيت‌هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي يا دانشگاهي شناخته شده يا تاييد گروه‌هاي رسمي سياسي را دريافت كنند به‌طوري كه هر كانديدا رسما كانديداي احزاب سياسي باشد. اگر چنين رويه‌اي اعمال شود و اگر شوراي نگهبان، تركيب هيات‌هاي نظارت را به صورت تركيبي از همه طيف‌هاي سياسي، انتخاب كند، در آن صورت، شوراي نگهبان مي‌تواند به جايگاه بي‌طرف و ناظر خود در انتخابات برگردد كه هر راي‌اش مي‌تواند براي طرف‌هاي انتخابات نافذ  باشد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون