گپي با وحيد نفر و نقدي به شيوه برگزاري جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي
تئاتر بدون حضور تماشاگر معنا ندارد
بابك احمدي
تجربه برگزاري آخرين دوره جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي بدون شك نادرترين نمونه برگزاري جشنوارههاي زيرنظر اداره كل هنرهاي نمايشي است. شيوع ويروس كرونا و مشكلات ناشي از آن، كمبود بودجه كه گويي بايد بپذيريم سايهاش تا ابد روي سر تئاتر ايران گسترده است، تغيير دولت و سركار آمدن مديران تازه، فقدان امكانات و غيره در مجموع شرايطي ساخت كه ميتوانگفت اين دوره برگزار نميشود. البته كه ايرادي هم به وجود نميآمد اگر چنين ميشد و جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي براي مدتي به تعويق ميافتاد، مانند جشنوارههاي متعدد معتبر در سراسر جهان كه از تهديد فرصت ساختند براي بازنگري در امور سابق و برطرف ساختن ضعفها. اما همه ميدانيم وضعيت در كشور ما تفاوت ميكند، بودجهاي اختصاص مييابد و بايد صرف شود، اگر نشود بايد به خزانه بازگردد و ديگر رنگش را هم نخواهيم ديد.
وحيد نفر، كارگرداني كه علاوه بر نمايشهاي آييني و سنتي، در زمينه نمايشهاي عروسكي نيز تجربه زيادي دارد از جمله افرادي است كه با نمايش «تصوير مصور مظفري» در اين دوره شركت كرد. او از نزديك با وضعيت به وجود آمده مواجه شد. اوضاعي كه بعضي از دستاندركاران برگزاري جشنواره آن را حتي به مراتب دشوارتر از سالهاي جنگ ارزيابي ميكنند. بايد به اين نكته نيز اشاره كنيم كه يكي ديگر از دلايل متمايزكننده اين جشنواره با جشنوارههاي ديگر زيرنظر اداره كل هنرهاي نمايشي و معاونت هنري وزارت ارشاد در اين بود كه دبيرخانه تصميم گرفت همهچيز بهصورت آنلاين با علاقهمندان به اشتراك گذاشته شد. به اين ترتيب، ميتوان گفت كه رونق سابق از بين رفت و شور و حال گذشته به هيچوجه تجربه نشد. واضح بود كه مسوولان برگزاري به اين فكر بودهاند كه يك؛ بودجهاي اختصاص يافته پس جشنواره هر طور شده بايد برگزار شود. دو؛ لغو برگزاري رويدادي كه هر دو سال يكبار برگزار ميشود، ميتواند در دل دوستداران اين هنر نگرانيهاي زيادي در پي داشته باشد. اما وحيد نفر تاييد ميكند كه فقدان حضور تماشاگر كاملا به چشم گروههاي اجرايي آمده و بدون حضور مخاطب داخل سالنها، سرزندگي اجراها هم با چالش مواجه شده است. او ميگويد: «درواقع با درنظر گرفتن اين نكته كه تئاتر چه در تمرين، چه در عرضه و اجرا و چه از منظر حضور تماشاگر داخل سالن نمايش، يك عمل گروهي و جمعي است، عرضهاش به صورت آنلاين كيفيت اجرا و تبادل انرژي بين صحنه و تماشاگر را با چالش مواجه ميكند. اين موضوع به لحاظ اقتصادي هم توجيه پذير نيست. اگر اشتباه نكنم سال گذشته «جشنواره تئاتر مقاومت» برگزار شد و تصميم گرفتند تماشاگر با تعداد محدود حاضر باشد، اما اصل ماجرا بهصورت آنلاين اتفاق بيفتد. پس از آن جشنواره تئاتر فجر در بهمن همان سال بود كه بهشكل آنلاين برگزار شد. من در جشنواره فجر شركت كردم، وقتي فراخوان آمد متوجه شديم يك اجرا با تماشاگر و يك اجرا بدون تماشاگر خواهيم داشت. برمبناي همين تجربه ميگويم كه اجراي صحنهاي با حضور تماشاگران بسيار متفاوت است.»
اين كارگردان ضمن گوشزد كردنِ اين نكته كه در دوران شيوع كرونا سالنهاي سينما و تئاتر خيلي بيشتر از هر مكان ديگري پروتكلهاي بهداشتي را رعايت كردند، ادامه داد: «همه مشتاقان و تماشاگران تئاتر هم به همين صورت موارد معين شده را رعايت ميكردند. به اين ترتيب هم گروهها راضي بودند و هم تماشاگران، امروز هم كه شاهد هستيم روال تا حدي به شكل معمول سابق بازگشته است.»
نفر درباره كارگرداني نمايش «تصوير مصور مظفري» توضيح ميدهد: «تابستان امسال امكاني پيش آمد كه اين نمايشنامه را كه مدتها ميخواستم كار كنم، روي صحنه بياورم. واحد 46 دانشگاه علمي كاربردي هم امكاني به وجود آورد كه از دل يك كارگاه آموزشي استعدادهايي پيدا كنيم و اين در حالي بود كه بعضي چهرههاي باتجربه ما مدتها معتقدند ديگر از دل دانشگاههاي ما هنرمند آييني و سنتي بيرون نميآيد. آنجا بود كه من و مجيد رحمتي (بازيگر نمايش) برآن شديم چنين اتفاقي را رقم بزنيم و امروز شاهد هستيم بازيگراني در همين نمايش «تصوير مصور مظفري» روي صحنه ميروند كه بيننده در آنها كيفيت يك بازيگر باتجربه را شهادت ميدهد. پروسه آموزش اين بچهها اتفاقا به همان ترتيبي پيش رفت كه در دانشگاه پيشنهاد ميشود. علاوه بر اين ما سعي كرديم نمايش آييني و سنتي را از حالت موزهاي خارج كنيم و به نوعي اجرايي مدرن به نمايش بگذاريم. وقتي فراخوان جشنواره آييني وسنتي آمد، كار را فيلمبرداري كرديم و فرستاديم. البته متوجه بوديم كه دبيرخانه با مشكلات متعدد ناشي از كرونا، تغييرات مديريتي در دولت جديد هم درگير است؛ بههمين علت معتقدم چنين مسائلي موجب شدند مسوولان درنهايت نتوانند آنچه علاقه داشتند به منصه ظهور برسانند. گويي كه معتقدم با دل و جان تلاش كردند كه چراغ اين جشنواره دوسالانه روشن بماند.»
او درباره مشكلات پيش روي خودش هنگام تمرين و پس از شروع اجراها در تماشاخانه ايرانشهر به «اعتماد» پاسخ ميدهد: «مهمترين اشكالي كه در كار ما وجود داشت و دارد اين است كه اقتصاد تئاتر همچنان به شكل بيست سال قبل پيش ميرود. درنظر بگيريد دكوري كه قبلا با 10 ميليون تومان فراهم ميشد، امروز با 40 ميليون تومان در دسترس است، درحالي كه حمايتها به شكل سابق باقي مانده و چه كسي است كه نداند وجود دكور چقدر ميتواند به طراحي ميزانسن و زيبايي يك نمايش كمك كند و فقدانش بسيار آسيب زننده است.» پيش از گفتوگوي ما با وحيد نفر، اين مجيد رحمتي بازيگر نمايش بود كه در گفتوگويي با خبرگزاري دانشجويان ايران به ايراد انتقادهايي نسبت به شيوه برگزاري جشنواره آييني و سنتي پرداخت. وقوع هر رويداد تئاتري در هر گوشهاي از كشور اتفاقي مبارك است، اما متاسفانه در جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي امسال شاهد اتفاق ناخوشايند بوديم و آن برگزاري آنلاين جشنواره با وجود باز شدن سالنهاي تئاتر و استقبال تماشاگر از نمايشهاي روي صحنه بود. بازيگر نمايشهاي «كريملوژي» و «چشم به راه ميرغضب» با بيان اينكه يكي از ويژگيهاي نمايش ايراني ارتباط مستقيم و بدون مانع تماشاگر با آن است و حذف مخاطب به اين نوع نمايش آسيب زيادي وارد ميكند، افزود: جشنواره آييني و سنتي در ابتدا رويدادي سالانه در سطح بينالمللي بود كه ميزباني آثار نمايشي از كشورهايي مانند ژاپن، كرهجنوبي، هند و برخي كشورهاي حاشيه خليجفارس را در كارنامه داشت، اما متاسفانه اكنون در روندي نزولي بهشكل دوسالانه و تنها با حضور شركتكنندگان ايراني برگزار ميشود. رحمتي با انتقاد از حضور تعدادي كارگردان مشخص و پرداختن به سوژهها و داستانهاي تكراري در جشنواره آييني و سنتي گفت: اين جشنواره در دورههاي قبل به شكل رقابتي برگزار ميشد و در حال حاضر، تعدادي از هنرمندان به شكل سليقهاي انتخاب ميشوند و در اختتاميه مورد تقدير قرار ميگيرند. ادامه اين روند دستاوردي براي فضاي تئاتر كشور نخواهد نداشت و اميدوارم اين موضوع مورد توجه مسوولان و دستاندركاران تئاتر قرار گيرد. او اصل رقابت در جشنواره را عامل تشويق گروهها براي تلاش در جهت ارايه بهتر آثار نمايشي دانست و ادامه داد: رقابت در جشنواره باعث ارتقاي سطح كيفي نمايشها ميشود و ضمن ارايه معيارهايي براي آثار نمايشي خوب، فرصتي مناسب براي سنجش و بررسي نقاط ضعف و قدرت به ويژه براي جوانان به وجود ميآورد. وي حضور ساير كشورها در اين دوره از جشنواره را به چند سخنراني در بخش پژوهشي محدود دانست و تصريح كرد: «رشد اين مراودات باعث آشنايي بيشتر ما با نمايشهاي آييني و سنتي كشورهاي ديگر ميشود و روزنهاي براي ديدن اجراهاي خوب و متفاوت توسط مديران فستيوالهاي خارجي است كه معرفي گنجينههاي نمايش ايراني در سراسر دنيا را درپي دارد. شايسته است دبير جشنواره آييني و سنتي و ساير دستاندركاران به واسطه حضور پرسابقه در اين حوزه از چنين مراودات فرهنگي، دفاع كنند تا امكان معرفي بيشتر نمايشهاي ارزشمند ايراني در قالب نقالي، روحوضي، شبيهخواني و... به دنيا فراهم شود.»
بهزعم وحيد نفر موارد مطرح شده توسط مجيد رحمتي «يك مساله مهم سالهاي اخير جشنوارههاي متعدد ايران است.» تمام جشنوارهها از شكل رقابتي خارج شدهاند و ما همچنان دليل اين اتفاق را نميدانيم اما ميتوانيم درباره نتايجش صحبت كنيم. جشنواره «عروسكي» و جشنواره «نمايشهاي آييني و سنتي» سالها نشان دادند محل مناسبي براي كشف و معرفي استعدادهاي جوان هستند. اين امر با برگزاري به صورت رقابتي و معرفي چهرههاي برگزيده به جامعه تئاتري ما اتفاق ميافتاد. در پرانتز بگويم كه معتقدم مجيد رحمتي با كيفيتي كه دارد بايد خيلي پيش از اين ديده ميشد. من فكر ميكنم با رويه موجود گروههاي جوان كه حرفي براي گفتن داشته باشند را كمتر در اين دو جشنواره ميبينيم. اگر به يك دهه قبل بازگرديم افرادي مانند حميد امجد با نمايش «زائر»، محمد رحمانيان با نمايشهاي «پل» و «اسبها» يا حسين كياني كه همين دو سال پيش «چشم به راه ميرغضب» را كارگرداني كرد از جمله افرادي بودند كه آثارشان به شدت در اين جشنواره و بين تماشاگران مورد توجه قرار گرفت.
اين بازيگر و كارگردان همچنين درمورد لزوم ايجاد يك محل مشخص پژوهشهاي نظري و اجرايي براي تئاتر -تمام گونهها از جمله عروسكي و سنتي- ميگويد: «طرح مواردي از اين دست در كلام يا روي كاغذ خيلي زيباست منتها بايد عزم جدي وجود داشته باشد. در نظر بگيريد چند سال قبل «خانه عروسك» راه افتاد و يك مدتي هم فعاليت داشت اما حالا نيست. بچههاي عروسكي هم استقبال كردند و بسيار محيط جذابي فراهم شد ولي بعد متوجه شديم كه ساختمان استيجاري بوده و محل از دست رفت. در سالهاي اخير بنگاههاي كوچكي شكل گرفت كه امروز ديگر وجود ندارند. اگر حمايت درست نباشد و اين اماكن مستقل عمل نكنند، اتفاق خوبي رخ نميدهد. در اين زمينه به جد معتقدم ما به تشكيل كمپانيهاي تئاتري نياز داريم كه در زمينههاي گوناگون از جمله عروسكي، آييني، اقتباسي و غيره فعاليت كنند. بايد بتوانيم از نويسنده و پژوهشگر و كارگردان حمايت مالي كنيم و به آنها فرصت دهيم كه حول يك موضوع به تحقيق و تمرين و اجرا بپردازند. اين اتفاقي است كه تمام جهان تجربه ميكند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي توانايي انجام چنين كاري را ندارد و اين يك واقعيت است. تمام كاركرد وزارت ارشاد منوط شده به حمايت مالي از نمايشها (بيشتر براي سالنهاي دولتي و كمتر براي سالنهاي غيردولتي) در كنار اين سالنهاي اصطلاحا خصوصي فعاليت دارند كه بيشتر شبيه پانسيون شدهاند. محلهايي كه گاه هر شب 9 نمايش در آنها روي صحنه ميرود و همه ميدانيم تنها دليل ماجرا كسب سود بيشتر است و نگاه هنري و فرهنگي وجود ندارد. اين سالن مشابه پانسيونها اجاره ميشوند، گروه مدتي آنجا حضور دارد و بعد ميرود. وجود پژوهشگاه بسيار خوب است، اما بهتر اين است كه ببينيم مديران فرهنگي آنقدر درايت دارند كه با افراد صاحبنظر و باتجربه تئاتر گفتوگو كنند و اگر توانايي انجام امور فرهنگي هنري را نداشتند، خودشان محترمانه دست از فرصتسوزي بردارند.»