• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۱ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5105 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱ دي

مسير زندگي «عبدالاحد سربوزي» چگونه تغيير كرد؟

شكارچي بود، محيط‌بان شد، بدرود حيات گفت

فرناز حيدري

شهرستان خواف در شرق ايران، يكي از شهرستان‌هاي مرزي است كه از شرق به افغانستان و تايباد، از جنوب به قائن، از غرب به گناباد و تربت‌حيدريه و از شرق به رشتخوار محدود مي‌شود. اگر با قطار به شهرستان خواف سفر كنيد، با مسيري به غايت كويري اما كم‌نظير از نظر تنوع‌زيستي مواجه خواهيد شد. پلنگ خبرساز معدن خواف كه بعد از چندين‌بار مشاهده در معدن سرانجام دو كارگر معدن سنگ آهن سنگان را زخمي كرد، تنها يك نمونه از حضور گونه‌هاي شاخص جانوري در اين شهرستان است. در مجموع شهرستان خواف 3 تيپ دشتي، كوهستاني و تالابي دارد و به همين دليل گونه‌هاي جانوري مختلفي در آن مشاهده مي‌شوند؛ به عنوان مثال مشاهده چندين باره گربه پالاس را در اين شهرستان مي‌توان از جاذبه‌هاي حيات‌وحش و در عين حال ارزش‌هاي اين منطقه قلمداد كرد. از سوي ديگر رودخانه كالشور و تاغ‌زارهاي اطراف آن هم نه‌تنها توقفگاه بلكه حتي كريدور پروازي مناسبي را براي گونه‌هاي مختلف پرنده از جمله هوبره كه يكي از پرندگان حمايت شده است، ايجاد كرده‌اند. اين پرنده اغلب در مناطق شني و تپه ماهورهاي ريگزارها، بيابان‌ها و نواحي كويري مشاهده مي‌شود. هوبره، عادت به لانه‌سازي روي زمين دارد و در شهرستان خواف هم به صورت بومي و هم به صورت مهاجر مشاهده مي‌شود. علاقه شيوخ عرب به شكار هوبره توسط شاهين و بالابان جمعيت آن را به‌شدت كاهش داده و از سويي سبب شده كه افراد محلي‌ كه اغلب دغدغه معاش دارند، با شكار غيرمجاز آن به‌شدت وسوسه شوند. بسياري از شكارچي‌هاي محلي مي‌دانند كه جمعيت هوبره در حال كاهش است اما صياد محلي كه چوپان، ساربان، كشاورز و دامدار است، هوبره را گاه تنها به قصد تامين معاش شكار مي‌كند و اينجاست كه آگاه‌سازي توسط كارشناسان و محيط‌بان‌ها مي‌تواند نه‌تنها راهگشاي حفاظت از محيط‌زيست بلكه تغييردهنده مسير زندگي افراد محلي‌ باشد؛ اتفاقي كه براي هميار محيط‌بان عبدالاحد سربوزي هم رخ داد؛ شكارچي كه شكار را كنار گذاشت و هم‌قدم محيط‌بان‌ها پيشتاز حفاظت از محيط‌زيست شد و نام خود را در حفظ محيط‌زيست ماندگار كرد. در سفري كه 3 سال پيش به شهرستان خواف داشتم، فرصتي كوتاه مهيا شد كه عبدالاحد سربوزي را از دور ببينم اما مجال صحبتي نبود. هميار محيط‌باني كه كارشناسان و نيروهاي محلي از تعهد و تلاش او در مسير حفاظت از حيات‌وحش صحبت مي‌كردند. او سال‌ها پيش شكارچي ماهر و زبده‌اي بود كه هوبره‌گيري مي‌كرد اما مسير زندگي خود را تغيير داد و به حفاظت از حيات‌وحش روي آورد. تصاوير حضور مستمر او در كنار محيط‌بان‌هاي خواف، گوياي اين واقعيت است كه وي توانسته مسير اعتمادسازي و مشاركت در حفاظت را با موفقيت طي كند اما گردنه هفت پيچ زندگي عبدالاحد را در آذر ماه سال جاري گرفتار كرد، وي كه سال‌ها همدوش با محيط‌بان‌ها خدمت مي‌كرد، حين تعقيب و گريز با متخلفان محيط‌زيست و به واسطه ناهمواري مسير از موتور پرتاب مي‌شود و پس از بستري شدن در بخش آي‌سي‌يو بيمارستان تربت‌حيدريه متاسفانه جان مي‌سپارد. محيط‌بان‌ها و كارشناسان حيات‌وحشي كه وي را مي‌شناختند، بر اين باور هستند كه تلاش‌هاي عبدالاحد سربوزي براي طبيعت و حيات‌وحش نبايد فراموش شود آنچه در ادامه مي‌خوانيد، گفت‌وگوي «اعتماد» با مدثر تيموري، كارشناس حيات‌وحش و محيط‌بان باسابقه شهرستان خواف، درگز و تربت‌جام استان خراسان درباره تغيير مسير زندگي مرحوم عبدالاحد سربوزي است:

چه زماني با عبدالاحد سربوزي آشنا شديد؟

در فاصله سال‌هاي 88 تا 90 هميشه گزارش زنده‌گيري هوبره را از طرف ايشان داشتيم اما هيچ‌وقت موفق نشديم كه ايشان را دستگير كنيم. تيم محيط‌باني آن زمان خيلي خوب عمل مي‌كرد و متخلفان بسيار زيادي هم بودند كه در آن دوران دستگير شدند. براي خود ما هم جالب بود كه هر طرح و هر برنامه‌اي كه براي دستگيري احد مي‌گذاشتيم، با شكست مواجه مي‌شد. بالاخره بعد از 2 الي 3 سال يكي از دوستان كه هميار بود، گفت: «ما كه نمي‌توانيم اين احد را بگيريم، آقاي تيموري شما بهتره خودت با ايشان مذاكره و صحبت كني بلكه راهش را عوض كرد. از او بخواه كه به جاي اينكه شكارچي باشد، به ما كمك كند.» پيشنهاد اين هميار را قبول كردم، يكي، دو بار برنامه گذاشتم كه با ايشان صحبت كنم اما بنده خدا پرهيز مي‌كرد و از رويارويي حذر داشت. به هر حال برنامه ديگري گذاشتيم كه در تاغ‌زار با ايشان رودررو شوم. سر صحبت را من باز كردم و دو ساعتي هم صحبت ما به درازا كشيد.

در چه زمينه‌اي صحبت كرديد؟

بيشتر صحبت درباره گونه‌هاي جانوري و اهميت آنها در زندگي ما انسان‌ها بود. اين‌قدر درباره اهميت موضوع صحبت كردم كه اين بنده خدا همان‌جا قسم خورد و قول داد كه ديگر به فكر شكار نباشد و به صورت همياري و همكاري با ما همراه باشد. احد خودش كشاورزي مي‌كرد و دامدار بود، من بيشتر تلاش كردم كه معيشتي جايگزين را براي او تعريف كنم. فوايد هوبره و اهميت زيست آن در حفاظت از تاغ‌زار را گفتم، تلاش كردم كه متوجه شود اين طبيعت و زيبايي از آن خودش و سرمايه است كه هم مي‌تواند از آن استفاده كند و هم اينكه از زيبايي‌اش بهره‌مند شود. صحبت‌هاي ما خيلي طولاني بود اما مهم اين بود كه احد پاي قولي كه داد، تا آخر عمر ايستاد و كمك‌هايي كه كرد، بي‌نظير بود. در حقيقت ما از پتانسيل و ظرفيت كم‌نظير احد، به شكل ديگري استفاده كرديم.

به راستي در صحبتش صادق بود؟

بله واقعا انسان صادقي بود، از زماني كه گرايش ايشان به سمت محيط‌زيست شد، به راستي تغيير كرد هر چند كه اوايل كسي باور نمي‌كرد كه احد به سمت محيط‌زيست بيايد اما وقتي كه آمد، مردانه آمد و تمام تلاشش را كرد و انصافا خيلي به ما كمك كرد.

مگر حضورش چقدر موثر بود؟

من الان هر قدر كه بگويم ايشان چقدر حضورش براي ما غنيمت بود، باز شايد حق مطلب را درست ادا نكنم. كارها و اقداماتي كه اين بنده خدا در راه محيط‌زيست انجام داد، خالصانه بود. به حدي تلاش او موثر بود كه توانست از بسياري كارها كه باعث شكار هوبره و آهو مي‌شد، جلوگيري كند. آن اوايل كه احد همراه ما شده بود، سرشماري‌ آهو و جبير در منطقه ما چشمگير نبود. اغراق نيست كه بگويم، يكي از دلايل رشد منطقه سيرخون و معرفي آن به عنوان منطقه حفاظت شده نمونه، حضور محيط‌بان‌ها و در عين حال افرادي مانند احد بود؛ الان هم مرگ ايشان براي همه ما دردناك است و ضايعه بزرگي است.

آقاي سربوزي از محلي‌هاي خواف بود؟

بله مرحوم در روستاي حسين‌آباد كاريون سنگان خواف به دنيا آمده بود. اصالت ايشان خوافي بود و روستاي ايشان هم به مرز افغانستان نزديك است.

چند سال داشت؟

متولد 1364، جوان بودند.

توصيه شما به كسي كه مي‌خواهد شكارچي را نصيحت كند، چيست؟

من خودم به احد از سفارش‌هاي دين اسلام گفتم، از آيات قرآن و تاكيدهاي پيامبر صحبت كردم. بعد تلاش كردم كه اهميت گونه‌هاي جانوري را تشريح كنم، قطعا اگر كسي بتواند اهميت حفاظت از محيط‌زيست را به درستي تشريح كند، جواب خواهد گرفت. شكارچي اگر بداند كه به جاي شليك گلوله يا دام‌گذاري مي‌تواند جان حيوانات را با حفاظت نجات دهد، به فكر فرو خواهد رفت؛ مهم اين است كه ما مسائل فكري را پيش بكشيم و با جايگزيني درست بتوانيم شكارچي را به راه درست سوق دهيم. ضمن اينكه اگر گردشگري طبيعت و اكوتوريسم به عنوان منبع درآمد پايدار براي بومي‌ها جا بيفتد، كمك بزرگي خواهد بود چون در اين صورت محلي‌ها بيشتر تشويق به حفاظت و معرفي گونه‌هاي جانوري به ديگران مي‌شوند. خيلي از افراد هستند كه براي تامين رزق و روزي شكار مي‌كنند، اگر منبع جايگزيني آموزش داده شود، قطعا در حفاظت از محيط‌زيست تاثيرگذار خواهد بود.

كمي بيشتر از اهميت شكار هوبره در اين منطقه بگوييد.

جمعيت هوبره به 2 شكل در خواف هست؛ هم جمعيت زمستان‌گذران و مهاجر داريم و هم به صورت بومي در منطقه زيست مي‌كنند. متاسفانه يكي از اتفاقات بدي كه در شهرستان خواف شاهد بوديم، همين شكار هوبره بود. بومي‌ها اغلب از روي ناآگاهي شكار مي‌كردند، از طرفي هم صياداني كه از استان‌هاي جنوبي وارد شهرستان خواف مي‌شدند؛ هوبره را تعقيب و شكار مي‌كردند. البته كه پول خوبي هم براي شكار اين پرنده داده مي‌شود. احد تعريف مي‌كرد كه خيلي از شكارچي‌هاي غيربومي نحوه ساخت تله و چگونگي تله‌گذاري را به محلي‌ها آموزش دادند. در خيلي جاهاي خواف، شكار هوبره تبديل به نوعي شغل و منبع درآمد شده بود. از لحاظ شيوع هوبره‌گيري به نظرم يكي از نقاط همين خواف بود، در استان خراسان رضوي شاخص‌ترين مكان هوبره‌گيري است و شهرستان‌هاي ديگر به اين حد درگير نشده‌اند.

اما در اين چند ساله شرايط تغيير كرده؟

بله تلاش‌هاي محيط‌بان‌ها و همكاري افرادي مانند احد بسيار كمك كرد كه آمار شكار غيرمجاز كاهش پيدا كند. خود احد چون شكارچي زبده‌اي بود؛ بسيار در اين مهم كمك كرد. پارسال آمار شكار غيرمجاز هوبره خيلي كمتر بود و احد كمك زيادي كرد كه جلوي اتفاقاتي كه مي‌رفت جمعيت بومي را به‌طور كل از نظر محلي منقرض كند، گرفته شود. البته در اين زمينه مديون همه محيط‌بان‌ها و همه هميارها هستيم، چون زحماتي كه اين چند ساله محيط‌بان‌ها كشيدند، به راستي كم نبوده و تك تك از جان خود مايه گذاشتند.

چه فعاليت‌هايي در اين سال‌ها انجام شده؟

هم گشت و كنترل و هم فرهنگ‌سازي همزمان انجام شده؛ اين اتفاق خيلي خوبي است كه در شهرستان خواف رخ داده و روند هم رو به بهبود است.

در زمينه حفاظت از آهو ايشان چه فعاليت‌هايي داشت؟

روستاهاي جنوبي شهرستان خواف و حاشيه مرز افغانستان از لحاظ معيشتي متاسفانه مشكل دارند و سابق بر اين نيروي كافي هم براي مراقبت و حفاظت از حيات‌وحش نبود؛ شكار در آن زمان تبديل به حرفه و پيشه بسياري شده بود. خيلي از افراد محلي هم به همين دليل ترغيب به شكار مي‌شدند، فعاليت همكارهاي محيط‌بان و جذب نيروهاي همياري محيط‌بان كمك كرد كه شكارغيرمجاز كاهش پيدا كند؛ در مقابل آن افزايش جمعيت آهو و هوبره هم حاصل زحمات محيط‌بان‌ها و هميارهايي مانند احد است. مرگ احد براي ما ضايعه جبران‌ناپذيري است اما ايمان داريم كه همكاران ما در محيط‌زيست باز هم با تلاش و پشتكار به پيش خواهند رفت و افراد ديگري هم هستند كه مي‌توانند با كمك رييس اداره و ساير همكاران اين خلأ را پر كنند اما جاي احد خالي خواهد بود و ياد ايشان براي ما همواره گرامي خواهد بود.

 

 

 

شهرستان خواف در شرق ايران، يكي از شهرستان‌هاي مرزي است كه از شرق به افغانستان و تايباد، از جنوب به قائن، از غرب به گناباد و تربت‌حيدريه و از شرق به رشتخوار محدود مي‌شود. اگر با قطار به شهرستان خواف سفر كنيد، با مسيري به غايت كويري اما كم‌نظير از نظر تنوع‌زيستي مواجه خواهيد شد. پلنگ خبرساز معدن خواف كه بعد از چندين‌بار مشاهده در معدن سرانجام دو كارگر معدن سنگ آهن سنگان را زخمي كرد، تنها يك نمونه از حضور گونه‌هاي شاخص جانوري در اين شهرستان است. در مجموع شهرستان خواف 3 تيپ دشتي، كوهستاني و تالابي دارد و به همين دليل گونه‌هاي جانوري مختلفي در آن مشاهده مي‌شوند؛ به عنوان مثال مشاهده چندين باره گربه پالاس را در اين شهرستان مي‌توان از جاذبه‌هاي حيات‌وحش و در عين حال ارزش‌هاي اين منطقه قلمداد كرد. از سوي ديگر رودخانه كالشور و تاغ‌زارهاي اطراف آن هم نه‌تنها توقفگاه بلكه حتي كريدور پروازي مناسبي را براي گونه‌هاي مختلف پرنده از جمله هوبره كه يكي از پرندگان حمايت شده است، ايجاد كرده‌اند. اين پرنده اغلب در مناطق شني و تپه ماهورهاي ريگزارها، بيابان‌ها و نواحي كويري مشاهده مي‌شود. هوبره، عادت به لانه‌سازي روي زمين دارد و در شهرستان خواف هم به صورت بومي و هم به صورت مهاجر مشاهده مي‌شود. علاقه شيوخ عرب به شكار هوبره توسط شاهين و بالابان جمعيت آن را به‌شدت كاهش داده و از سويي سبب شده كه افراد محلي‌ كه اغلب دغدغه معاش دارند، با شكار غيرمجاز آن به‌شدت وسوسه شوند. بسياري از شكارچي‌هاي محلي مي‌دانند كه جمعيت هوبره در حال كاهش است اما صياد محلي كه چوپان، ساربان، كشاورز و دامدار است، هوبره را گاه تنها به قصد تامين معاش شكار مي‌كند و اينجاست كه آگاه‌سازي توسط كارشناسان و محيط‌بان‌ها مي‌تواند نه‌تنها راهگشاي حفاظت از محيط‌زيست بلكه تغييردهنده مسير زندگي افراد محلي‌ باشد؛ اتفاقي كه براي هميار محيط‌بان عبدالاحد سربوزي هم رخ داد؛ شكارچي كه شكار را كنار گذاشت و هم‌قدم محيط‌بان‌ها پيشتاز حفاظت از محيط‌زيست شد و نام خود را در حفظ محيط‌زيست ماندگار كرد. در سفري كه 3 سال پيش به شهرستان خواف داشتم، فرصتي كوتاه مهيا شد كه عبدالاحد سربوزي را از دور ببينم اما مجال صحبتي نبود. هميار محيط‌باني كه كارشناسان و نيروهاي محلي از تعهد و تلاش او در مسير حفاظت از حيات‌وحش صحبت مي‌كردند. او سال‌ها پيش شكارچي ماهر و زبده‌اي بود كه هوبره‌گيري مي‌كرد اما مسير زندگي خود را تغيير داد و به حفاظت از حيات‌وحش روي آورد. تصاوير حضور مستمر او در كنار محيط‌بان‌هاي خواف، گوياي اين واقعيت است كه وي توانسته مسير اعتمادسازي و مشاركت در حفاظت را با موفقيت طي كند اما گردنه هفت پيچ زندگي عبدالاحد را در آذر ماه سال جاري گرفتار كرد، وي كه سال‌ها همدوش با محيط‌بان‌ها خدمت مي‌كرد، حين تعقيب و گريز با متخلفان محيط‌زيست و به واسطه ناهمواري مسير از موتور پرتاب مي‌شود و پس از بستري شدن در بخش آي‌سي‌يو بيمارستان تربت‌حيدريه متاسفانه جان مي‌سپارد. محيط‌بان‌ها و كارشناسان حيات‌وحشي كه وي را مي‌شناختند، بر اين باور هستند كه تلاش‌هاي عبدالاحد سربوزي براي طبيعت و حيات‌وحش نبايد فراموش شود آنچه در ادامه مي‌خوانيد، گفت‌وگوي «اعتماد» با مدثر تيموري، كارشناس حيات‌وحش و محيط‌بان باسابقه شهرستان خواف، درگز و تربت‌جام استان خراسان درباره تغيير مسير زندگي مرحوم عبدالاحد سربوزي است:

 

 

چه زماني با عبدالاحد سربوزي آشنا شديد؟

در فاصله سال‌هاي 88 تا 90 هميشه گزارش زنده‌گيري هوبره را از طرف ايشان داشتيم اما هيچ‌وقت موفق نشديم كه ايشان را دستگير كنيم. تيم محيط‌باني آن زمان خيلي خوب عمل مي‌كرد و متخلفان بسيار زيادي هم بودند كه در آن دوران دستگير شدند. براي خود ما هم جالب بود كه هر طرح و هر برنامه‌اي كه براي دستگيري احد مي‌گذاشتيم، با شكست مواجه مي‌شد. بالاخره بعد از 2 الي 3 سال يكي از دوستان كه هميار بود، گفت: «ما كه نمي‌توانيم اين احد را بگيريم، آقاي تيموري شما بهتره خودت با ايشان مذاكره و صحبت كني بلكه راهش را عوض كرد. از او بخواه كه به جاي اينكه شكارچي باشد، به ما كمك كند.» پيشنهاد اين هميار را قبول كردم، يكي، دو بار برنامه گذاشتم كه با ايشان صحبت كنم اما بنده خدا پرهيز مي‌كرد و از رويارويي حذر داشت. به هر حال برنامه ديگري گذاشتيم كه در تاغ‌زار با ايشان رودررو شوم. سر صحبت را من باز كردم و دو ساعتي هم صحبت ما به درازا كشيد.

در چه زمينه‌اي صحبت كرديد؟

بيشتر صحبت درباره گونه‌هاي جانوري و اهميت آنها در زندگي ما انسان‌ها بود. اين‌قدر درباره اهميت موضوع صحبت كردم كه اين بنده خدا همان‌جا قسم خورد و قول داد كه ديگر به فكر شكار نباشد و به صورت همياري و همكاري با ما همراه باشد. احد خودش كشاورزي مي‌كرد و دامدار بود، من بيشتر تلاش كردم كه معيشتي جايگزين را براي او تعريف كنم. فوايد هوبره و اهميت زيست آن در حفاظت از تاغ‌زار را گفتم، تلاش كردم كه متوجه شود اين طبيعت و زيبايي از آن خودش و سرمايه است كه هم مي‌تواند از آن استفاده كند و هم اينكه از زيبايي‌اش بهره‌مند شود. صحبت‌هاي ما خيلي طولاني بود اما مهم اين بود كه احد پاي قولي كه داد، تا آخر عمر ايستاد و كمك‌هايي كه كرد، بي‌نظير بود. در حقيقت ما از پتانسيل و ظرفيت كم‌نظير احد، به شكل ديگري استفاده كرديم.

به راستي در صحبتش صادق بود؟

بله واقعا انسان صادقي بود، از زماني كه گرايش ايشان به سمت محيط‌زيست شد، به راستي تغيير كرد هر چند كه اوايل كسي باور نمي‌كرد كه احد به سمت محيط‌زيست بيايد اما وقتي كه آمد، مردانه آمد و تمام تلاشش را كرد و انصافا خيلي به ما كمك كرد.

مگر حضورش چقدر موثر بود؟

من الان هر قدر كه بگويم ايشان چقدر حضورش براي ما غنيمت بود، باز شايد حق مطلب را درست ادا نكنم. كارها و اقداماتي كه اين بنده خدا در راه محيط‌زيست انجام داد، خالصانه بود. به حدي تلاش او موثر بود كه توانست از بسياري كارها كه باعث شكار هوبره و آهو مي‌شد، جلوگيري كند. آن اوايل كه احد همراه ما شده بود، سرشماري‌ آهو و جبير در منطقه ما چشمگير نبود. اغراق نيست كه بگويم، يكي از دلايل رشد منطقه سيرخون و معرفي آن به عنوان منطقه حفاظت شده نمونه، حضور محيط‌بان‌ها و در عين حال افرادي مانند احد بود؛ الان هم مرگ ايشان براي همه ما دردناك است و ضايعه بزرگي است.

آقاي سربوزي از محلي‌هاي خواف بود؟

بله مرحوم در روستاي حسين‌آباد كاريون سنگان خواف به دنيا آمده بود. اصالت ايشان خوافي بود و روستاي ايشان هم به مرز افغانستان نزديك است.

چند سال داشت؟

متولد 1364، جوان بودند.

توصيه شما به كسي كه مي‌خواهد شكارچي را نصيحت كند، چيست؟

من خودم به احد از سفارش‌هاي دين اسلام گفتم، از آيات قرآن و تاكيدهاي پيامبر صحبت كردم. بعد تلاش كردم كه اهميت گونه‌هاي جانوري را تشريح كنم، قطعا اگر كسي بتواند اهميت حفاظت از محيط‌زيست را به درستي تشريح كند، جواب خواهد گرفت. شكارچي اگر بداند كه به جاي شليك گلوله يا دام‌گذاري مي‌تواند جان حيوانات را با حفاظت نجات دهد، به فكر فرو خواهد رفت؛ مهم اين است كه ما مسائل فكري را پيش بكشيم و با جايگزيني درست بتوانيم شكارچي را به راه درست سوق دهيم. ضمن اينكه اگر گردشگري طبيعت و اكوتوريسم به عنوان منبع درآمد پايدار براي بومي‌ها جا بيفتد، كمك بزرگي خواهد بود چون در اين صورت محلي‌ها بيشتر تشويق به حفاظت و معرفي گونه‌هاي جانوري به ديگران مي‌شوند. خيلي از افراد هستند كه براي تامين رزق و روزي شكار مي‌كنند، اگر منبع جايگزيني آموزش داده شود، قطعا در حفاظت از محيط‌زيست تاثيرگذار خواهد بود.

كمي بيشتر از اهميت شكار هوبره در اين منطقه بگوييد.

جمعيت هوبره به 2 شكل در خواف هست؛ هم جمعيت زمستان‌گذران و مهاجر داريم و هم به صورت بومي در منطقه زيست مي‌كنند. متاسفانه يكي از اتفاقات بدي كه در شهرستان خواف شاهد بوديم، همين شكار هوبره بود. بومي‌ها اغلب از روي ناآگاهي شكار مي‌كردند، از طرفي هم صياداني كه از استان‌هاي جنوبي وارد شهرستان خواف مي‌شدند؛ هوبره را تعقيب و شكار مي‌كردند. البته كه پول خوبي هم براي شكار اين پرنده داده مي‌شود. احد تعريف مي‌كرد كه خيلي از شكارچي‌هاي غيربومي نحوه ساخت تله و چگونگي تله‌گذاري را به محلي‌ها آموزش دادند. در خيلي جاهاي خواف، شكار هوبره تبديل به نوعي شغل و منبع درآمد شده بود. از لحاظ شيوع هوبره‌گيري به نظرم يكي از نقاط همين خواف بود، در استان خراسان رضوي شاخص‌ترين مكان هوبره‌گيري است و شهرستان‌هاي ديگر به اين حد درگير نشده‌اند.

اما در اين چند ساله شرايط تغيير كرده؟

بله تلاش‌هاي محيط‌بان‌ها و همكاري افرادي مانند احد بسيار كمك كرد كه آمار شكار غيرمجاز كاهش پيدا كند. خود احد چون شكارچي زبده‌اي بود؛ بسيار در اين مهم كمك كرد. پارسال آمار شكار غيرمجاز هوبره خيلي كمتر بود و احد كمك زيادي كرد كه جلوي اتفاقاتي كه مي‌رفت جمعيت بومي را به‌طور كل از نظر محلي منقرض كند، گرفته شود. البته در اين زمينه مديون همه محيط‌بان‌ها و همه هميارها هستيم، چون زحماتي كه اين چند ساله محيط‌بان‌ها كشيدند، به راستي كم نبوده و تك تك از جان خود مايه گذاشتند.

چه فعاليت‌هايي در اين سال‌ها انجام شده؟

هم گشت و كنترل و هم فرهنگ‌سازي همزمان انجام شده؛ اين اتفاق خيلي خوبي است كه در شهرستان خواف رخ داده و روند هم رو به بهبود است.

در زمينه حفاظت از آهو ايشان چه فعاليت‌هايي داشت؟

روستاهاي جنوبي شهرستان خواف و حاشيه مرز افغانستان از لحاظ معيشتي متاسفانه مشكل دارند و سابق بر اين نيروي كافي هم براي مراقبت و حفاظت از حيات‌وحش نبود؛ شكار در آن زمان تبديل به حرفه و پيشه بسياري شده بود. خيلي از افراد محلي هم به همين دليل ترغيب به شكار مي‌شدند، فعاليت همكارهاي محيط‌بان و جذب نيروهاي همياري محيط‌بان كمك كرد كه شكارغيرمجاز كاهش پيدا كند؛ در مقابل آن افزايش جمعيت آهو و هوبره هم حاصل زحمات محيط‌بان‌ها و هميارهايي مانند احد است. مرگ احد براي ما ضايعه جبران‌ناپذيري است اما ايمان داريم كه همكاران ما در محيط‌زيست باز هم با تلاش و پشتكار به پيش خواهند رفت و افراد ديگري هم هستند كه مي‌توانند با كمك رييس اداره و ساير همكاران اين خلأ را پر كنند اما جاي احد خالي خواهد بود و ياد ايشان براي ما همواره گرامي خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون