• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۱ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5105 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱ دي

تولد رانكه

مرتضي ميرحسيني

اصل حرف رانكه اين بود كه روايت تاريخ بايد روايت «آنچه واقعا روي داده است» باشد و رسيدن به اين واقعيت هم جز با دوري از تعصب و پيشداوري و تكيه بر اسناد و شواهد به جاي مانده از گذشته ممكن نمي‌شود. مورخ پيش از شروع به كار نوشتن - و در مرحله پژوهش - بايد همه اسناد و شواهد موجود مرتبط با موضوع كارش را پيدا و زيرورو كند و آنچه درباره حوادث و افراد دخيل باقي مانده است، بيابد. تازه بعد از گذر از اين مرحله، دست به قلم ببرد و «واقعيت» را روايت كند. از اين‌رو هيچ روايت تاريخي را نبايد جدي گرفت، مگر آنكه راوي آن، اين گام‌هاي اوليه را - درست و با حوصله - برداشته و زحمت جست‌وجو در بايگاني‌ها و جمع‌آوري اسناد مرتبط را كشيده باشد. براساس همين آموزه از رانكه بود كه كه تاريخ‌نويسي به حرفه‌اي تخصصي تبديل شد و مسير خودش را براي هميشه از قصه‌پردازي و حكايت‌هاي اخلاقي و پندآموز جدا و متمايز كرد. لئوپولد رانكه در چنين روزي از دسامبر 1795 در ويهه (واقع در ايالت تورينگن آلمان) - كه آن زمان در قلمرو امپراتوري مقدس روم جاي مي‌گرفت - متولد شد. خانواده‌اش از خانواده‌هاي سرشناس ساكسوني بودند و براي او فرصت تحصيل و فراغت تفكر را فراهم كردند. چند سال در خانه و چند سال هم در مدرسه تحصيل كرد و بعد براي ادامه تحصيلاتش به دانشگاه لايپزيگ رفت. آنجا الاهيات پروتستان خواند و در شناخت و ترجمه متون قديمي متخصص شد. سپس مطالعات گسترده‌اي را در لغت‌شناسي شروع كرد و به دانش خود درباره روايت‌هاي كهن، عمق و وسعت داد. خودش را در آثار پيشينيان، از توسيديد و ليوي گرفته تا كانت و نيبور غرق كرد و در حوالي 30 سالگي در كارش به استادي رسيد. با خواندن داستان‌هاي والتر اسكات جذب تاريخ - به معني حوادث سپري شده و سرگذشت پيشينيان - شد، اما هرچه جلوتر رفت، بيشتر و بيشتر از داستان‌سرايي و تحريف گذشته براي اهدافي مثل قهرمان‌سازي يا رسيدن به نتايج اخلاقي از حوادث، دلزده شد. با اين دلزدگي فزاينده و متاثر از شيوه انتقادي و موشكافانه بارتولد نيبور در شناخت گذشته بود كه به درك اهميت پژوهش در بايگاني‌ها و بازخواني اسناد رسيد. راوي «تاريخ در ترازو» درباره رانكه مي‌نويسد او «با دقت بي‌مانندي كه در نقد منابع داشت، در تفسير حوادث نيز سخت‌گيري مي‌ورزيد. همواره خاطرنشان مي‌كرد كه مورخ نبايد اجازه دهد افكار جاري همچون رمانتيسم، ليبراليسم، فلسفه هگل، تمايلات وطن‌پرستانه كه بسياري مردم را از جاده صواب منحرف مي‌دارد او را در قضاوت‌هاي خويش گمراه كند. عيب كار خود او شايد بيشتر عبارت بود از افراط در توجه به احوال سياسي و رجال نام‌آور كه او را از تعمق در حيات اقتصادي و اجتماعي محروم مي‌داشت. با اين همه، درواقع به وسيله آثار و تعاليم رانكه بود كه تاريخ به عنوان علم در اروپا اساس ممهد يافت.» فهرست آثارش تا جايي كه مي‌دانم هيچ‌كدام به فارسي ترجمه نشده‌اند، بلندبالا و متنوع است و از تاريخ پادشاهي اسپانيا و امپراتوري عثماني در قرن‌هاي شانزدهم و هفدهم گرفته تا تاريخ پاپ‌ها و اصلاح مذهبي در آلمان را در خود جاي مي‌دهد. لئوپولد رانكه كه سال 1865 مفتخر به دريافت لقب «فُن» شده بود (و از آن پس فن رانكه خطاب مي‌شد) بهار 1886 در برلين از دنيا رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون