• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5117 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ دي

خاطرات سفر و حضر (132)

اسماعيل كهرم

داستان تغيير عقيده انسان در مورد شغل آينده‌اش «يكي داستاني است، پر آب چشم» تصور كنيد از زماني كه به مفهوم شغل و آينده فكر مي‌كنيد تا وقتي كه به يك شغل مي‌رسيد و آن را انتخاب مي‌كنيد چند و يا چندين انتخاب را بررسي مي‌كنيد تا بالاخره به آنچه كه فكر مي‌كنيد مناسب شما است مي‌رسيد. البته تضميني نيست كه به آنچه مي‌رسيد علاقه داريد و حتما شما را خوشحال، قانع و خوشبخت خواهد كرد؟ من مي‌توانم ليست مشاغلي كه در ذهن داشتم و احتمالا دليل علاقه به آن شغل را بشمارم، تا اين مسير را با يك چراغ روشن كنم تا لااقل خودم پيچ و خم‌هاي راه طولاني را ببينم. شايد خودم را بتوانم بهتر بشناسم، شايد. در ابتدا، مثلا در سن سه چهارسالگي هر چه را كه ببيني و از آن خوشت بيايد ميل خواهي داشت كه در وقتي بزرگ شدي، آن را بفروشي مثلا پستانك‌فروشي! و  اگر از دوغ خوشت بيايد، ميل داري دوغ‌فروش و يا معامله‌گر پپسي و كانادا شوي! بعد مشاغلي براي وقتي كه بزرگ شدي، مثلا خلبان، پليس، معلم و يا استادي دانشگاه در نظرت بزرگ مي‌شوند. ولي: «هزار نقش برآرد زمانه و نبود/ يكي چنانچه در آيينه تصور ما است.» ولي در ذهن كسي هست كه كارمند اين و يا آن اداره شود و يا در بانك كار كند؟ پرنده‌شناسي و يا جانورشناسي چه؟ بنده جواناني را ديده‌ام كه دوست داشته‌اند با جانوران كار كنند، حتي بدون دستمزد! پيچ و‌خم‌هاي زندگي شما را در مسيري مي‌اندازد كه فكر آن را هم نمي‌كرديد. به مصداق يك سيب را كه بالا بيندازيد هزار چرخ مي‌زند ولي مهم آن است كه اگر دنبال موقعيت مي‌گرديد از فرصت‌ها استفاده كنيد. شايد شانس دوم هرگز نيايد و يا خيلي دير بيايد. اين را آموخته‌ام كه اگر آماده باشي از موقعيت‌ها بهتر استفاده مي‌كنيد. سال‌ها پيش يك استاد همكار به من گفت كه مي‌خواهي با هم روي يك كتاب در مورد حيات وحش ايران كار كنيم. جمله را تمام نكرده بود كه گفتم Yes. قبل از من اين پيشنهاد را به يك عراقي كرده بود و او من‌من كرده بود. الان من يك كتاب به نام خودم دارم. همينطور است كه يك فيلم با آقاي حاتمي‌كيا. من زودتر و بلندتر گفتم Yes.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون