به نام توسعه گردشگري
به كام توسعه شخصي
محمدامين غفاري
يكي از پديدههاي نوظهور در كسب وكارهاي گردشگري ايران، غذارساني دستي و مداوم به حياتوحش براي كشاندن و نزديك نگهداشتن حيوانات وحشي به مراكز خدماتي بخش خصوصي است. افراد سودجو يا ناآگاه، از شماليترين تا جنوبيترين نقاط كشور، مشغول خوراكرساني به جانوران پيرامون محل كار خود شدهاند تا از اين حيوانات براي جذب گردشگران به سوي واحد صنفي خود استفاده كنند. براي نمونه ميتوان به تغذيه روزانه تمساحهاي پوزه كوتاه در بلوچستان و سير كردن دايمي گرازهاي وحشي در گيلان توسط برخي اقامتگاهداران و رستورانداران اشاره كرد. آگاهانه يا ناآگاهانه از پيامدهاي منفي اين غذارسانيها براي حياتوحش، تلاش دايمي اين شاغلان براي توجيه اين فعاليت خود، استفاده از برچسبهايي گمراهكننده نظير: حمايت از حقوق حيوانات، حفاظت از حياتوحش، نجات حيوانات از انقراض، توسعه گردشگري حياتوحش و انجام كار خداپسندانه است. در حالي كه اين قبيل رفتارها نه در اخلاق گردشگري تاييد شده است و نه در حفاظت از حياتوحش.گسترش صنعت مهماننوازي در مناطق كمتر برخوردار و جايگزين شدن آن با صنايع ديگر، بيشك اتفاق مثبتي است، اما توسعه گردشگري نيز بايد در چارچوب توسعه پايدار باشد و به صورت مسوولانه انجام شود. براساس كدهاي اخلاق جهاني گردشگري كه توسط سازمان جهاني گردشگري (UNWTO) منتشر شده است، همگي ذينفعان توسعه گردشگري بايد در محافظت از محيطزيست كوشا باشند تا رشد اقتصادي بنگاه خودشان پيوسته و ماندگار باشد و نيازهاي نسل كنوني و نسلهاي آينده به صورت عادلانه مرتفع شود، همچنين شيوه طراحي زيرساختهاي گردشگري و برنامهريزي فعاليتهاي گردشگري بايد حافظ ميراث طبيعي (اكوسيستمها و تنوعزيستي) باشد. مخصوصا شاغلان بايد پذيراي اعمال محدوديت يا ممنوعيت براي فعاليتهاي عليه حياتوحش باشند.در اين ميان، غذارساني به حيوانات وحشي در نگاه اول ممكن است براي ديدگاه عموم جامعه، عملي مفيد در راستاي حفاظت از گونههاي جانوري به نظر برسد اما در واقعيت چنين نيست. بومشناسان و حفاظتگران، دايما مردم (شامل مسافران و ميزبانان) را از غذا دادن به حيوانات آزاد نهي ميكنند، زيرا معتقدند حيوانات را از سيكل عادي زندگي خارج ميكند و بر آنها تاثيرات منفي بسياري وارد ميكند. متخصصان حفاظت از حيات وحش بر اين باورند كه گونههاي غيراهلي بايد براي تامين نيازهاي خود ازجمله آب و غذا، توانمندي لازم را دارا باشند و به انسان وابسته نشوند، زيرا رمز بقاي آنها براساس اصل انتخاب طبيعي، سازگاري با محيط اطراف است. تحقيقات موجود در اين زمينه، نشان داده است كه دادن غذا به حيوانات ميتواند الگوهاي جابهجايي، مهاجرت و توليدمثل حيوانات را تغيير بدهد، تناسب جمعيتي آنان را بر هم بزند و ترس طبيعي جانداران از انسان را از ميان ببرد و با تنبل شدن اين موجودات براي تهيه غذا، نقش خود در طبيعت را ايفا نكنند. براي نمونه، گراز كه به عنوان باغبان طبيعت شناخته ميشود، در صورت عادت كردن به دريافت مواد غذايي از سوي انسانها، احساس نياز به تلاش و جستوجو براي غذا نميكند، درنتيجه وظيفه خود در طبيعت كه شخم زدن زمين و كمك كردن به پويايي خاك و رشد گياهان و انتقال بذرهاست را ادامه نميدهد و گويي كه اين گراز از چرخه اكوسيستم حذف شده باشد. نكته ديگر اين است كه وقتي در يك مكان بهخصوص به حيوانات غذا داده شود و چند نقطه مشخص براي حيوانات تبديل به محل ثابت غذا خوردن شود، در نزديكي همان نقاط ميمانند و در برابر شكارگران طبيعي، شكارچيان غيرمجاز و بيماريهايي كه حيوانات به يكديگر منتقل ميكنند، آسيبپذيرتر ميشوند. علاوه بر موارد ذكر شده، ارايه غذاي نامناسب به اين حيوانات ميتواند براي آنان مشكلات گوارشي به همراه داشته باشد يا حتي منجر به خفگيشان شود. به همين دلايل غذا دادن در بسياري از كشورهاي توسعهيافته جرم تلقي ميشود و مخصوصا در مناطق حفاظت شده براي متخلفان از سياستهاي تنبيهي همچون جريمههاي سنگين نقدي استفاده ميشود.با در نظر گرفتن موارد مذكور، به نظر نميرسد كه سير كردن چند فرد از حيوانات در لحظه، ارزش اين همه پيامد منفي براي اكوسيستم را داشته باشد، پس فعاليتهاي غذارساني توسط صاحبان مشاغل گردشگري، در راستاي توسعه پايدار گردشگري يا حفظ رفاه حيوانات قرار نميگيرد و ميتوان اينگونه اقدامات را سوءاستفاده از حياتوحش براي توسعه شخصي دانست. در كوتاهمدت ممكن است جذب گردشگران براي عكاسي كردن يا تماشاي اين حيوانات به نفع شاغلين گردشگري باشد، اما در بلندمدت با صدمه خوردن حياتوحش از اين غذارساني يا غذاگذاريها، آنها ديگر چيزي براي نمايش به گردشگران نخواهند داشت؛ پس مشتريان خود را از دست خواهند داد و در اين مدت تنها باعث لطمه ديدن جانوران شدهاند. از ارگانهاي مسوول در حفاظت از محيطزيست و ارايه مجوز فعاليت گردشگري، انتظار ميرود نسبت به اين تخلفات بيتفاوت نبوده و از بيشتر شدن اين مراكز غيرمسوول جلوگيري كنند. از گردشگران علاقهمند به حيوانات نيز انتظار ميروند در قبال اين فعاليتها مسوولانه عمل كنند، به عبارت ديگر، هزينهاي براي دريافت خدمات به اين اشخاص يا مراكز پرداخت نكنند، زيرا پرداخت هزينه به معناي تاييد و حمايت از كار آنان است و تا وقتي مسافران باني كسب درآمد در اين اماكن شوند، اين سوءاستفادهها ادامه خواهد داشت.
كارشناس ارشد توسعه گردشگري و راهنماي گردشگري حيات وحش