تشكلهاي معلمي و دوگانه صنف و سياست
محمد داوري
اين روزها همچنان در شبكههاي اجتماعي به ويژه در ميان فعالان معلمي مباحث مختلفي در جريان است و به دنبال تجمعهاي اعتراضي و انعكاس گسترده رسانهاي و همچنين ورود برخي تحليلگران سياسي و اجتماعي به موضوع مطالبهگري و مطالبات معلمان، اين مباحث عميقتر و گستردهتر شده است و اختلافنظرهايي در زمينههاي مختلف و دوگانههاي متعدد مطرح است ازجمله دوگانههاي (تعامل-تجمع) و (رسانه-تشكل) و (صنف –سياست). در اين ميان آنچه تضاد و تقابل شديدتري ميان كنشگران معلم ايجاد نموده است دوگانه صنف و سياست است، دوگانهاي كه حتي موجب تنوع و تكثر تشكلهاي معلمي و نوع كنشگري آنها شده و سالها است اين بحث اختلافها و پراكندگيهايي را ميان معلمان ايجاد نموده است به ويژه اينكه موجب شد در اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد يعني همزمان با دولت اصلاحات چند تشكل معلمي تاسيس شود، تشكلهاي كه عليرغم فراز و فرود همچنان فعال هستند و متناسب با شرايط گاهي به هم نزديك و گاهي از هم دور ميشوند. كانونهاي صنفي معلمان، سازمان معلمان ايران، انجمن اسلامي معلمان و مجمع فرهنگيان ايران اسلامي چهار تشكل شناخته شده و فعالي هستند كه در اين دوگانه قرار ميگيرند و در اين ميان كانونهاي صنفي مدعي هستند كه نسبت به ديگر تشكلها صنفي هستند و از كنشگري سياسي در قالب تشكلهاي خود پرهيز ميكنند، در مقابل انجمن اسلامي معلمان كه قديميترين تشكل يا دقيقتر حزبي است كه اعضاي آنها را معلمان تشكيل ميدهند و قبل از انقلاب تشكيل شده است، بيش از همه رنگ و بوي سياسي دارد، چراكه فلسفه تشكيل آن سياسي بوده و براي مبارزه با رژيم پهلوي شكل گرفته است و اعضاي شاخص آن هم در طول اين 43 سال در دولتها سمتهاي ارشدي داشتند و نمايندگان متعددي هم در مجالس مختلف داشته است. مجمع فرهنگيان ايران اسلامي هم كه بيش از همه به نام دبيركلش شناخته شده است بهطور روشن هميشه خودش را يك حزب سياسي معرفي كرده تا يك تشكل صنفي و در دولتهاي اصلاحطلب يا متمايل به اصلاحطلبي مثل دولت روحاني نيز اعضاي آن سمتهاي مديريتي در سطوح مختلف كشوري و استاني و منطقهاي داشتهاند. اما در اين ميان سازمان معلمان مبناي تاسيس خود را بر سازگاري يا اجتنابناپذيري دوگانه صنف و سياست دانسته و بر همين مبنا تلاش كرده مطالبات صنفي را با راهبردهاي سياسي جستوجو كند و همواره يك پا در صنف و يك پا در سياست داشته باشد لذا با سه تشكل ديگر در تعامل بوده و كنشهاي مشتركي هم با آنان داشته است. حالا در فصل جديدي از اعتراضات و مطالبهگري معلمان دوباره دوگانه صنف و سياست ميان فعالان تشكلها پررنگتر شده است كه به نظر ميرسد با استفاده از نظرات تحليلگران سياسي و اجتماعي و پژوهشگران اين حوزه و گفتوگوهاي بيشتر ميان فعالان اين تشكلها بشود به تبيين آن پرداخت و سرمايههاي كنشگري معلمان را به سمت جامعه مدني سرازير كرد.