سيل آب و نان دار!
محمد بلوچزهي
هنوز ردپاي ويرانگر سيل تاريخي سال 1398 در اقصي نقاط استان عاري از زيرساخت و بيبهره از توسعه سيستان و بلوچستان به ويژه در مناطق جنوبي آن -بلوچستان- پررنگ است و آثار و تبعاتش نيز بر زيست ساكنان اين پهنه همچنان آشكار كه سيل اخير زخمهاي التيام نيافته پيش از اين را بيش كرد و داغ دل مردم را نيز تازه. بارندگيهاي سيلآساي سال 98 بسياري از مردم مستمند بلوچ به خصوص در روستاها را بيخانمان كرد و خانه به دوش و همان زيرساختهاي حداقلي و غيراستاندارد را كه به بادي بند بودند همچون جاده و سيلبند و ذخيرهگاههاي آب و كشاورزي و برق و آب و نيز مسكن كه اكثريت منشا تداوم حيات مردم در جوامع محلي هستند به يكباره شست و با خود برد و فقر و فلاكت و بدبختي و سختي و رنج را بر ايشان مضاعف كرد. اكنون پس از گذشت دو سال از آن سيل بيسابقه بار دگر بارشهاي شديد فصلي مناطق نوار ساحلي استان و بخشهايي از جنوب بلوچستان را زير آب برد و خانه و كاشانه و كوچه و معابر و خيابانها را با آب يكسان كرد و خسارات چشمگيري بر مردم مصيبت ديده از حوادث نيز تحميل. حال پرسش اينجاست چرا با علم به اينكه ما در چنين منطقه سيلخيزي سكني گزيدهايم و دور تا دور سكونتگاههاي روستايي و حتي شهري اين استان توسط رودخانههاي وحشي و طغيانگر احاطه شدهاند تا جايي كه حتي با اندك بارندگي مناطق مختلف دچار سيلاب ميشوند و آبگرفتگي شديد و راههاي ارتباطي و مسيرهاي اصلي تا هفتهها مسدود خواهند شد و ساير زيرساختها با اختلال جدي مواجه؛ پس چگونه است تاكنون فكري به حال ارتقاي ضريب ايمني و استانداردسازي زيرساختهاي معيوب و نيم بند موجود نشده است؟! پاسخ اين پرسش را بودجه سال 1400 استان پهناور و پرجمعيت و محروم سيستان و بلوچستان با شفافيت و صراحت كلام تمام امسال شيواتر از هر زمان ديگر داده با اين مفهوم كه سرانه هر نفر از بودجه تخصيصي 1400 براي استان ياد شده 200 هزار است، اين در حالي است كه سرانه و سهم استانهاي توسعه يافته و برخورداري چون تهران و يزد و شيراز و اصفهان پنج برابر اين عدد يعني يك ميليون تومان اختصاص داده شده بنابراين با اين روند نظام بودجهريزي تبعيضآميز و ناعادلانه و متمركز بر مناطق توسعه يافته تا صد سال ديگر مناطق كمتر برخوردار و محروم در اين رقابت نابرابر توسعهاي رنگ ترقي نخواهند ديد و روي آرامش را بعد از توفان! مادامي كه نظام بودجهريزي كشور به همين منوال كار خود را پيش ببرد و خارج از آن دولتها نتوانند براي توسعه منطقه محرومي همچون سيستان و بلوچستان چاره انديشه كنند بدون ترديد آش همان آش خواهد بود، كاسه نيز همان و با اين وضعيت نبايد انتظار تحول و رشد و توسعه در ديار فراموششدگان را داشت. علي اي حال براي اصلاح ساختار معيوب و بهروزرساني و نوسازي زيرساختهاي فرسوده و از بين رفته شهري و روستايياي كه 40 - 50 سال پيش ايجاد شدهاند نيازمند بودجه و تزريق اعتبارات كلان است تا بتوان از تكرار اينگونه حوادث و بلاياي طبيعي كه جان و مال شهروندان را تهديد ميكند، جلوگيري كرد.
طبق آمارهاي رسمي منتشر شده در بارندگيهاي اخير بلوچستان بيش از هزار و 950 ميليارد تومان خسارت به زيرساختهاي شهري و روستايي از جمله راه، آب، برق، مخابرات و... وارد شده و نيز4100 واحد مسكوني دچار آسيب جدي شدهاند و نيازمند بازسازي و تعميرات هستند كه در سيل 98 اين رقم خسارت به چند برابر رسيد. بايد توجه داشت بهطور ميانگين در طول سال حداقل يكبار بارندگي، سيل و توفان در اين استان منجر به تخريب و از بين رفتن بخشهايي از زيرساختهاي غير اصولي و بدون پشتوانه كارشناسي ميشود كه طي اين سالها پس از هر حادثه به دفعات وصله زده شدهاند. حال گذشته از رنج تحميل شده بر مردم با هر بارندگي متوليان دست تنگ و جيب خالي استاني همچون فردي فقير كه آهي در بساط ندارد سوزن و نخ به دست تنها چاره اين ژنده لباس را در وصله ميبينند و ترميم موقت اين زيرساختهاي كهنه پاره! متاسفانه تا به اينجا دولتها همواره در مواقعي چنين پاسخ به نيازهاي سيستان و بلوچستان را با توزيع كنسرو تن ماهي و لوبيا و پتو دادهاند نه با تزريق بودجه و اعتبارات كافي و مورد نياز براي استانداردسازي بخشهاي مختلف و مهم زيرساختي و نيز اگر در زمان حوادث غيرمترقبه راهبرد تجويز داروهاي مسكن و مقطعي براي كاهش آلام اين منطقه در پيش گرفته نميشد اكنون نبايد با سرازير شدن چند قطره باران براي مردم از آسمان مصيبت ميباريد و بلا و رنج. به هر روي اين توالي سيل و حوادث طبيعي هر ساله اگر براي مردم بينوا رنج داشته و مصيبت و زحمت اما براي همان عده خود خير پندار كه پاچه بالا زدن و دوربين به دست گرفتن و به دل آب رفتن و ترويج فقر كردن را خوب بلدند در خلأ اعتبارات و بودجههاي مفيد و راهگشاي دولتي آب داشته و نان و نام و نوا!