• 1404 جمعه 29 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5129 -
  • 1400 پنج‌شنبه 30 دي

خاطرات سفر و حضر (141)

اسماعيل كهرم

چند شب قبل دزد به خانه من آمد! تا به حال چشم به چشم با يك دزد مواجه نشده بودم. ساعت حدود 5/3 بعد از نيمه‌شب بود با صداهاي ناهنجار از خواب پريدم. فكر كردم از پشت‌بام است، بعد كه كاملا بيدار شدم متوجه شدم كه از درب ورودي است به طرف در رفتم از پشت شيشه‌ها، مرد جواني را ديدم كه در را به شدت تكان مي‌داد. فكر مي‌كنم فكر مي‌كرد كه خانه خالي است! مقداري سخن‌هاي معمول اين موارد و مواقع را شنيد، هيچ نگفت و رفت. مدتي فكر كردم كه به پليس زنگ بزنم يا نه. بالاخره زنگ زدم و عذرخواهي كردم كه آن وقت شب مزاحم شدم. گفتند نه، وظيفه ماست و از اين تعارف‌ها نيم ساعتي طول كشيد تا يك مامور موتورسوار آمد. از روي زين موتور پياده نشد. از كوچه نگاهي به شيشه‌هاي شكسته در منزل من كرد و يك گزارش كه به‌سختي نوشته و خوانده مي‌شد نوشت، به دست من داد و رفت. همين. به ايشان گفتم تشريف نميارين تو ببينين؟ گفت نه و رفت. عينا همين جريان در انگلستان اتفاق افتاد. يك شب به خانه برگشتم، منزلم را آشفته ديدم. به پليس زنگ زدم. آمدند با دوربين و وسايل انگشت‌نگاري، سه نفري آمده بودند. دو ساعتي مهمان بودند و رفتند. گزارش را براي بنده فرستادند. يك هفته بعد تلفن كردند كه دزد را گرفته بودند! مبارزه با جنايت نياز به صرف وقت، دقت و علاقه به كار دارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون