قاره پهناور فقر ...
محمد بلوچزهي
بر اساس تازهترين آمارهاي ارايهشده از سوي مقامات بهداشت و درمان روند شيوع ابتلا به سوءتغذيه و كموزني در ميان كودكان سيستان و بلوچستان بيش از پيش تشديد پيدا كرده و طي سالهاي اخير با رشدي بسيار نگرانكننده و صعودي مواجه بوده است. به استناد همين آمار تنها حدود 12 هزار نفر از كودكان زير پنج سال در سيستانوبلوچستان به سوءتغذيه شديد و كموزني مفرط مبتلا هستند. گرچه به جزييات بيشتري از وضعيت تغذيهاي كودكان بالاي 5 سال و نوجوانان و همينطور جمعيت قابل توجهي از اين قشر كه اصلا بهره مندي مطلوبي به خدمات بهداشتي و درماني ندارند يا به دليل شرايط اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي تاكنون در دسترس اين سرشماري و آمارها قرار نگرفتهاند اشارهاي نشده اما روشن است كه در خانوادههاي پرجمعيت و بسيار فقير وضعيت كشنده سوءتغذيه و ناامني غذايي فقط محدود به يك گروه سني نيست و آمار موجود مشتي است نمونه خروار. همچنين بايد توجه داشت كه آمارهاي ارايهشده و قرار گرفتن كودكان سيستانوبلوچستان در صدر جدول مبتلايان به سوءتغذيه و كموزني در كشور موضوع تازهاي نيست چرا كه اين استان طي سالها و دهههاي اخير متاسفانه همواره بر رديف اول ناامني غذايي و سوءتغذيه كودكان ايستاده است. اما نخست آنچه نسبت به گذشته بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد، رسيدگي زنگ خطريست كه بلندتر از هر زمان ديگر به صدا درآمده و به گوش ميرسد و جان كودكان اين سامان را در معرض تهديدي جدي قرار داده است. از اين رو نبايد از نظر دور داشت كه شدت گرفتن آمار سوءتغذيه كودكان اين استان طي سالهاي اخير مستقيما با تضعيف وضعيت اقتصادي و معيشتي و كوچكتر شدن سفره خانوادهها در ارتباط است و اكنون رنگ هشدار به خود گرفته و نگراني؛ بنابراين اگر اقدامي به موقع و حمايتي صورت نگيرد و چاره جدي انديشيده نشود ديري نخواهد پاييد تبعات ناشي از اين وضعيت نسل فعلي كودكان معصوم را قرباني سوء مديريت و غفلتها خواهد نمود. پر واضح است در شرايطي كه بسياري از خانوادههاي بلوچ و سيستاني به ويژه در روستاها حتي سالي يك بار نيز طعم گوشت و ساير مواد پروتييني را نميچشند و به آن دسترسي ندارند نبايد انتظاري بيش از اين داشت و بايد هشدار داد در صورت تداوم وضعيت موجود بايد منتظر يك فاجعه انساني بود. در سالهاي دهه هشتاد خشكسالي هفتساله بهطور كلي كشاورزي و دامداري سنتي را در اين استان كه عمده شغل مردم بود از بين برد و زيست روستاييان را با مخاطرات فراواني مواجه ساخت به گونهاي كه به دليل سوءتغذيه بالا و دسترسي نداشتن به مواد پروتييني كافي، در بين مردمان مناطق مختلف استان به ويژه در روستاها بيماري شبكوري در ابعاد گستردهاي شيوع پيدا كرد. حال پس از گذشت بيش از يكونيم دهه از آن سالهاي سياه و ترسناك اكنون نيز بيم آن ميرود باتوجه به حجم بيكاري بالا در سطح روستاها و شهرهاي مختلف استان و نيز تضعيف اقتصاد، سطح معيشت خانوادهها و تورم لجامگسيخته و پايين آمدن قدرت خريد مردم دور از ذهن نخواهد بود كه وضعيت به همانگونهاي كه در سالهاي خشكسالي اتفاق افتاد پيش برود.
پس از خشكساليهاي طولانيمدت كه فقر و فلاكت و تنگدستي و تيرهروزي را بر ساكنين اين خطه چيره نمود متاسفانه سياستهاي اقتصادي دولتها در قبال ريشهكني فقر و بالا بردن سطح درآمد و رفاه مردم اين استان چندان اثربخش نبوده است و كار ساز. مضاف بر آن هنوز قامت مردم از همان ضربات كاري خشكسالي طولانيمدت دهههاي هفتاد و هشتاد راست نگشته و نفسشان نيز بلند به خاطر از بين رفتن مشاغل غالب منطقه كه طي سالهاي اخير بلاياي طبيعي متعدد ديگري چون سيل و توفان دوباره بلاي جان مردم شد و خسارات فراواني را به بار آورد كه در به وجود آمدن اين وضعيت بغرنج و ظهور ناامني غذايي و تشديد سوءتغذيه كودكان تاثيرگذار بوده است و موثر. به هر جهت دولت براي فائق آمدن بر اين وضعيت چارهاي جز اعطاي تسهيلات بلاعوض به خسارتديدگان سيل و توليدكنندگان به ويژه كشاورزان ندارد كه در سيل اخير و سالهاي گذشته مشاغلشان را از دست دادهاند.
مساله فقر و سوءتغذيه در سيستانوبلوچستان نه با كمكهاي مقطعي و مسكن دولتها چون توزيع سبد غذايي و افزايش يارانه حل خواهد شد و نه اينكه با آستين بالا زدن خيرين در اين راستا؛ بدون ترديد با تمركز بر اشتغال و تكيه بر پتانسيلهاي عظيم توليد منطقه در بخشهاي مختلف صنايع دستي، معادن، گردشگري، كشاورزي؛ دامداري و سرمايهگذاري در بخشهاي فرهنگي خواهد توانست قاره پهناور فقر و فلاكت و آسيبهاي اجتماعي متعدد در اين استان را برچيد و از بين برد.