بررسي آسيبشناسانه پرونده كيوان اماموردي
متجاوز كجاست؟ قرباني كيست؟
يك حقوقدان: يكي از تعريفهايي كه براي انسان در روانشناسي به كار برده ميشود، غيرقابل پيشبيني بودن او است
بهاره شبانكارئيان
شاكيهاي او قربانيهاي زيادي هستند، اما حالا كسي كه شاكيان زيادي دارد خودش را قرباني ميداند!
قرباني واقعي چه كسي است؟ اين مسالهاي است كه بايد به آن توجه كرد. وقتي مسالهاي بر اساس يكسري هيجانات در جامعه بزرگ ميشود مسلما جامعه نيز واكنشي هيجاني نشان خواهد داد. در اين گزارش كه با پيگيريهاي يك ماهه «اعتماد» نگارش شده است، ميخواهيم بررسي كنيم فرد متجاوز چه كسي است و چه افرادي را براي ارتكاب عمل خود انتخاب ميكند. اين گزارش بدون هيچ قضاوتي تنظيم شده و اما گزارش در مورد چه كسي است؟
«كيوان اماموردي»؛ او متولد سال 66 در تهران است. تحصيلات خود را در رشته باستانشناسي در مقطع كارشناسي در دانشگاه تهران به پايان رساند. او از خرداد ماه سال جاري، كنار اسمش هشتگ تجاوز به چشم خورد. ماجرا از آنجايي شروع شد كه كاربران دختر در توييتر تصميم گرفتند تا با پيروي از هشتگ MeToo كه چند سالي است براي بازگو كردن تجربه تجاوز مورد استفاده قرار ميگيرد، خاطرات تلخ خود را از تجربيات مشابه بازگو كنند. اين توييتها از آدمهاي معروفي شروع شد و با كيوان اماموردي، معروف به كيوان امام بيشتر شناخته شد و جاي خود را در فضاي مجازي باز كرد. تعداد اين توييتها روز به روز در خصوص كيوان اماموردي بيشتر و بيشتر شد و دختران زيادي به تجاوز از سوي اين فرد اعتراف كردند تا جايي كه با دستور قاضي روحالله رضاپورگتابي، بازپرس شعبه سوم دادسراسي امنيت اخلاقي تهران، پليس امنيت عمومي وارد عمل شد و كيوان اماموردي را دستگير كرد.
سپس پليس از قربانيان درخواست كرد كه شكايات خود را در زمينه تجاوزهاي اين فرد ثبت كنند. از اين تعداد حدود 10 نفر به صورت حضوري و با شناسايي متهم نزد بازپرس پرونده ماجراي طرح دوستي توسط او، كشاندن آنها به خانه، مسموم كردن آنها و تجاوز را بازگو كردند. برخي ديگر از شاكيان نيز به صورت تلفني در تماس با دادسرا از متهم اين پرونده شكايت كردند. در ميان شاكيان اين پرونده علاوه بر دختران تهراني، افرادي از شهرستان ديگر و حتي خارج از كشور نيز به چشم خورد. هنوز به صورت موثق نميتوان گفت تعداد قربانيان اين فرد چند نفر هستند؟
با گذشت چند ماهي از اين اتفاقات «اميد طهرانيزاده»، حقوقدان و عضو سازمان نظام روانشناسي ايران براي «اعتماد»؛ پرونده مربوط به كيوان اماموردي را به لحاظ جرمشناسي و روانشناختي چه در خصوص فرد متجاوز و چه در خصوص قربانيان آن بررسي ميكند.
جرمشناسي پرونده مذكور
طهرانيزاده پرونده را از دو زاويه مختلف حايز اهميت ميداند و ميگويد: «اين پرونده به لحاظ جرمشناسي و روانشناختي بسيار اهميت دارد. آن هم به دليل اينكه در شبكههاي مجازي واكنشهاي مختلفي را در برداشت. جامعه بايد در خصوص افراد اين پرونده چه متهم و چه قربانيان قضاوتي نداشته باشد. اساسيترين موضوع در اين پرونده «تجاوز» است، ولي بايد تجاوز را به گونههاي مختلفي تقسيم كرد. در ابتدا به آزار جنسي از سوي افراد مختلف در جامعه ميتوان اشاره كرد. در اين قشر گاهي به محارم نيز برخورد كردهايم. فرد با تحقيرها و تهديدهايي طرف مقابلش را مورد آزار جنسي قرار ميدهد. دومين تقسيمبندي در تجاوز مربوط به تجاوز جنسي ميشود به اينگونه كه مسائل اخلاقي را زير پا ميگذارد. اين نوع تجاوز به نوعي تشديديافته همان آزار جنسي است. در تقسيمبندي آخر تجاوز به عنف قرار دارد كه فرد با آگاهي كامل اين عمل را انجام ميدهد. طبق تبصره 2 ماده 224 قانون مجازات اسلامي نيز تجاوز به عنف واژه زنا را هم دربرميگيرد كه در توضيحات بيشتر گاهي فرد ممكن است با خوراندن نوشيدني و موارد اينچنيني دست به چنين عملي بزند. در خصوص پرونده كيوان اماموردي نيز آن طور كه قربانيان اظهار كردهاند و گزارشاتي كه در پرونده ذكر شده است ما ميتوانيم تجاوز به عنف را در خصوص عمل اين فرد در نظر بگيريم.»
او در ادامه ميگويد: «برخلاف تصور عموم كه گمان ميكنند افرادي كه دست به عمل تجاوز به عنف ميزنند مريض هستند واقعا اينگونه نيست و آنها بسيار عادي با ظاهري عادي زندگي ميكنند و زندگي روتين خود را دارند. در خصوص متجاوزان به عنف چندين تقسيمبندي وجود دارد: متجاوزين موقعيتي: يعني فرد بر اثر مصرف مواد مخدر، مشروبات الكلي و موارد مشابه دست به چنين عملي ميزند. در اين دسته بايد توجه كنيد كه عوامل فرهنگي نيز بسيار ميتواند تاثيرگذار باشد. بسته به بستري كه فرد در آن بزرگ شده است و آموزشهايي كه در اين زمينه ميبيند، دارد. متجاوزين قدرتپريش: اين افراد در ارتكاب عمل تجاوز به دنبال تسليم قرباني هستند و همين تسليم شدن آنها را راضي ميكند. اكثرا اين افراد در زندگيشان با تهديد يا تحقيرهايي روبهرو شدهاند. دسته بعدي متجاوزين عصباني هستند؛ اين دسته از متجاوزين ممكن است از يك جنسيت و از يك قشر يا رده سني يا عواملي اينچنيني عصباني باشند و بخواهند عصبانيت خود را در قالب انتقام از طريق تجاوز تخليه كنند. مثلا دختران جواني كه همه دانشجو هستند. اين را هم بگويم در خصوص كيوان اماموردي بايد با ابزارها و نظرهاي كارشناسانه شخصيتش بررسي شود. شايد در گذشته از يك دانشجو دختر به شدت لطمه بدي ديده باشد و دچار ناكامي شده باشد و حالا در آينده نوعي خشم نسبت به دختران دانشجوي ديگر دارد. دسته ديگر متجاوزين خيزخواه هستند شايد برايتان جالب باشد؛ اين دسته از متجاوزين احساس ميكنند فرد مورد تجاوز از عمل آنها لذت ميبرد. من خودم پروندهاي داشتم كه شخص عنوان ميكرد دختري را كه مورد تجاوز قرار داده توانسته ارتقا دهد. دسته بعدي متجاوزيني هستند كه دچار ساديسماند. اكثر افرادي كه در اين دسته قرار دارند شخصيتيهايي ضد اجتماعي دارند. اكثر آنها بسيار خودشيفته هستند و هميشه خودشان را در هيچ شرايطي مقصر نميدانند و اكثرا افراد ديگر را مقصر ميدانند. حتي با خودخواهي موجب رنجش و آزار ديگران ميشوند. بايد توجه داشت كه اين افراد اگر دچار جرم و جنايتي ميشوند باز هم ديگران را مقصر ميدانند. اين اختلال برطرفكننده جرم نيست. در دسته آخر به قربانيان متجاوز اشاره ميكنم. يعني افرادي كه خود در كودكي مورد تجاوز جنسي قرار گرفتهاند. اين افراد ممكن است سالهاي سال نيز زندگي عادي داشته باشند، اما در جايي از زندگي اختلالات آنها بروز ميكند.»
كدام مقصرند! قربانيان يا اماموردي؟
طهراني در خصوص ذات آدميزاد توضيح ميدهد كه يكي از تعريفهايي كه براي انسان در روانشناسي به كار برده ميشود غيرقابل پيشبيني بودن او است. يعني فرد در زماني از زندگياش دچار مشكل يا اختلالاتي ميشود كه همان موقع تاثيري در زندگياش نخواهد گذاشت، اما در آينده دست به عملي غير قابل پيشبيني ميزند كه حتي اطرافيانش باور نميكنند.
او در خصوص قربانيان بيان ميكند: «در بيشتر مواقع وضعيت قربانيان نبايد مورد قضاوت قرار بگيرد. به عنوان مثال پس از اظهارات قربانيان در خصوص همين پرونده آقاي اماموردي مشاهده كرديم كه جامعه قربانيان را زير سوال برد. جامعه و آدمها بايد قضاوتهاي نابجا را ترك كنند، چون هيچ كس جاي آنها نبوده است. بايد در ذهن شما ايجاد كنم كه افراد متجاوز به دنبال چه كساني ميروند؟ افراد متجاوز قربانيان خود را از ميان افراد ضعيف انتخاب ميكنند به عنوان مثال افرادي كه به خاطر حذف آبرويشان سكوت ميكنند. خود قربانيان نيز در دسته ضعيف به چند قشر تقسيم ميشوند: برخي قربانيان دچار فقدان هستند. عزت نفس پاييني دارند و دچار كمبودهايي در زندگيشان هستند. قربانيان ديگر كه برخي از نوع را در افراد مشهور نيز شاهد هستيم نوعي شيدايي بودن آنهاست. يعني فرد خود را قرباني دوست داشتنهايش ميكند. برخي افراد به سمت افراد پرقدرت روي ميآورند كه در اكثر موارد با بيتوجهي از سوي آنها مواجه ميشوند. آنها باز تلاش ميكنند تا جايي كه حس ميكنند بايد خود را فدا كنند. اين دسته هم اكثرا قربانيهاي تجاوز ميشوند. اين دسته خودشان را در معرض خطر قرار ميدهند. اين دسته از قربانيان در سنين نوجواني آن محبتي كه بايد و شايد را از خانواده يا ديگران دريافت نكردند. در خصوص پرونده كيوان اماموردي نميتوان با قطعيت نظر داد. طهراني با اشاره به وكيل آقاي اماموردي توضيح ميدهد كه هر چند بايد در مورد كيوان نظراتي كارشناسانه داده شود آن هم پس از بررسيهاي بسيار دقيق، اما اينكه اين آقا در اظهارات خود عنوان ميكند كه قرباني فضاي مجازي يا يكسري جنبشهاي خاص است، قابل قبول نيست. حتي در برخي اظهارات او آمده كه قربانيان را مقصر ميدانسته است. وكيل ايشان بايد با بررسيهاي بيشتر اظهارات او را بررسي كند. اينكه در چنين شرايطي اين آقا افراد قرباني را مقصر ميداند كمي عجيب است.
او ميگويد: «هر كسي در هر جايي و با هر سني اگر احساس كرد مورد اذيت و آزار از سوي شخص يا اشخاصي قرار گرفته بايد به روانشناس، مددكار و وكيل مراجعه كند. سكوت آسيبديدگان در بيشتر موارد آسيبهاي جبرانناپذيري را در زندگي آنها وارد ميكند. حتي گاهي منجر به از هم پاشيدگي ازدواج آنها در آينده خواهد شد. از تمامي دستگاهها بايد خواست تا با پشتيباني به آسيبديدگان آنها را مورد حمايت قرار دهند.»
امید طهرانی زاده حقوقدان و عضو سازمان نظام روانشناسی ایران: اين پرونده به لحاظ جرم شناسي و روان شناختي بسيار اهميت دارد. آن هم به دليل اين كه در شبكه هاي مجازي واكنش هاي مختلفي را در برداشت. جامعه بايد در خصوص افراد اين پرونده چه متهم و چه قربانيان قضاوتي نداشته باشد.
افراد متجاوز قربانيان خود را از ميان افراد ضعيف انتخاب مي كنند به عنوان مثال افرادي كه به خاطر حذف آبرويشان سكوت مي كنند.