خاطرات سفر و حضر (150)
اسماعيل كهرم
دهه چهل در ايران، دهه ورزش كشتي بود. قهرم نان پرآوازه كشتي ايران هر جواني را به طرف تشك كشتي جذب ميكردند؛ شخصيتهايي چون جهانپهلوان غلامرضا تختي، امامعلي حبيبي، محمدعلي صنعتكاران، منصور مهديزاده... قديميترها مانند عباس زندي كه آرم فدراسيون كشتي بينالمللي از روي فن لنگ كه او بر روي حريفش اجرا كرد، ساخته شد. عكسي كه از اين فن گرفته شد نشان ميدهد كه زندي پاهاي خود را به اندازه 180 درجه از هم باز كرده و حريف را لنگ كرده. اين آرم بعداً تغيير كرد! ما كه دانشآموز دبيرستان دارالفنون بوديم دليل ديگري براي علاقه به كشتي حس ميكرديم و آن وجود تشك كشتي استاندارد در سالن اميركبير دبيرستان بود. قهرمانان كشتي كه ذكر كردم هم آنجا تمرين ميكردند. مسابقات مراكز فرهنگي و نيز بين بخشهاي وزارت فرهنگ و دبيرستانها نيز در اين سالن انجام ميشد و ما آنجا بوديم تا ياد بگيريم و قهرمانان را ببينيم. آن سال من 5 تجديد آوردم! شهريورماه كه فصل امتحانات تجديدي بود، فراش دارالفنون آمد و اطلاع داد كه يك تجديد ديگر هم دارم! دفتردار آن را نديده بود. اين آخرين تجديدي من بود. من ديگر تجديد نياوردم و در عالم ورزش هم توفيقي به دست نياوردم ولي از كشتيگيران ياد گرفتم كه هر وقت شكست خوردم به پا خيزم و سماجت كنم بالاخره نوبت برد من هم ميرسد و نيز ياد گرفتم كه با آن مقام و محبوبيت بينالمللي ميتوان فروتن و خاكي بود.
افتادگي آموز اگر طالب فيضي
هرگز نخورد آب زميني كه بلند است
ونيز
كاكل از افتادگي مرتبهاي پيدا نكرد
زلف از افتادگي همنشين ماه شد