پند سر دندانه بشنو ز بن دندان٭
سارا كريمان
از ميان انبوه عناوين مختلف موزههاي جهان، تعداد قابلتوجهي متاثر از تحولات بزرگ سياسي و اجتماعي كشورها با عنوان [انقلاب] هستند. در جريان اين انقلابها كليت ساختار سياسي و اجتماعي دستخوش دگرگوني ميشود و در كنار همه تغييرات زمينه ظهور يا تاسيس موزههاي جديد فراهم ميآيد. به عنوان نمونه موزه لوور كه يكي از شاخصترين موزههاي جهان است در بحبوحه انقلاب كبير فرانسه (1789 تا 1799) راهاندازي ميشود. بخش اول اين موزه در سال 1793 به روي عموم گشوده شد. در واقع موزهشدگي عمارتهاي بزرگ مربوط به ساختارهاي سلطنتي يا ديكتاتوري بخشي اجتنابناپذير از دستاوردهاي انقلابي است. بر اين اساس فهرست قابل توجهي از موزههاي بزرگ دنيا شكل ميگيرد. موزههاي مهمي مانند كاخ ورساي پاريس، موزه هرميتاژ سنپترزبورگ، شهر ممنوعه چين، كاخ توپكاپي استانبول و ... در رديف بزرگترين و پربازديدكنندهترين موزههاي جهان هستند كه از انحصار يك خانواده يا طبقه خاص خارج شده و در ادامه رويدادهاي انقلابي كاربري عمومي پيدا كردهاند. اين عمومي شدن به دو صورت انجام ميشود. در وضعيت اول پس از هر انقلاب و كنارهگيري يك حكومت شيوه زندگي خصوصي آنها توسط انقلابيون در معرض ديد همگان قرار ميگيرد تا مقايسه تفاوت سبك زندگي حاكمان سابق با عامه مردم استناد و قوت بخش ديدگاه انتقادي و جاذب سرمايههاي اجتماعي شود. همچنين انقلابيون با موزهسازي داراييهاي حاكمان سابق، خود را از آن شيوه زندگي مبرا كرده و اعلام همبستگي عمومي ميكنند. به عنوان مثال مجموعه كاخهاي سلطنتي كه بعد از انقلاب اسلامي ايران تبديل به موزه شد. نامگذاري جديد و انقلابي اين موزهها مويد همين نكته است. به عنوان مثال كاخ سفيد مجموعه سعدآباد در كوتاهترين زمان بعد از انقلاب با نام جديد كاخ موزه ملت، به روي عموم گشوده شد. همچنين كاخ ملكه مادر با عنوان موزه رجعت و عبرت و كاخ شهوند با نام كاخ موزه سبز. در وضعيت دوم، با استقرار حكومت و ساختارهاي جديد نفي و نقد حكومت مغلوب در درجه چندم اهميت قرار ميگيرد و ارايه خدمات جديد فرهنگي اجتماعي جايگزين روش سابق ميشود. اين ديدگاه دوره سابق را متعلق به تاريخ و موضوعي پژوهشي ميانگارد. اين روش با تغيير كاربري و كالبدي همراه است. از جمله موزههاي اوليه از اين دست ميتوان به موزه لوور اشاره كرد. در ايران تاسيس موزههايي نظير هنرهاي زيبا در كاخ وزارت دربار، موزههاي مينياتور بهزاد، فرشچيان، خط و كتابت ميرعماد و ... نمونههاي اين نوع تغيير كالبد و كاربري هستند. توسعه دانش موزهداري باعث تغيير نگاه مديران امور فرهنگي شده و رويكرد نخست به موزهداري كمكم رونق خود را از دست ميدهد. بيدليل نيست كه موزههاي افتتاحشده جديد مانند كاخ موزه مرمر روش دوم را برميگزينند و حتي از عنوان موزه هنر ايران براي معرفي كاركرد جديد خود استفاده ميكنند. رجوع به تاريخ ادبيات ايران نشان ميدهد كه اين ديدگاه و طي سلسلهاقدامات روش معقولي است كه قرن ششم در قصيده معروف خاقاني به آن اشاره شده است. به نظر نگارنده اين قصيده را ميتوان يكي از اولين نظامنامههاي موزهداري قلمداد كرد. در ابيات مياني قصيده معروف هان اي دل عبرت بين ... خاقاني توصيه به نگاه عميق و دلالتوار به باقيمانده ايوان مداين دارد. آنجا كه ميگويد: جمشيد كنون گم شد زان گمشده كمتر گو زرين تره كو بر خان رو لم تركو برخوان. اين بيت تماشاگر را به تعمق و عبرت وراي آنچه ميبيند دعوت ميكند. نوع ديگري از موزهها وجود دارد كه در راستاي احترام به جنبشها و مجاهدتهاي تاريخي ماقبل دوره خود و بيان ديگر ريشهها به وجود آمدهاند، مانند موزه مشروطه در عمارت اميرنظام گروسي واقع در شهر تبريز و موزه مجلس شوراي اسلامي كه روايتگر اولين مجاهدان و ديدگاههاي ضد استبدادي هستند. در طول تاريخ تعيين كاربري و واگذاري نهايي آثار و عمارتهاي بزرگ به عموم سپرده شده است خواه هزينه ساخت آنها به اجبار يا اختيار فراهم شده باشد.
٭ دندانه هر قصري پندي دهدت نو نو / پند سر دندانه بشنو ز بن دندان (افضلالدين بديل بن علي خاقاني شرواني متخلص به خاقاني)