يادداشتهاي زندان
از استاد شهيد مرتضي مطهري
تهران ـ زندان موقت شهرباني
16 صفر 83 مطابق 17/4/ 42
بسمه تعالي شأنه
و ان هذه امتكم امه واحده و انا ربّكم فاتقون(1)
اتحاد و بههمبستگي افراد بشر و همچنين تفرق و تشتت و از همگسستگي آنها علل و اسباب خاصي دارد. طبق قانون كلي علل و معلولات، تحقق معلول در وقت تحقق علت، ضروري و اجتنابناپذير است. اگر علل خاص وحدت و بههمبستگي در جامعهاي پديد آيد تحقق آن ضروري و جبري است و الّا فلا. افراد و اشخاصي كه جامعه را به وحدت و همبستگي دعوت ميكنند بايد با علل و اسباب آن آشنايي كامل داشته باشند و علل تفرق و از هم گسستگي را نيز بشناسند. بعضي افراد كه مدعي هدايت و رهبري اجتماعاند گمان ميكنند به صرف اينكه در منبر يا در كتاب، مردم را به اتحاد دعوت كنند و حداكثر فوايد اتحاد و اتفاق را متذكر شوند وظيفه خويش را انجام داده و به همين مقدار كافي است؛ توجهي به ريشههاي وحدت و همبستگي از يك طرف و تفرق و ازهمگسستگي از طرف ديگر ندارند و در نتيجه هيچگونه اقدام عملي از آنها در زمينه از بين بردن ريشههاي تفرق و به وجود آوردن مباني اتحاد و اتفاق ديده نميشود. اينها خيال ميكنند پيغمبر اكرم صليالله عليه وآله كه توفيق يافت ملل مختلفي را به هم تركيب كند و يك واحد نيرومند به وجود آورد صرفا از اين راه بود كه مردم را به وحدت خوانده و فوايد آن را ذكر كرد. توجه ندارند كه او ريشههاي اختلاف را در زمينههاي اجتماعي و اقتصادي و اخلاقي سوزانيد و تخمهايي در زمينه اتحاد و اتفاق در زمين اجتماع كاشت. شك نيست كه خود ايمان به خدا و ايجاد عقيده واحد نقش موثر و فوقالعاده موثري در اين زمينه داشت، اما يگانه عامل نبود؛ در زمينههاي مختلف فردي و اجتماعي موجبات اختلاف را از بين برد. كاري كرد كه هدفهاي مشترك در اجتماع پديد آمد و راه واحدي براي رسيدن به آن هدفها به آنها نشان داد. جماعتي هماهنگ به وجود آورد كه به سوي هدفهاي مشترك و مشابه از راه واحد به حركت درآمدند. امروز جامعه مسلمان گرفتار تفرق و تشتت عجيب و اسفآوري است. ريشههاي آن را در قرنها پيش بايد جستوجو كرد. ادامه در صفحه 2