يك چهره سياسي نزديك به رييس دولت اصلاحات از حال و روز اصلاحات و اصلاحطلبان گفت
ردِ بازگشت خاتمي در روزگار خودشناسي اصلاحات
سيد محمدرضا خاتمي، برادر رييسجمهوري پيشين مملكت در دوران اصلاحات اخيرا در حاشيه صحبتهايي كه در يك ميزگرد كلاب هاوسي داشته، احتمال بازگشت سيدمحمد خاتمي به عرصه فعاليت سياسي به معناي ورود به انتخابات و مواردي از اين دست را رد كرده و گفته است: «آقاي خاتمي به مقامات كشور و دوستانشان گفتند كه ديگر وارد صحنه عملياتي سياست نخواهند شد.» آن هم در حالي كه چندي پيش آذر منصوري، دبيركل حزب اتحاد ملت نيز گفته بود كه خاتمي نميخواهد ليدر اصلاحات باشد و هيچ وقت هم چنين ادعايي نداشته است. سخني كه البته پيش از اين به كرات از سوي ديگر چهرههاي اصلاحطلب نيز مطرح شده و اين در حالي است كه شخص رييس دولت اصلاحات نيز خود در مقاطعي بر اين مهم تاكيد كرده است. موارد و مقاطعي كه شايد يكي از مهمترينشان وقتي بود كه در سخناني كه خردادماه 93 ايراد كرد، از اين گفت كه نه ميخواهد و نه حتي اگر او بخواهد، ديگراني كه در حكومت تاثيرگذارند، نميخواهند كه او به عرصه قدرت بازگردد. وضعيتي كه حالا يكي از اصلاحطلباني كه علاوه بر معاونت خاتمي، مقطعي رياست دفتر او را نيز در دوران رياستجمهورياش برعهده داشت، به تحليل آن پرداخته و گفته است: «سالهاست كه آقاي خاتمي از صحنه عملياتي سياست كنار رفتند كه بخشي از آن به دليل علاقهمنديهاي خودشان است. بخشي ديگر هم به دليل فشار حاكميت است كه ايشان مجبور به كنارهگيري و دور شدن از فضاي سياسي عملياتي است. اين يك امر كاملا روشن و مشخصي است و به يك تصميم جديدي نياز نداشته است.»
محمدعلي ابطحي كه به تازگي در اين رابطه با پايگاه خبري-تحليلي قرن نو به گفتوگو نشسته و در پاسخ به پرسشي در رابطه با سخنان اخير سيدمحمدرضا خاتمي، جملات ياد شده در بالا را به زبان آورده، همچنين گفته است: «طبيعتا، جايگاه فردي مثل سيدمحمد خاتمي اين است كه بتواند در نگاه فكري و انديشهاي، حوزه اصلاحات را رهبري و هدايت كند. نمونه آن هم در بيانيه اخير مجمعين بود كه نگاه آقاي خاتمي را به عنوان مرشد جريان اصلاحات ميتوان در آن ديد. آن چيزي كه انجام ميدهد در مديريت سياسي نيست. حرف آقاي رضا خاتمي را تاييد ميكنم ولي فراتر از مديريت سياسي، يك فرهنگسازي يا نگاه كلان به ادامه مسير اصلاحات بهرغم بحرانها و مشكلات كشور است.» معاون پارلماني دولت اصلاحات كه در پاسخ به پرسشي ديگر مبني بر اينكه چنين مشي و رويكردي به معناي كنارهگيري رسمي از تصميمات و تحركات اصلاحطلبانه است، مطابق انتظار پاسخ منفي قاطعي داده، در ادامه گفته است: «اصلاحطلبي كه عملا با محوريت آقاي خاتمي مطرح ميشود و مقبول است. هرچه فاصله احزاب اصلاحطلب با نگاههاي آقاي خاتمي دورتر شود، فاصلهشان با جريان اصلاحطلبي هم بيشتر ميشود.» او البته گفته كه «اين به معناي اين نيست كه آقاي خاتمي بخواهد از انديشه اصلاحات فاصله بگيرد؛ بلكه به معناي آن است كه شايد در فرصت بيشتري به انديشه اصلاحات رسيدگي كند، آنها را پالايش كند و بيشتر مورد قبول جامعه قرار بگيرد.»
ابطحي با بيان اينكه «خاتمي ١٠ سال است كه تاثيرگذاري در مديريت كشور ندارد»، در پاسخ به پرسشي ديگر درخصوص راهبري و هدايت جريان اصلاحات و نياز اين گفتمان سياسي به اين راهبري، با بيان اينكه «اصلاحات يك انديشه و تفكر است و يك راهكار براي بهبود شرايط كشور»، گفته است: «اگر اين انديشه را مبنا و ملاك قرار بدهيم، فكر ميكنم كه اين انديشه به حدي در جامعه گسترش پيدا كرده كه بعد از گذشت ٢٠ سال، مردم با حقوق خود آشنا شدند و هيچ تفكري نميتواند آنها را ناديده بگيرد.» او در ادامه تاكيد با بيان اينكه «شايد آن بخشي از رفتار رييس قوه قضاييه يا رييسجمهوري كه مورد قبول مردم است، اعمال نگاههايي است كه اصلاحات دارد»، گفته است: «اگر اين انديشه را بشناسيم، ديگر به دنبال اين نيستيم كه مديريت و احزاب چه خواهند كردند. بلكه جامعه، محور اصلاحات است كه پيش از اصلاحطلبي به دنبال اصلاح امور است.» ابطحي همچنين در پايان به پرسشي ديگر در خصوص ديدارهاي اخير برخي بزرگان جريانهاي اصلاحات و اعتدال نيز پاسخ داده و ضمن رد گمانهزنيها در خصوص احتمال تشكيل دولت سايه، گفته است: «تا جايي كه اطلاع دارم، ديدارهاي دوستانه است تا ديدارهاي سياسي؛ فعلا جبهه مديريتي حاكم و سيستم قدرت در اختيار يك تفكر است. اين تفكر دوراني است كه جريان اصلاحطلبي بايد به خودش فرصت بدهد تا ببيند آنان چه ميكنند و چه رفتاري خواهند داشت؛ فعلا در اين مرحله هستيم!»