يك هفته پس از انتشار فايل صوتي فرمانده پيشين سپاه
واكنشها همچنان ادامه دارد
از مقصريابيتا رفع قصور
حوالي غروب بود كه يكي از رسانههاي خارج از كشور از فايلي صوتي خبر داد كه در اختيار اين رسانه مخالف جمهوري اسلامي رسيده و اعلام كرد كه گفتوگوي حدودا 50 دقيقهاي كه در آن شنيده ميشود مربوط به نشستي است كه با حضور فرمانده كل وقت سپاه پاسداران و معاون اقتصادي وقت اين نهاد نظامي برگزار شده است. نشستي كه البته در ادامه روشن شد چندان تازه و جديد نبوده و در حالي كه اصل جلسه در سال 97 برگزار شده بود، همين فايل صوتي نيز پيشتر منتشر شده بود. انتشار يا بازنشر اين فايل صوتي 50 دقيقهاي از سوي راديوفردا اما متفاوت از نوبت قبل كه حدود 2 سال پيش و توسط يك كانال تلگرامي رقم خورد، با واكنشي بسيار گسترده مواجه شد و بيراه نيست اگر بگوييم اكنون در حالي كه درست يك هفته از زمان انتشار يا به تعبير دقيقتر بازنشر مجدد اين فايل صوتي ميگذرد، اين خبر هنوز اگر نگوييم داغترين خبر سياسي، دستكم بايد اعتراف كنيم كه ازجمله داغترينهاست. خبري كه در اين 7 روز علاوهبر واكنشهايي كه ازسوي چهرههاي گوناگون سياسي و نظامي برانگيخته، فراز و فرود متعددي را نيز در اين مسير 7 روزه از سر گذرانده است. چنانكه در 24 ساعت نخست، در حالي كه رسانههاي آنسوي مرزها با تمركز كامل، از آن ميگفتند و به آن ميپرداختند، رسانههاي داخلي چندان توجهي به آن نداشته و اغلب به مسائل ديگر ميپرداختند. اما در ادامه وقتي بالاخره با اظهارنظر سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي و يكي، دو چهره عمدتا اصولگرا، يخ فضاي رسانهاي آب شد، موج واكنشها ازسوي نيروهاي سياسي چپ و راست و ميانه به راه افتاد و در اين 7 روز، درحالي كه محتواي اين فايل صوتي به مفاسد اقتصادي سنگيني ميپرداخت كه بعضا به نام بعضي چهرههاي شاخص سياسي و نظامي گره خورده بود و درنتيجه كمتر كسي با افتخار از آن صحبت ميكرد، اين اواخر فضا تغيير كرد و برخي نيروهاي سياسي و نظامي با اين استدلال كه آنچه در فايل صوتي مطرح شده، اگرچه درباره بروز و وقوع چند فقره تخلف و فساد اقتصادي در سپاه است اما در عين حال همين سپاه و همين فرماندهان سپاه نيز عامل برخورد و مقابله با فساد هستند. چه آنكه دو چهره نظامي كه صدايشان را در فايل صوتي ميشنويم، چنانكه اشاره شد سردار محمدعلي جعفري فرمانده كل وقت سپاه و سردار صادق ذوالقدرنيا معاون اقتصادي و سازندگي وقت اين نهاد نظامي هستند و هردو نيز بر برخورد و مقابله با فساد بيتوجه به نام افراد تاكيد دارند.
در اين ميان اما در شرايطي كه پس از چند روز گمانهزني درباره محتواي اين فايل صوتي و ترديد ناظران نسبت به بسياري از مسائلي كه در آن مطرح شده و حتي نسبت به اصالت و سنديت اين فايل صوتي، بالاخره خبرگزاري فارس با استناد به پيگيريهايي كه از چندين منبع مورد اعتماد خود در سپاه داشته، از تاييد اصالت فايل صوتي خبر داد، طي اين مدت نوع موضعگيري رسانهها و نيروهاي سياسي منتسب به جناح راست نيز دستخوش تغيير شده و مشي سكوت و بيتوجهي روزهاي نخست را كنار گذاشته و با اظهارنظر فعال در اين رابطه، سعي در آن دارند كه ديدگاه خود را در اين راستا به افكار عمومي منتقل كنند.
ديدگاهي كه با اشاره به فلسفه برگزاري اين نشست كه ظاهرا ارايه گزارش تخلفات صورت گرفته ازسوي معاون اقتصادي و سازندگي وقت سپاه به فرماندهكل وقت بوده، به ديگر دستگاهها و مسوولان نيز توصيه ميكند كه بايد سپاه و فرماندهانش را الگوي خود قرار دهند و در مسير مبارزه و مقابله با فساد گام بردارند و همزمان طيفي ديگر از نيروهاي سياسي و البته برخي مسوولان دولتي نيز رقباي سياسيشان را هدف قرار داده و با قرار دادن جريانهاي رقيب كنار برخي جريانهاي مخالف نظام، عملا درگير دعواي جناحي شدهاند. چنانكه سيدمحمد حسيني، فعال سياسي اصولگرايي كه البته در حال حاضر در قامت معاون پارلماني رييسجمهوري ايران فعاليت ميكند، به اصلاحطلبان تاخت و آنها را در زمره متهمان غائله درز فايل صوتي فرماندهان پيشين سپاه قرار داد. جالبتر آنكه درحالي اين عضو دولت سيزدهم در توييتي اين ادعا را مطرح كرد كه «افراطيون اصلاحات بيپرده با BBC، VOA، رسانههاي صهيونيستي، سعودي، منافقين و سلطنتطلبان تقسيم كار كردهاند!» و حتي فراتر رفت و با طرح اين ادعا كه «گزارشي را به آنها ميفرستند؛ بعد از نشر از خارج، همصدا هجمه ميكنند!» اضافه كرد كه «پخش فايل سپاه توسط صداي امريكا از همين مقوله است» كه رسانهها و خبرگزاريهاي پرتعداد جناح راست اين توييت را بهطور گسترده بازنشر كرده و در انتخاب تيتر نيز نوشتند: «پخش فايل سپاه توسط صداي امريكا، توسط اصلاحات بود!»
اما فارغ از اين نوع نگرش طيفي از اصولگرايان و رسانههاي منتسب به اين جريان و البته فارغ از ضعف آشكاري كه در نگارش خبري تيتر بالا به چشم ميآيد، يك روزنامهنگار كهنهكار اصولگرا نيز اخيرا در يادداشتي مختصر كه روي كانال تلگرامياش قرار داد، ضمن ارايه نگاهي منطقي و البته متفاوت از اغلب اصولگرايان، از لزوم اصلاح رويههايي نوشت كه به هر حال و فارغ از اينكه با آن برخورد قضايي صورت گرفته يا نه، منجر به بروز اين مفاسد اقتصادي شدهاند. محمد مهاجري كه در اين يادداشت يا به تعبير دقيقتر نامه سرگشاده، «سردار عزيز جعفري» را خطاب قرار داده، در 8 بند از آنچه در اين رابطه و حواشي و پيرامونش ميداند گفته تا برسد به آن يك نكتهاي كه تاكيد دارد نسبت به آن ناآگاه است و از آن سر درنميآورد.
مهاجري ابتدا تاكيد كرده ميداند كه «راديو فردا از باب دلسوزي براي مردم ايران فايل صوتي را اطلاعرساني نكرده»، «اين فايل صوتي 2 سال پيش هم انتشار يافته» و «ممكن است در يك جلسه دوستانه يا غيررسمي اما غيرعلني، حرفهايي زده شود كه بعضا شفاف نباشد و حتي حاوي نسبتهايي باشد كه صحت و سقم آن روشن نيست.» او همچنين نوشته كه اينها را نيز ميداند كه «آنچه در فايل صوتي وضوح دارد، اشراف {سردار ذوالقدرنيا} به اطلاعات دقيق است و قطعا او قصد اشاعه كذب نداشته» و همچنين ميداند «بزرگمرداني در سپاه بوده و هستند كه در دوران دفاع مقدس و پس از آن، جانشان را كف دستشان گرفتند، ... افتخار ملتند»، «عدهاي براي عقدهگشايي و تسويهحساب دستاويز پيدا كردهاند و شروع كردهاند به مخلوط كردن راست و دروغ» و البته «سادهترين و نتيجهبخشترين كار، سخن گفتن شخص {سردار عزير جعفري} است.» او بر اين اساس پيشنهاد كرده كه «جمعي از اهالي رسانه كه مستقلند و از كسي دستور نميگيرند و شرف قلمشان را نفروختهاند و به ايران و نظام وامدارند، دعوت كنيد و آنها را براي شفاف كردن موضوع تشويق نماييد. گزينش بين چپ و راست هم نكنيد» و در بند هشتم تاكيد كرده كه ميداند «راهي جز صراحت و شجاعت در گفتوگو با مردم وجود ندارد» و از فرمانده كل پيشين سپاه خواسته كه «ملاحظه فلان فرمانده و بهمان شهردار را هم نكند!» و نوشته است: «كسي كه ناسلامتي در جنگ فرمانده بوده، گوشه پستو پنهان نميشود، همانطوركه با عكس گرفتن با پيكر شهيد حاج قاسم، «مرد ميدان» نميشود!» مهاجري در پايان و به عنوان بند پاياني اين يادداشت، به آن نكتهاي كه نسبت به آن ناآگاه و بيخبرست، پرداخته و نوشته است: «اين را اما نميدانم ـ اين يكي را نميدانم ـ كه از اين فرصت به دستآمده كه شايد آزمون الهي باشد، شايستگي استفاده را داريم؟ و با تدبير، بيتدبيريهاي انجامشده را به سويي ميبريم كه سودش به جيب ملت و نظام برود؟ يا باز هم قرار است با توهم توطئه و ناسزاگويي به اين و آن، راه را بر شايعات بعدي هموار كنيم؟»