روز جهاني عدالت اجتماعي
مرتضي ميرحسيني
بيستم فوريه را روز جهاني عدالت اجتماعي مينامند. اين روز از سال 2007 با اعلام سازمان ملل رسميت پيدا كرده است و از آن زمان مناسبتي بينالمللي شناخته ميشود. هدف از تصويب اين مناسبت - چنان كه نامش هم نشان ميدهد - توجه به عدالت در همه زمينهها و كوشش براي رفع بيعدالتي در سراسر جهان است. بيعدالتي از آن دسته مسائلي است كه تقريبا در همهچيز خودش را نشان ميدهد اما اولويت سازمان ملل توجه بيشتر به فقر و محروميت بخشي از مردم دنيا از حقوق اوليه انساني (مثل آب آشاميدني و سرپناه) است. هرچند موارد ديگري مانند تبعيض جنسيتي و بيكاري و فقدان تامين اجتماعي هم در فهرست دلايل نياز به اين مناسبت جاي ميگيرند. بيعدالتي مسالهاي جهاني و بسيار فراگير است و حتي مصاديقي از آن در بيشتر كشورهاي پيشرفته و ثروتمند دنيا هم ديده ميشود. همه برنامههايي كه تا امروز براي رفع آن اجرا شدهاند يا به كلي ناموفق بودهاند يا موفقيتهاي ناچيزي داشتهاند. اغلب دولتها در گوشه و كنار جهان، با هر ديد و سليقه و شعاري، در برقراري عدالت ناكام ماندهاند و از اينرو ما در زمان خودمان همچنان با بيعدالتيهاي فاحشي مواجه هستيم و هركداممان مثالهاي بسياري براي آن ميشناسيم. در دنيايي زندگي ميكنيم كه 9 درصد مردمش (حدود 690 ميليون نفر) در فقر مطلق زندگي ميكنند و نيازهاي اوليه آنان - از همه مهمتر غذا - تامين نميشود و به نوشته سايت ورلد ويژن «معمولا گرسنه ميخوابند.» اما كساني را هم ميشناسيم كه جزايري را در مالكيت خود دارند و فقط چند روز از سال، براي استراحت از آن استفاده ميكنند. اوايل همهگيري كرونا اين جمله نادرست مدام تكرار ميشد كه اين بيماري فقير و ثروتمند نميشناسد و همه را درگير ميكند، اما در عمل - به جز چند مورد خاص - ثروتمندان از خدمات بهداشتي و درماني بهتري استفاده كردند، ثروت خودشان را هم افزايش دادند و بيشتر از گذشته از مردم عادي فاصله گرفتند. كرونا به خدمت بيعدالتي درآمد و شكافي را كه ميان ثروتمندان جهان و مردم معمولي جدايي ميانداخت بزرگتر كرد. قطعا كساني كه باهوشتر و پرتلاشترند زندگي موفقتري خواهند داشت و در اين واقعيت هيچ عيب و ايرادي وجود ندارد، اما به قول ادواردو گالئانو آنچه اشتباه است اين است كه «مردم جهان به اقليتي برنده و اكثريتي بازنده تقسيم شوند.» برگرديم به آمارها؛ از سال 2004 تا 2014 بيعدالتي در جهان روند كاهشي داشت، اما بعد از آن با شيب ملايم افزايش پيدا كرد و اكنون پيشبيني ميكنند - اگر اقدام فوري و موثري انجام نشود – تا سال 2030 تعداد گرسنگان جهان از مرز 840 ميليون نفر ميگذرد. بدتر اينكه برنامهريزي فائو اين بود كه تا 2030 گرسنگي در جهان ريشهكن شود، اما تقريبا هيچكدام از برنامهها درست و كامل اجرا نشدند و مشكلاتي مثل همهگيري كوويد19 و وجود حكومتهاي عميقا فاسد در كشورهاي فقير، تحقق اين هدف را ناممكن كرد. البته بيعدالتي فقط به فقر و گرسنگي محدود نميشود و فقط هم به طبقات فرودست جوامع زخم نميزند. در بسياري از كشورهاي دنيا، فقدان دسترسي به عدالت قضايي حتي براي طبقات متوسط معضلي جدي است و برخورداري از حقوق قانوني، محدود به كساني است كه مستقيم يا غيرمستقيم به حكومتها وابستهاند. بسياري از مردم دنيا گرسنه و فقير نيستند، اما از نوع ديگري از بيعدالتي رنج ميبرند. آنان زير ظلم حكومت كشورشان قرار دارند و كرامت انسانيشان هر روز به بهانهاي لگدمال ميشود.