• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5168 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۸ اسفند

گفت‌وگو با مصطفا كوشكي به بهانه كارگرداني نمايش «توفان» در تماشاخانه ايرانشهر

چند صدايي از جزيره رخت بسته است

بابك احمدي

مصطفا كوشكي و گروهش تا همين‌جاي كار نشان داده‌اند كه تمرين و ساختن تئاتر لزوما به داشتن يك مكان ثابت و شخصي مرتبط نيست، بلكه بايد فكر ساختن وجود داشته باشد، وگرنه پس از ناسازگاري مالك و دولت و سپس تعطيلي هميشگي ساختمان «تئاتر مستقل تهران» در خيابان رازي همه‌چيز بايد تمام مي‌شد. اين گروه كه زماني در اطلاعيه تعطيلي سالن نوشت «ققنوس‌وار بازخواهيم گشت» حالا بار ديگر به صحنه آمده و نه با يك نمايش كه سازوكار اجراي همزمان دو نمايش را در تماشاخانه ايرانشهر به وجود آورده است. اولي «توفان» نوشته ويليام شكسپير به كارگرداني مصطفا كوشكي در سالن ناظرزاده كرماني و دومي «ارور404» به كارگرداني عباس جمالي در سالن سمندريان. كوشكي پيش از اين‌هم به كارگرداني نمايشنامه‌هاي شكسپير علاقه نشان داده بود، چنان‌كه آثاري مانند «روموليت» براساس (رومئو و ژوليت)، «روياي يك شب نيمه تابستان»، «كوريالانوس» به كارگرداني خودش و «ولپن» با حمايت او به كارگرداني مهدي كوشكي در سالن مستقل روي صحنه رفت. كوشكي در تازه‌ترين تجربه، نمايشنامه «توفان» را بعد از ماه‌ها سردرگمي جامعه تئاتر در كوران ويروس و تلاطم‌هاي اجتماعي-اقتصادي كارگرداني كرده كه در اين باره با او به گفت‌وگو نشسته‌ايم.

   «توفان» در چه شرايطي ساخته شد؟ چند ماه تمرين كرديد و در اين مدت هزينه‌ها را به چه صورت پرداختيد؟ 
شكل‌گيري «توفان» در سال ۱۳۹۷ با كارگاه نهضت سوادآموزي در «تئاتر مستقل تهران» شروع شد كه البته اين مجموعه مدتي بعد به واسطه زيان‌ها و فشارهاي ناشي از شيوع ويروس كرونا، عدم همراهي مالك و بي‌توجهي اداره‌كل هنرهاي نمايشي و وزارت ارشاد تعطيل شد. گروهي از هنرجويان در اين كارگاه با ما همراه بودند. نمايشنامه براساس دو نسخه انگليسي و فرانسوي ترجمه شد و بعد از دراماتورژي توسط خودم تمرين‌ها را آغاز كرديم. در تمرين‌ها به اين نتيجه رسيدم كه نمايشنامه نياز به دوباره‌نويسي دارد، به همين دليل اين‌بار به كوشش پويا سعيدي يك ورژن نمايشنامه جديد طي چند ماه نوشته شد و تمرين‌ها را دوباره از سر گرفتيم، ولي مجدد به اين دليل كه اغنا نشدم و البته مشغله‌اي كه براي پويا به وجود آمده بود، نمايشنامه اين‌بار به باقر سروش سپرده شد تا بعد از چند ماه باز‌نويسي براي استفاده در تمرين‌ها آماده شود. بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه همزماني با شيوع ويروس كرونا اثر بسزايي در كندي پيشرفت ما داشت. به همين علت تعطيلي‌ها مكرر و تمرينات ادامه‌دار شد و درنهايت پس از صرف هزينه‌هاي بسيار زياد اجاره محل تمرين و توليد، بالاخره نمايش را براي اجرا آماده كرديم.
   فكر نمي‌كنيد شيوع ويروس كرونا به يك‌جور تبعيض اقتصادي در تئاتر دامن زد؟ به نظر شما اداره كل هنرهاي نمايشي در ايجاد اين شكاف چه نقشي داشت؟ 
شيوع ويروس كرونا همه مناسبات توليد و اجراي تئاتر را دچار تغيير كرد و به همين سبب انواع تبعيض‌ها را نيز با خود به همراه آورد. دولت و حاكميت مثل هميشه كه درصدد خودي و غيرخودي كردن است در اين ايام شرايط را مناسب ديد تا ياركشي كند و از طريق تزريق مالي به گروهاي همسو و كساني نزديك به تفكرات خودش مسير را پيش برد. البته گروه‌هاي مستقل، از جمله «تئاتر مستقل تهران» هميشه روي پاي خودشان و تفكرات خودشان ايستاده‌اند و جز توليد تئاتر دغدغه‌مند و انديشه‌محور به چيزي ديگر فكر نكرده و نمي‌كنند. به همين دليل همه ما بي‌توجه به نابرابري‌ها و تبعيض‌ها و با همراهي يك گروه سي و چند نفري دشوارترين روزهاي تمرين و آماده‌سازي را در شرايط تورم اقتصادي و شيوع بيماري سپري كرديم تا به مرحله اجرا رسيديم.
   قضيه تعطيلي «تئاتر مستقل تهران» ابتدا براي بعضي تئاتري‌ها هم جدي نبود، ولي درنهايت ديديم كه اين مكان فرهنگي در سكوت دولت از دست رفت. فكر مي‌كنيد جريان‌هايي از خاموشي اين سالن خشنود شدند؟ 
آخرين نمايشي كه در ساختمان «تئاتر مستقل تهران» توليد شد «كوريولانوس» بود كه ماجراي همراهي مردمي با يك قهرمان و بعد به زيركشيدن او توسط همان مردم را روايت مي‌كرد. اين تم براي ما مردم ايران بسيار آشنا و پر تكرار است. چنان‌كه بعدا ديديم فيلم سينمايي با همين تم ساخته شد. من فكر مي‌كنم وقت به زيركشيدن تئاتر مستقل فرا رسيده بود، اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه گروه تئاتر مستقل وابسته به يك ساختمان نيست و توليدات اين گروه هيچ‌وقت متوقف نمي‌شود.
   چطور شد با وجود مشكلات اقتصادي شديد، همچنان روي اجراي متن پرسوناژ از شكسپير پافشاري كرديد و در اين شرايط حتي هزينه ساخت دكور و طراحي لباس را پرداختيد؟
زماني كه نمايشنامه‌اي براي من دغدغه مي‌شود به اين فكر نمي‌كنم كه پرسوناژ زياد دارد يا كم، يا اساسا نمايش پرفروش است يا كم‌فروش، چه بازيگران و عواملي بايد در توليدش مورد استفاده قرار بگيرند و محاسباتي از اين دست. تئاتر براي من تمام آن چيزي است كه بايد با قلبم بسازم. بنابراين بايد بگويم كه وقتي ساختن نمايشي براساس اين نمايشنامه دغدغه شد، ديگر به هزينه‌هايي كه به دنبال مي‌آورد فكر نكردم و دست به كار شدم.
   چه جنبه‌اي از نمايشنامه جالب بود كه انتخابش كرديد؟
‌چيزي كه نمايشنامه «توفان» را براي من جذاب كرد تسخير و استعمار جزيره‌نشينان توسط شخصيت پراسپرو بود. نه استعمار به شكل كلاسيك آن، بلكه اين جباريت پراسپرو و تسخير فكر و زبان جزيره‌نشينان. وضعيت به‌ گونه‌اي پيش رفت كه گويي مردم ديگر زبان مشترك با هم و با حكمرانان نداشتند، چند صدايي مدت‌هاست در اين جزيره رخت بربسته و همه بايد به يك شكل حرف بزنند و به يك شكل به پديده‌ها بنگرند. 
شكسپير هميشه پر تفسير است و اين براي من هميشه جذاب بوده.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون