• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5178 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۶ فروردين

شكستي از شكست‌هاي گورباچف

مرتضي ميرحسيني

به نظر خودش اين مبارزه، مبارزه‌اي بود كه بايد به آن تن مي‌داد و هرچه زودتر بهتر. تازه به قدرت رسيده بود و مي‌خواست چهره متفاوتي از يك رهبر كرمليني به مردم نشان دهد. در سومين هفته از شروع به كارش، در چنين روزي از آوريل 1985 «اولين كارزار مهمش را آغاز كرد: يك يورش دراماتيك به يكي از نقاط ضعف بزرگ روس‌ها: الكليسم. اين آرمان والايي بود كه ارزش جنگيدن داشت.» اما اين كارزار كه او با شور و غرور آغازش كرده بود اصلا در مسيري كه انتظار داشت پيش نرفت و نه تنها مشكل اعتياد فراگير به الكل را تدبير نكرد، كه منجر به شكل‌گيري بحراني بزرگ‌تر براي شوروي شد. چرا گورباچف، ميان آن‌همه معضلي كه وجود داشت روي اين معضل انگشت گذاشت؟ ويكتور شبشتين مي‌نويسد الكليسم بنا به شهادت پوشكين و داستايفسكي «در حكم يك بيماري ملي» و از روسيه قرن گذشته براي شوروي در قرن بيستم به ميراث مانده بود. «طبق آمار رسمي، چهل ميليون تن از جمعيت حدودا دويست‌وهفتاد ميليوني شوروي معتاد به الكل بودند. اين رقم مطمئنا خيلي كمتر از واقعيت بود... در 1984 بيش از 9 ميليون الكلي را از خيابان‌هاي شهرهاي اتحاد شوروي جمع‌آوري كردند. مرگ‌هاي زودرس، غيبت‌هاي مكرر از محل كار، خلافكاري، فقر، خانواده‌هاي ازهم‌پاشيده و انواع فلاكت‌ها از جمله عوارض اعتياد به الكل بود كه در همه نقاط شوروي مشاهده مي‌شد.» گورباچف اين درد را ديد و -  و به شيوه خاص خودش- تصميم به درمان آن گرفت. دستور به كاهش توليد در اين بخش داد و استدلال وزير اقتصادش را كه مي‌گفت «دولت از راه توليد و فروش نوشابه‌هاي الكلي درآمد قابل‌توجهي دارد و اگر اين درآمد از دست برود، كسري بزرگي در بودجه كشور ايجاد خواهد شد» نپذيرفت. در جلسه تصميم‌گيري خطاب به وزير اقتصاد گفت «آنچه تو داري مي‌گويي اصلا حرف تازه‌اي نيست. ما مي‌دانيم كه از هيچ منبع ديگري نمي‌توانيم اين كسري بودجه را جبران كنيم. اما تو هيچ پيشنهاد ديگري براي ارايه نداري جز اينكه بگذاريم مردم به عرق‌خوري‌هاي‌شان ادامه دهند. شايد هم پيشنهادت اين است كه براي كسب درآمد بيشتر، به تبِ مصرفِ ودكا دامن بزنيم؟» نگاه گورباچف درباره ضرورت مبارزه با اين اعتياد نگاه درستي بود، اما او براي پيشبرد كارزار خود روش نادرستي را برگزيد و بعد هم لجوجانه در اجراي آن پافشاري كرد. نتيجه‌اش چه بود؟ «صف‌هاي عظيمي در برابر مشروب‌فروشي‌ها شكل گرفت و يك‌شبه بازار سياه نوشابه‌هاي الكلي با ابعادي غيرقابل تصور ايجاد شد. بزرگ‌ترين مساله، توليد انواع عرق سگي در منازل شخصي بود. شكر كه براي توليد خانگي الكل جزو ضروريات بود، ناگهان از قفسه‌هاي فروشگاه‌ها ناپديد و دولت مجبور به جيره‌بندي آن شد. كسري بودجه كه وزير اقتصاد درباره‌اش هشدار داده بود، حتي بسيار بيشتر از چيزي بود كه او پيش‌بيني مي‌كرد. نرخ مرگ‌ومير ناشي از مصرف الكل تقلبي به‌شدت بالا رفت.» ماجرا حدود سه سال طول كشيد و بحراني كه گورباچف و مشاورانش اميدوار بودند گذرا باشد، پايدار ماند. سرانجام دبيركل - آمارها و هزينه‌هاي تصميمش را ديد و - دست‌هايش را بالا گرفت و اعلام كرد كه شكست خورده است. كارزار ضد الكليسم متوقف شد، اما برخي خسارت‌هاي آن هنوز هم جبران نشده‌اند. مثلا باغ‌هاي بزرگ انگور در گرجستان - كه گويا قدمتي تاريخي داشتند- به دستور دولت نابود شدند و ديگر هرگز احيا نشدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون