يك تشويق ايستاده
پيمان طالبي
ساعت 20 دوشنبه همين هفته، آخرين قسمت سريال خاتون از پلتفرم نماوا منتشر شد تا پرونده اين سريال نيز بسته شود. مجموعهاي كه توانست در مدتزمان كوتاهي مخاطبان بسياري را ميان دنبالكنندگان شبكه نمايش خانگي به دست آورد و حتي بسياري از كساني كه علاقهاي به دنبال كردن توليدات اين شبكه نداشتند را نيز پاي اين رسانه بكشاند. اين اتفاق احتمالا اوج موفقيت يك برنامه ميتواند باشد كه بتواند مخاطباني را كه با آن رسانه آشنا نيستند و در آن اشتراكي تهيه نكرده و حق اشتراكي پرداخت نكردهاند را تبديل به مشتري رسانه موردنظر كند. كاري كه سريال خاتون و در راس همه عوامل كارگردان جوان آن، تينا پاكروان به خوبي توانست از پس آن بربيايد اما اهميت مجموعه خاتون فقط در همين اتفاق نبوده و نيست.
خاتون را بايد از دو منظر اثري ارزشمند و قابل تقدير دانست. خاطرم هست مثل هر مجموعهاي كه به خردهفرهنگها و فرهنگهاي اقليمي نواحي مختلف كشورمان ميپردازد، در ابتداي پخش سريال شاهد برخي قضاوتهاي نابهجا از سوي هموطنان شمالي كشورمان - يعني همولايتيهاي خودم – بودم. اما بعد از گذشت مدت زمان كوتاهي مشخص شد كه اين اثر و آثار اينچنيني تا چه اندازه ميتواند به معرفي هرچه بهتر و بيشتر تاريخ و فرهنگ مردمان يك اقليم كمك كند. آنها كه به لهجهدار بودن نوكرها و كلفتهاي خاتون و لهجهدار نبودن اربابها و خانمهاي اين سريال معترض بودند، امروز شايد از خود ميپرسند: اگر خاتون و تينا پاكروان نبودند، آيا اصلا بستري براي به تصوير كشيدن تاريخ گيلان بود كه در آن سخن از لهجه گيلاني و چگونگي به تصوير كشيدنش هم باشد؟! تمام انتقادهاي ريز و درشت كه قطعا در مورد بهترين آثار تصويري تاريخ جهان نيز وجود دارد، به همين يك اتفاق ميارزيد كه بخشي از تاريخ اين كشور و دوره تجاوز روس و انگليس به خاك ايران به تصوير كشيده شود تا مردم بدانند چه بر اين ميهن ستمكشيده گذشته است.
نكته دوم لزوم مرور تاريخ ايران و شخصيتهايي است كه در گذر تاريخ بر نام و تصوير آنها غباري از غفلت و فراموشي نشسته است و براي اين غبارزدايي چه مديومي بهتر از رسانههاي تصويري كه امروزه اهميت آنها از ساير لوازم هنري بيشتر بر همه مشخص شده است. در دوران پخش خاتون، به وضوح شخصيتهايي چون فهيمه اكبر – كه در سريال با بازي خوب غزل شاكري به تصوير كشيده شد – از پسِ سالها فراموشي بار ديگر معرفي شدند و نكته مهم و شايد كمي غمانگيز آنكه خيلي از گيلانيها نيز براي اولينبار از طريق همين سريال با خواننده بزرگ موسيقي فولكلور خود آشنا شدند. آيا همين غبارزداييها و توجه به فرهنگ كهن و ديرين نواحي مختلف ايران عزيز، كافي نيست كه به احترام تينا پاكروان و تيم حرفهاي و كاربلدش از صندليهايمان بلند شويم و ايستاده كف بزنيم؟