• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5181 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۰ فروردين

كارت عضويت

رامين جهان‌پور

ريچارد رايت نوجوان، نويسنده سياهپوستي كه بعدها تبديل به چهره مشهوري شد، مدتي بود براي ادامه تحصيل به تنهايي از زادگاهش به شهر ممفيس امريكا مهاجرت كرده بود. آن روز غروب وقتي هوا رفته رفته داشت تاريك مي‌شد به كتابخانه بزرگ شهررسيد.
وقتي داخل شد مرد سفيد پوستي را ديد كه پشت ميز تحرير نشسته بود.
سلام كرد و گفت: «مي‌خواهم عضو كتابخانه شوم.» مرد سفيد پوست نگاهي به او انداخت و گفت: «متاسفم آقا .به ما دستوردادند كه اسم سياهپوست‌ها را در كتابخانه ننويسيم!»
ريچارد سرش را پايين انداخت و با ناراحتي از كتابخانه بزرگ شهر بيرون آمد و توي پياده رو راه افتاد. اتومبيل‌ها به سرعت از كنارش رد مي‌شدند. ريچارد قدم‌هايش را تند كرد تا سريع‌تر به مدرسه‌اش برسد. يك هفته‌اي مي‌شد كه پس از مدتي اين در وآن‌در زدن توي آن شهر كار مناسبي براي خودش پيدا كرده بود و هفته‌اي 10 دلار مي‌گرفت.
روزها كار مي‌كرد وشب‌ها هم به مدرسه مي‌رفت . فرداي آن شب، توي كارگاه چوب‌بري دوست وهمكار سفيد پوستش نزديكش شد ووقتي ناراحتي ريچارد را ديد، پرسيد: «چي شده دوست من چرا اينقدر غمگيني؟ اتفاقي برات افتاده ؟»
ريچارد در حالي كه سعي مي‌كرد اندوهش را پنهان كند، گفت: «نه چيزي نيست.»
پسر سفيد پوست دستش را روي شانه ريچارد گذاشت و گفت: «دوست احساساتي من، خواهش مي‌كنم به من اطمينان كن. تو توي اين شهر غريب كسي را نمي‌شناسي.»
ريچارد و‌قتي صميميت دوستش را ديد، گفت: « واقعيتش ديروز غروب رفتم كتابخانه بزرگ شهر.آنجا كتاب‌هاي خيلي خوبي دارد. اما به من كارت عضويت ندادند.
مي‌داني كه من خيلي به نوشتن و ادبيات علاقه دارم و در كناردرس بايد مطالعه آزاد هم داشته باشم. اگر بخواهم نصف پول‌هايم را براي خريد كتاب بدهم، چيزي برايم نمي‌ماند.تازه مي‌داني كه مستاجر هم هستم.»
جوان سفيد پوست با شنيدن اين حرف لبخندي زد و گفت: «فقط همين؟ اينكه ناراحتي ندارد.از فردا من مي‌روم وبه جاي تودر آن كتابخانه عضو مي‌شوم.من كتاب مي‌گيرم، تو به جاي من بخوان!» اين را گفت و با صداي بلندي خنديد.
ريچارد سياهپوست با شنيدن اين حرف اشك توي چشم‌هايش جمع شد و از محبت دوستش تشكركرد. ريچارد رايت در اعتراض به تبعيد نژادي كه در آن زمان در ايالات متحده امريكا وجود داشت، مدتي بعد به كشور فرانسه مهاجرت كرد وتا آخر عمردرپاريس به كارهاي ادبي پرداخت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون