خاطرات سفر و حضر (183 )
اسماعيل كهرم
بار اول كه به انگلستان رفتم براي مطالعه شكارگاههاي كبك و قرقاول به نواحي جنوبي انگلستان رفتم. اين مناطق محل برگزاري شكارگاههاي چند ميليون دلاري است و معمولا توسط مشتريهاي بسيار پولدار اداره ميشود. به اين صورت كه اين شكارچيهاي متمول كليه مخارج اجاره زمينهاي وسيع را ميپردازند. در اين زمينها قرقاول را پرورش ميدهند، تخمهاي آنان را جمعآوري ميكنند و در ماشين جوجهكشي به عمل ميآورند و سپس در روز معين آنها را رها ميسازند و كساني كه مخارج پرورش و رهاسازي قرقاول را تقبل كردهاند، حق دارند كه آنها را شكار كنند. تمام زحمتي كه براي اين كار كشيده شده است ظرف يك يا دو روز به حاصل مينشيند و نخودنخود هر كه رود خانه خود. جالب آن است كه اين شكارچيها حق برداشت از قرقاولهاي شكار شده را ندارند و هر ساله حدود 5 هزار پوند براي شكار قرقاول ميپردازند! البته قرقاولهاي شكار شده به نفع شكارگاه به فروش ميرسد و اگر شكارچيها بخواهند، ميتوانند قرقاولها را خريداري نمايند. ميل شديد به شكار هنوز با ما است و شايد براي هميشه با ما خواهد بود. شايد ريشه اين لذت مربوط به جشن بزرگ پيروزي در شكار بوده باشد. اكنون نيز جوامع شكارچي جشنهاي بزرگي به خاطر موفقيت در شكار برگزار ميكنند. مردم آلاسكا و نيز ژاپن از اين گونه جوامع ميباشند. وقتي كه جوامع ساحلي يك نهنگ بزرگ شكار ميكنند تمام دهكده به جشن و شادي ميپردازند. به طوري كه اين بزرگترين واقعه در تقويم ساليانه شكارگران است و از غريبهها نيز به خوبي پذيرايي ميشوند. من ميدانم چون از من هم پذيرايي شد.
اگر بين دو طايفه و يا دو بندر ماهيگيري كدورتي پيش بيايد، ضيافت صيد بهترين محل رفع كدورتها ميباشد. مطالعات نشان داده كه اين مراسم ريشه در اعصار و قرون متمادي دارد. صدها و هزاران سال.