چگونگي درك نفت
نياز به فكر كردن به مفهوم انتزاعي حضور يا عدم حضور نفت در زندگي نداشتيم و حتي در اين مواقع هم نفت آنقدر در دسترس بوده كه فقط به قبض پرداختي توجه ميكرديم.
اما علوم انساني تاثير بسزايي در كمك به فهم چگونگي تاثير نفت در زندگي امروز دارد. مطالعه تاريخ از ديد مطالعات انرژي يكي از جذابترين بحثهاي مطالعات فرهنگي نفت است. در اين مطالعات، تاريخ از ديد تاثير انرژي بر سرنوشت ملتها مورد بررسي قرار ميگيرد. بهطور مثال تاريخ ميتواند جنگ جهاني دوم را از ديدگاه ميزان دسترسي كشورهاي در جنگ به سوختهاي فسيلي مورد بررسي قرار دهد. يا بررسي تاريخ امريكا از زمان كشف نفت در پنسيلوانيا بسيار جذابتر از تاريخنگاري كلاسيك است. يا مطالعات خاورميانه بدون در نظر گرفتن تاثير كشف و استخراج نفت در خليج فارس بيمعناست. سيمن حتي داستان را به امروز ميكشاند و دولت ترامپ را دولت «نفتي» مينامد و دلايل منطقي و قانعكنندهاي براي اين ادعا دارد. همچنين تاريخ انرژي هر كشوري ميتواند در روند حركت كشور به سمت انرژيهاي آينده تاثيرگذار باشد.
چگونگي نفت را ميتوان از ديد علوم سياسي و ژئوپليتيك هم بررسي كرد. ميزان و شكل دسترسي ملت/كشورها به سوختهاي فسيلي، تحريم سوخت به منزله تحريم سياسي اقتصادي، نوسان ارز و نوسانات قدرت سياسي در جهان اگر از ديد مطالعات انرژي بررسي شوند بعد جديدي از مطالعات سياسي را به ما نشان ميدهند. دسترسي به انرژي ارزانتر و قابل دسترستر مرزبندي جديدي در مفاهيم ژئوپليتيك به وجود آورده و نشان ميدهد كه اين مفاهيم با نوسان اين دسترسي دايما در حال تغيير هستند: درك مفهوم نفت وابسته به درك رابطه اين ماده با مفاهيمي چون جهانيسازي است. در واقع علوم سياسي كشورها را به دو گروه دروني و بيروني از لحاظ دسترسي ارزان و آسان به سوختهاي فسيلي تقسيم ميكند. همه نقاط كره زمين دسترسي يكساني به سوخت ندارند و اين مساله تاثير بسيار زيادي بر چهره بينالمللي و قدرت سياسي و اقتصادي آنها دارد. به عنوان مثال كشف نفت در امريكا سرنوشت اين كشور را به كلي تغيير داد و امريكا را نه تنها تبديل به پرنفوذترين قدرت در در جهان كرد. با وجود وعدههاي دولت بايدن مبني بر كاهش سوختهاي فسيلي، اخيرا خبر رسيده كه قصد سرمايهگذاري براي راهاندازي چاههاي نفت جديد دارد. اين به آن معناست كه دولتهاي امريكا هنوز به رسم قديمي وابستگي به سوختهاي فسيلي به عنوان پشتوانه سياسي پايبندند. هر چند همگي در دوران انتخابات وعدههاي روشنفكرانه و «سبز» ميدهند. علوم سياسي همچنين به بررسي آينده كشورهاي نفتخيز و وابسته به اقتصاد نفتي ميپردازد. پيشبيني سقوط اقتصادي، سياسي و اجتماعي اين كشورها در نگاه اول در دنياي بعد از سوختهاي فسيلي اجتنابناپذير به نظر ميرسد.
ادبيات و هنر مدرن بدون در نظر گرفتن ماده اصلي اين مدرنيته، يعني نفت كاري عبث به نظر ميرسد. تاثير كشف نفت روي ادبيات و سينماي مدرن انكارناپذير است. وقتي هنر مدرن زاييده دنياي مدرن است و دنياي مدرن زاييده نفت! پس هنر مدرن رابطه مستقيم با مدرنيته نفتي دارد. اين نكته بايد سرلوحه هر گونه نقد و بررسي فضاي ساختاري مدرنيته در هر كشوري باشد. فعاليتهاي فرهنگي، رانتهاي دولتي، فاندها و سرمايهگذاريهاي فرهنگي بدون در نظر گرفتن دسترسي يك كشور/ملت به سوختهاي فسيلي امكانپذير است، اما كافي نيست.
در حالي كه دانشمندان و محققان از رشتههاي مختلف علوم انساني سعي در توضيح و فهم تاثير نفت روي بشر امروز و جلوگيري از تاثيرات آخرالزماني اين ماده در آينده دارند، موانع بسياري در جهت پيشرفت علمي و كاري در اين رشته وجود دارد. امره سيمن كه كار تحقيقاتي جدي خود در اين زمينه را از نزديك به بيست دهه پيش شروع كرده، معتقد است كه هنوز به اين رشته به اندازه ضرورت آن پرداخته نميشود.
اما از انصاف نگذريم تا همين امروز هم كتابها و مقالات بسياري در زمينه مطالعات فرهنگي نفت به چاپ رسيده و در دسترس همگان است و هر روز به تعداد دانشگاهياني كه در رشتههاي مختلف در مسير مطالعات مختلف مربوط به سوخت فسيلي قرار ميگيرند، افزوده ميشود. وارد شدن جدي بحثهاي فرهنگي انرژي و نفت به تحقيقات دانشگاهي باعث شده است كه خيلي از نكات جامانده در مورد نفت و انرژي مورد بحث دانشگاهي قرار بگيرد. اما با توجه به سرعت نفوذ و تاثير اين ماده اين حد از مطالعات اصلا كافي نيست. سيمن همچنين به اين نكته اشاره ميكند كه يكي از اساسيترين چالشها در زمينه مطالعات فرهنگي نفت و انرژي اين است كه دانشمندان و محققان خيلي كندتر از آنچه لازم است به حياتي بودن بررسي تاثير فرهنگي نفت در زندگي امروز ميپردازند و روند وارد شدن بحث مطالعات فرهنگي و موشكافي فضاهاي تاريخي، سياسي و فرهنگي نفت بسيار آهسته است. يكي از دلايل اين تاخير ميتواند محدوديت سرمايهگذاريهاي تحصيلي و كمك هزينههاي تحقيقي در اين رشته باشد. نكته ديگر ميتواند همان ماهيت دوگانه و متضاد نفت باشد. نقد نفت در حالي كه صد درصد از حضور آن سود ميبريم بسيار سخت است، اما غيرممكن نيست.
Imre Szeman in On Petrocultures: Globalization, Culture and Energy