ردپاي ادبيات حفاران غيرمجاز در طرح مجلس
سيد محمد بهشتي
بدون ترديد اگر از نمايندگاني كه طرح موسوم به «استفاده بهينه از اشياي باستاني و عتيقهجات» را مطرح كردهاند، بپرسيد با چه دليل و انگيزهاي ابعاد محتلف اين طرح را پيگيري ميكنند، احتمالا اينگونه پاسخ ميدهند با توجه به اينكه حفاريهاي غيرمجاز آثار باستاني و عتيقهجات يك واقعيت در كشور است، بد نيست دولت هم بهرهاي از آن ببرد. نكته ديگر در استدلال موافقان اين طرح آن است كه اين حفاريها، يك اقتصاد و گردش مالي قابل توجه را ايجاد كردهاند، بنابراين دولتي كه اين روزها احتياج زيادي به منابع مالي دارد و با مشكلات بودجهاي دست به گريبان است، خوب است از اين منابع، سهمي داشته باشد. اما بايد از اين نمايندگان پرسيد كه مگر در حوزه كشت، عرضه و فروش مواد مخدر يك چنين گردش مالي عظيمي وجود ندارد؟ فروش مواد مخدر نيز هم به يك واقعيت عريان و موجود در جامعه بدل شده و هم اينكه گردش مالي بالايي حول و حوش آن شكل گرفته است. بر اساس اعلام نهادهاي انتظامي و ستاد مقابله با مواد مخدر، سالانه صدها و هزاران ميليارد تومان گردش مالي در حوزه مواد مخدر جريان دارد كه با يك چنين نگاهي ميتوان از آن براي درآمدزايي به نفع دولت استفاده كرد! اگر نمايندگان مجلس به دنبال درآمدزايي از هر حوزهاي هستند، اساسا چرا از تجارت مواد مخدر براي بودجه جاري دولت، بهره گرفته نشود؟ ضمن اينكه ميتوان اين نگاه را در حوزه ساير ناهنجاريهاي اجتماعي، اقتصادي و... نيز به كار گرفت. اگر اين دلايل (واقعي بودن و گردش مالي) كفايت ميكند چرا از حوزههايي چون، «فحشا»، «قمار»، «تجارت اسلحه»، «پولشويي» و...درآمدزايي نشود؟ نكته ديگر آن است كه همه اين ناهنجاريهاي ذكر شده (تجارت موارد مخدر، فحشا، تجارت اسلحه و...) تنها به نسل فعلي صدمه وارد ميسازد، اما زماني كه يك كشور سراغ قانوني كردن حفاريهاي غيرمجاز و جرمزدايي كردن از قاچاق عتيقهجات و هويت تاريخي و ملي ميرود، خسارتهاي برآمده از آن نه تنها متوجه نسلهاي فعلي ميشود، بلكه سرنوشت نسلهاي آينده را نيز تحتالشعاع قرار ميدهد. چرا كه داشتههاي تاريخي و باستاني يك كشور، هويت نسلهاي بعدي كشور را نيز شكل ميدهد و مشكلات برآمده از آن غير قابل جبران است. روز و روزگاري در قرون گذشته، بحث باستانشناسي در نظامهاي آكادميك جهاني به شكل قاطع به عنوان يك «علم» شناخته نميشد، بلكه نگاه تاريخ هنري وجود داشت و اين داراييها به عنوان عتيقه معرفي ميشدند.
در آن برهه مساله حفاريهاي تجاري و... مطرح بود. اما امروز ديگر دهههاي متمادي است كه باستانشناسي به مثابه يك علم دقيق و پذيرفتهشده در مقياس جهاني مطرح است كه هويت كشورها و فرهنگهاي گوناگون را شكل ميدهد. اساسا امروز افكار عمومي جهاني، يك چنين مواجهه تجاري با مقوله آثار باستاني را قبيح ميدانند. هيچ نقطهاي از جهان نيز يك چنين رويكردي نسبت به هويت ملي كشورها وجود ندارد. در يك چنين شرايطي، وقتي تلاش برخي افراد و جريانات براي تصويب طرح مطرح ميشود و كارشناسان و تحليلگران به متن طرح «استفاده بهينه از اشياي باستاني و عتيقهجات» مراجعه ميكنند، متوجه ميشوند، ادبياتي كه اين طرح از آن برخوردار است، ادبيات قاچاقچيان اشياي عتيقه و حفاران غيرمجاز است. با اين توضيحات اين پرسش را ميتوان مطرح كرد كه آيا اين حفاران غيرمجاز و قاچاقچيان به لطايفالحيلي به مجلس نفوذ كردهاند يا اينكه به روشهاي مختلف توانستهاند نمايندگان را تحتتاثير خواستههاي نامشروع خود قرار دهند؟ پاسخ به اين پرسش ميتواند ابعاد تاريك يك چنين طرحهايي را مشخص كند...