ارشاد استان فارس نيمقرن كار هنري را به ياد نميآورد
پاسخ اين افتضاح را چه كسي خواهد داد؟
بهرام دبيري
اين روزها شاهد اتفاقات عجيب و غريبي در حوزه فرهنگ و هنر هستيم كه تا پيش از اين بيسابقه بوده است. بيست و نهم بهمن ماه سال گذشته مجموعه منتخبي از آثارم تحت عنوان «آدمها و افسانهها» كه توسط امرالله فرهادي آردكپان، عليرضا مصطفيزاده ابراهيمي و مجيد عباسي گردآوري شده در نگارخانه ويژه به نمايش درآمدند.
اين مجموعه شامل 21 اثر بود كه به روش چاپ دستي با دستگاه پرس، مشكيكوب شده است. بسياري از اين تكاثرها را پس از چاپ، با رنگ اكريليك، پاستل، مدادرنگي يا رنگهاي ديگر رنگگذاري، شمارهگذاري و امضا كردهام كه هر كدام حكم يك اثر اصل و بديع را دارند.
اين نمايشگاه سه هفته در تهران داير بود و با استقبال خوبي روبهرو شد و پس از پايان زمان نمايشگاه آقاي امرالله فرهادي تصميم گرفتند كه اين مجموعه را ارديـبهشت ماه در زادگاهم شـيراز به نمايش بگذارند.
پس از پيگيريهاي آقاي فرهادي، مدير گالري هان، به اطلاع آقاي فرهادي رساندهاند كه اداره كل ارشاد استان فارس براي بررسي و فراهم كردن امكان نمايش آثارم در شيراز خواستار اصل شناسنامه و كارت ملي من شدهاند. من تساهل كردم و كارت مليام را براي ارايه به اداره ارشاد استان فارس دراختيار آقاي فرهادي گذاشتم، اما دوباره با من تماس گرفتند و عنوان كردند كه گفتهاند شناسنامه هم لازم است.
من در پاسخ گفتم هرگز اين كار را نخواهم كرد. پرسش من اين است آيا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يك سياست كلي و يكسان ندارد. آيا اداره ارشاد استان فارس سياستهاي خاص خودش را دارد و اينجا حكومت ملوك الطوايفي حاكم است.
اصلا چرا بايد اداره ارشاد استان فارس از من هنرمند كه 50 سال است كه به طور مستمر كار هنري كردهام و در اعتلاي هنرهاي بصري سرزمينم سهم داشتهام براي برپايي نمايشگاه در زادگاهم شيراز كارت ملي و شناسنامه بخواهد.
از هر گالريدار و هنرمندي شما اين پرسش را بپرسيد آيا پيش از اين چنين اتفاقي را شاهد بودهاند. پاسخ اين افتضاح پيش آمده را چه كسي خواهد داد. من به عنوان هنرمند هرگز اين بياحترامي را نه تنها در شيراز بلكه در كل ايران تحمل نخواهم كرد.