«سبزشويي» در شركتهاي نفتي
اما مشكل از آنجا شروع شد كه نهتنها برنامه روشني براي گذار از نفت نداشت، بلكه مسووليت تماموكمال فجايع محيطزيستي را كه به وجود آورده بود، نپذيرفت. در واقع، عجلهاي كه بيپي براي رسيدن به فضاي فراتر از نفت در حدود ۲۲ سال پيش داشت، نشاندهنده اين است كه اين آرزو نيازمند تحقيق و بررسي عميقتري بوده است. از ديدگاه فعالان محيطزيست، اين حركت و تغيير نام از طرف اين شركت فقط براي خاموشكردن صداي اعتراض فعالان محيطزيست بوده است. مانند همه شركتهاي نفتي در سراسر دنيا، بيپي به واردكردن خسارات جبرانناپذير زيستمحيطي، تغييردادن اكوسيستم منطقهاي كه درش فعاليت دارد، خشككردن فضاي سبز و آلودهكردن آبهاي منطقه متهم است. بعد از اين تصميمگيري، اين شركت به قبول نكردن مسووليت زيستمحيطي نشت نفت در اقيانوس متهم شده است. نشت نفت در عمق آبهاي خليج مكزيك يكي از جبرانناپذيرترين فجايع محيطزيستي تاريخ است. اين نشت در سال ۲۰۱۰ اتفاق افتاد؛ يعني ۱۰ سال پس از تغيير نام و تغيير لوگوِ اين شركت. پس از تلاشهاي پيدرپي، اين چاه نفت در عمق آبهاي مكزيك بسته شد. اما در سال ۲۰۱۲ گفته شد كه هنوز نشتي دارد. از ديد فعالان محيطزيست و فعالان انرژيهاي سبز، شكست بيپي در پروژه فعاليت فراتر از نفت به ما نشان داده كه در واقع هرگونه فعاليت اين شركت نفتي نوعي «سبزشويي» است.اعتراض به پروژه عوضكردن نام و برند جزو اولين اعتراضهاي فعالان محيطزيست به شركتهاي نفتي بود. اين فعالان محيطزيستي شركتهاي نفتي را به «سبزشويي» متهم كردند. شركت بيپي بسيار هوشمندانه اسمي براي خود انتخاب كرد كه هدف عالي و نهايي سازمان ملل در بخش رسيدگي به گازهاي گلخانهاي، كنفرانس پاريس براي كمكردن درجهحرارت زمين و بسياري از دانشمندان و دانشجويان و پژوهشگراني است كه به چگونگي گذر از انرژيهاي فسيلي فكر ميكنند. تغيير نام يكي از بزرگترين شركتهاي نفت و گاز در جهان، كه تاسيسات نفتي بعضا شبهاستعماري در بيش از هشتاد كشور جهان دارد و يكي از هفت شركت بزرگ نفت و گاز دنياست، كاري خندهدار و بيهوده و حتي نوعي كلاهبرداري فرهنگي است. در واقع، رسيدن به انرژيهاي سبز مسيري مشخص دارد كه اتفاقا بايد با كمك شركتهاي نفتي انجام شود. اما اين بدان معنا نيست كه در كنار توليد نفت و ادامه كمك به گرمايش زمين كمي هم فعاليتهاي سبز كنيم، از جمله درختكاري و تميزكردن آبهاي آلوده يا سرمايهگذاري در بخش انرژيهاي آينده. جادوي نفت شايد بهترين كمككننده و كاتاليزور براي رساندن ما به انرژيهاي آينده باشد. در بحثهاي گذار از نفت و رسيدن به آينده بدون سوختهاي فسيلي، كمكگرفتن از جادوي نفت امري قبيح شمرده نشده است اما به شرطي كه اين فرآيندِ تبديل آگاهانه و به دور از كلاهبرداريهاي رسانهاي و ظاهرسازيهاي سبز باشد. فرآيندي كه بايد نگاهش به آيندهاي باشد كه در آن نفت، جادوييترين ماده قرن حاضر، به ما براي رسيدن به اهداف كاهش كربن در توليدات و توليد انرژي سبز كمك كند. اين جادو آرامآرام ماهيت شركتها را تغيير ميدهد و خط توليد آنها پلهپله به سمت سبز شدن حركت ميكند؛ سبزي كه در ميان اين همه سياهيها اميدبخش و زندگيرسان است. هنوز نميتوان گفت كه توليد نفت متوقف شود. سرگرداني اروپا در جريان جنگ اوكراين و مشكل پيشآمده براي واردات گاز به ما ثابت كرد كه حتي شركتهاي اروپايي هم بيشتر اهل «سبزشويي» بودهاند تا اينكه برنامه دقيقي براي رسيدن به مستقلشدن داشته باشند؛ در عمل اين كار امكانپذير نيست. عوضكردن لوگو و اسم اهميتي ندارد، بلكه مهم اين است كه اين شركتها آگاهانه در مسيري گام بردارند كه به رسيدن به آيندهاي سبزتر منتهي ميشود؛ آيندهاي كه ماهيت وجودي آنها را پُراعتبارتر ميكند. درست است كه خط توليد شركت نفتي تا زماني كه در حال استخراج نفت است نميتواند ادعاي سبزشدن داشته باشد، اما جاي گرفتن در اين مسير غيرممكن نيست.
1- Green Washing
2- British Petroleum (bp)
3- Beyond Petroleum