چرا رامين رضاييان براي گفتن درد مردم مجبور شد اجازه بگيرد؟
دوشنبه شب رامين رضاييان بازيكن فعلي پرسپوليس و سابق تيم ملي در يك برنامه تلويزيوني حاضر شد. او در بخش پاياني برنامه و در حالي كه ميخواست صحبت پايانياش را مطرح كند جمله جالبي به زبان آورد. او پيش از شروع از مجري برنامه و احتمالا كارگردان و ساير عوامل خواست صحبتهايش را قطع نكنند و اجازه بدهند او حرفش را بزند.
رامين رضاييان سپس از مشكلات معيشتي مردم گفت و اينكه حق ايرانيها چنين وضعيتي نيست و مسوولان بايد راهحلي براي مشكلات پيدا كنند و از اينجور چيزها. صداوسيما اظهارات رامين را قطع نكرد چون با وجود نيت خالص و مرامي كه در حد خودش گذاشت حرف خاصي نزد. اما اينكه رضاييان و خيليهاي ديگر تصور ميكنند گفتن چنين چيزهايي در صداوسيما قدغن است نشان ميدهد يك جاي كار ايراد دارد.
رامين رضاييان اولين نفري نيست كه در چنين وضعيتي گير كرده. به وفور نمونههايي از مردم عادي تا چهرههاي سرشناس وجود دارند كه اظهاراتشان قطع يا تقطيع شده يا اصلا روي آنتن نرفته. پشت صحنههاي بسياري از مصاحبههاي تلويزيوني صداوسيما وجود دارد كه در آن فردي ميگويد اگر پخش ميكنيد حرف بزنم. اين نشان ميدهد ذهنيت رامين رضاييان و كساني كه مثل او فكر ميكنند كاملا درست و منطبق بر واقعيت است.
ايراد كار در اين است كه مردم نديدهاند صداوسيما در جريان مشكلات معيشتي مردم، دولت و مقامات را تحت فشار بگذارد و بازخواست كند. در همين ماجراي متروپل پيگيري درست از صداوسيما نديدند. مردم گزارش خبرنگار جوان تلويزيون در كنار برج فرو ريخته و در ميان شيون اهالي محل را ديدند كه ميگفت جز چند جراحت سطحي مشكلي براي كسي پيش نيامده در حالي كه آن حجم از آوار نشان ميدهد اگر يك فاجعه ملي رخ نداده باشد لااقل يك بحران منطقهاي در پيش است. مردم اظهارات رييس صداوسيما را ديدند كه گفت از جايي به او گفتهاند پوشش اخبار متروپل را متوقف كنيد! همانطوركه شنيدهاند از برخي مهمانهاي حاضر در تلويزيون تعهد ميگيرند كه هر حرفي را نزنند.
در چنين شرايطي بايد به رامين رضاييان و ديگران حق داد كه قبل از گفتن چند جمله ساده از درد اين روزهاي مردم از رسانه ملي كشور كه قرار است صداي محرومان باشد، تقاضا كنند تيغ سانسور را براي دقايقي غلاف كند. ممكن است رييس صداوسيما فردا مدعي شود برنامههاي متعددي براي نقد سياستهاي اقتصادي دولت ساخته شده و رفرنس هم بدهد اما شهود عمومي، شهود يك فوتباليست كه گهگاهي به تلويزيون سر ميزند نشان ميدهد صداوسيما بيشتر هواي دولت و مقامات را داشته تا مردم. همانطوركه تريبونهاي رسمي ديگر كشور هم بيشتر پشتيبان دولت بودهاند و برعكس زمان روحاني كه مشكلات اقتصادي را ناشي از سوء مديريت ميدانستند، اين روزها از امتحان الهي ميگويند.