كمي بد باش
چرا تو اين همه خوبي؟ بيا كمي بد باش!
نمي تواني، ميدانم، نميتواني اما
بيا كمي بد باش!
تويي كه سبزه و گل را به آب عادت دادي
تويي كه با لب خود، اين غمين تنها را
به مي بشارت دادي
تو را كه ميبينم
خيال ميكنم انسان، هميشه اين سان است
چرا هميشه بهاري؟ كمي زمستان باش
مرا به سردي اين روزگار عادت ده
چرا تو اين همه خوبي؟ بيا كمي بد باش!
عمران صلاحي