• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5228 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۱ خرداد

در باب برخي حواشي اين روزهاي سينماي ايران

«وز نو آدمي» كه ما نبوديم

سعيد واعظي

واقعا فكر مي‌كني كه زمان براي حرف‌هاي من و شما تره خرد مي‌كند كه هر چيزي دل ما مي‌خواهد بگوييم و براي خود ما هم مهم نباشد كه به چه كسي و چه چيزي بر بخورد و حتا براي همه ما بازتاب داشته باشد. روزي نيست كه توي رسانه‌هاي موسوم به ارتباط جمعي فحش و به اصطلاح نقدي حواله هنرمندي نشود كه روبه‌روي مردم قرار گرفته و با فلان پايگاه قدرت نسبتي داشته و حالا بايد تاوان بدهد. تاواني كه خودمان مرزش را مشخص و جزايش راكه صد البته فحش و فضيحت است روانه ذهن التقاطي جامعه مي‌كنيم و آخي مي‌كشيم كه بله. كسي كه جلوي مردمي كه فقط خودمان مي‌شناسيم ايستاده حقش همين است. اما نمي‌دانيم كه سال‌ها بعد بايد براي تمام اين افاضات تا كمر خم بشويم براي مردمي از قماش خود ما و شرم نامه بخوانيم.
نگاه به‌شدت آلوده به سياست‌مان فرهادي و شهاب حسيني و... را مزدور مي‌داند وشايسته بد و بيراه يا بنا به لقلقه زبان امروزي‌ها نقد اجتماعي، ولي حافظه تاريخي نداشته‌مان يادش رفته كه به ما بگويد كه مگر به شاملو و بهروز وثوقي همين‌ها را نمي‌گفتيم. يادمان نبود كه جرم ثابت نشده همه‌شان ارتباط با پايگاه‌هاي قدرت وابسته به دربار اعلام مي‌شد و هنرشان زير سايه همه اين اما و اگر‌ها محلي از اعراب نداشت. اگرچه فحش‌هاي خورده شده فرهادي و... در مقايسه با هنرمندان به اصطلاح درباري آب‌نبات محسوب مي‌شود، ولي توي بلبشوي اينستاگرام و تلگرام و ديگر اسباب‌بازي‌هاي امروز ما برد موثر همه اين ناسزاهاي موسوم به نقد، خيلي بيشتر از آن است كه سال‌ها بعد عرق شرم‌مان كفاف‌شان را بدهد.
مگر نه اينكه از هنرمند فقط بايد همان چيزي را بخواهيم كه ادعايش را دارد. مگر كسي امروز به فرخي سيستاني خرده مي‌گيرد كه همه ديوانش را به مدح محمود و مسعود اختصاص داده و به اصطلاح امروزي‌ها معترض نبوده است. فرخي به حدي مدح مي‌گفته كه با خواندنش شايد خنده‌ات بگيرد ولي بدون ترديد يكي از ستون‌هاي شعر ايران مدايح اتفاقا با صله‌ ايست كه او سال‌ها پيش نوشته و امروز كيفش را مي‌بريم. هنر يعني چگونه گفتن. برخلاف همه آن افاضاتي كه اينجا و آنجا مي‌شنويم كه هنر بر آمده از اعتراض‌ها و سياست‌ورزي‌هاي تاريخ مصرف‌دار جامعه هفتاد و دو ملت است؛ تاريخ نشان داده هنر به همه اينها عذر نهاده و ره افسانه من و شما را نمي‌زند.
اگر براهني و شهاب حسيني و اصغر فرهادي و ديگران اهل فن خوبي هستند؛ براي‌شان كف بزنيم و بهشان افتخار كنيم، وگر‌نه كنش‌ها و گفته‌هاي هيچ هنر مندي -چه ارزش‌دار و چه بدون ارزش-اساسا در حافظه تاريخ محلي چنداني از اعراب ندارد كه خودمان را مشغول‌شان كنيم و شايد سال‌ها بعد براي همه اين واكنش‌هاي‌مان مجبور شويم‌ توبه‌نامه بخوانيم‌. همان‌طور كه اين روزها فضاي مجازي پر شده از شرم گناهي كه در حق هنرمندان سال‌هاي پيش‌مان كردند و حالا تا كمر خم شده و عذر تقصيري را دارند كه شايد وقت جبرانش هم ديگر گذشته و باد همه را با خود برد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون