خوك
حسن لطفي
تا به حال خوكي را از نزديك نديدهام، اما از وقتي يادم هست گمان ميكنم حيوان نجس و كثيفي است.
دليلش را هم ميدانم. مربوط به باورهايي است كه از نوجواني شايد هم از كودكي توي ذهنم مانده. منظورم وقتي است كه كالباس نميخوردم، چون توي ذهنم نشانده بودند از گوشت خوك تهيه ميشود!
خوكي كه كثيف است و وقتي كنارش باشي سعي ميكند خودش را به تو بمالد تو را هم كثيف كند. البته گمان ميكنم اين مورد آخر از يكي از ديالوگهاي فيلم كاكو ساخته زندهياد شاپور قريب وارد باورهايم شده باشد.
اينكه ميگويم گمان ميكنم به خاطر اين است كه فيلم را خيلي وقت پيش ديدهام و جزيياتش يادم نيست، فقط به خاطر دارم شخصيت اصلي فيلم (كاكو با بازي زندهياد ناصر ملكمطيعي) لوطي بزن بهادر محلهاي است كه بعد از سالها زنداني بودن، آزاد ميشود و به شهرش (شيراز)
بر ميگردد.
او كه ديگر آدم سابق نيست، سعي ميكند آرام باشد. اما اين رفتارش براي شرور زورگوي شهر خوشايند نيست، چراكه ميخواهد با درگير شدن با كاكو براي خودش جايگاهي پيدا كند.
كاكو هم كه اين را فهميده پرهيز ميكند، انگار او را خوكي ميداند كه اگر تنهاش به تنه آدم بخورد آدم را نجس ميكند.
البته در نهايت وقتي كه فرد شرور (با بازي زندهياد يداله شيراندامي) با گفتن جملهاي خشم كاكو را صد چندان ميكند ديگر طاقت از دست ميدهد و يادش ميرود نبايد تنهاش به تنه خوكي
ماليده شود.
خوكي كه لباس انساني پوشيده و از مالاندن خودش به ديگران بدش نميآيد. قصدش اگر آلوده كردن آنها هم نباشد از جدي گرفته شدن توسط بزرگان حالش خوب ميشود.
نميدانم چرا از وقتي حرفهاي يك آقايي پيرامون شرايط اخلاقي بازيگران سينماي ايران خشم عدهاي را بر انگيخته و به صورت مستقيم و غيرمستقيم به او حمله كردهاند دوباره به ياد خوك و فيلم كاكو افتادهام. به نظر شما چرا اين اتفاق افتاده است؟