نسخههاي عوامانه براي ازدواج
ضمن اينكه مساله بالا رفتن سن جوانان و عدم تمايل آنان به ازدواج تنها مختص به دختران ايراني نيست و دامنه وسيعي از پسران جوان را نيز شامل ميشود. اينكه در مواجهه با چنين معادلهاي به جاي روشهاي علمي و پژوهشي و تخصصي، اقدام به پيچيدن نسخههاي سطحي و عوامانه شود، بيانگر فقدان نگاه و رويكرد راهبردي به مسائل مهم و كليدي كشور است. اما متاسفانه چنين رويكردهايي در حوزههاي اقتصادي، فرهنگي، ديپلماسي و...نيز جريان دارد. اينكه ميزان تمايل جوانان به ازدواج يا فرزندآوري، كم شده است، دلايل مختلفي دارد؛ بخشي از اين مشكل به دلايل فرهنگي و تربيتي باز ميگردد، بخشي با مشكلات عديده اقتصادي و معيشتي ارتباط دارد و سهمي از اين تاخير را نيز بايد براي موضوعات اجتماعي و ارتباطي در نظر گرفت. در شرايطي كه اجاره و رهن يك واحد مسكوني در شهرها و كلانشهرهاي كشور، نيازمند صدها ميليون تومان نقدينگي است و هزينههاي ماهانه تامين نيازهاي طبيعي يك نوزاد، سر به فلك ميزند، طبيعي است، دست و دل جوانان براي تشكيل خانواده يا فرزندآوري بلرزد. اگر قرار است نسخهاي براي بهبود وضعيت ازدواج و فرزندآوري تدارك ديده شود، اين تصميمسازي بايد مبتني بر گزارههاي علمي و تحقيقات ميداني دقيق باشد. اظهاراتي از اين دست كه دختران ايراني بالاي 30سال براي ازدواج ميتوانند به مردان ساير كشورهاي همسايه فكر كنند جز اينكه شخصيت جوانان ايراني را خدشهدار، افكار عمومي را مشوش و غرور ايرانيان را جريحهدار سازد، هيچ فايده ديگري نخواهد داشت.