ادغام وزارت صمت ناپخته بود
موسي احمدزاده
وزارت صنعت، معدن و تجارت پس از ادغام به شدت عريض و طويل شد و اين روزها اين وزارتخانه در منابع انسانياش هم كم مشكل ندارد و يك نفر به عنوان وزير صمت توانايي آن را ندارد كه به لحاظ بنيادي اين ساختار پيچيده را اداره كند و تفكيك وزارت صنعت و معدن از بازرگاني يكي از مهمترين طرحهايي است كه ضرورت دارد هر چه زودتر اجرايي شود. جداسازي وزارت صنعت و معدن از بازرگاني ميتواند كمكي باشد تا نسبت به رقباي منطقهاي بتوانيم سهم خود را از بازارها بگيريم .
آنچه مسلم است بدنه يك سازمان نبايد به اندازهاي بزرگ باشد كه چابكي سازمان را بگيرد.زماني كه وزارت بازرگاني مجزا شود و افراد كليدي و متخصص را در جاهاي درست قرار دهيم، توانايي آن را خواهيم داشت تا در بازاريابي بينالملل موفقتر عمل كنيم ضمن آنكه ضرورت دارد رايزنهاي متخصص را در كلانشهرهاي مهم جهان براي بازاريابي محصولات ايراني بفرستيم. متاسفانه رايزنهاي متخصص ايراني كم هستند و اغلب هم به تحقيق كردن بسنده ميكنند، اما مهم اين است كه اين افراد عملگرا باشند و يك رايزن بازرگاني بايد قادر باشد تا نياز مشتريان كشورهاي هدف را شناسايي كند و بر اساس آن توليدات كشور صورت پذيرد.
بر اساس آمارها تعداد رايزنهاي بازرگاني ما در كشور پهناوري نظير چين يا كشورهاي انگليس و فرانسه بسيار محدود است، اما دو كشور همسايه ما عراق و تركيه رايزنهاي بازرگاني زيادي در سطح دنيا دارند.اين در حالي است كه ايرانيها از گذشتههاي دور و از 2500 سال قبل بازرگان بودهاند و از چين خريد كردهاند و از جاده ابريشم رد شدهاند و كالاها را در رم فروختهاند.
اينكه امروز ما بتوانيم نمايشگاههاي دايمي به همت بخش خصوصي در كلانشهرهاي جهان مانند: پكن، لندن، پاريس، مسكو و... داير كنيم بسيار مهم است، چراكه كشورها را با كالاهايشان ميشناسند و ايران داراي كالاهايي نظير زعفران، صنايعدستي، فرش، پسته، خاويار و ... است كه نبايد اين كالاها فلهفروشي شوند و بايد با برندهاي خاص خود در اين نمايشگاهها به فروش برسند كه اين كار يكي از مهمترين اقدامات وزارت بازرگاني است.
درست است كه توليد عزت يك مملكت است، اما بايد اين توليد از مرزهاي كشور عبور كند و بر اساس ذائقه و سليقه مردم فرهنگهاي ديگر ساخته شود تا بتوان براي كشور ارزش افزوده ساخت.ضرورت دارد تا توازن در واردات و صادرات شكل گيرد و كالايي كه در كشور بهاي تمام شدهاش گران ميشود مسلما بايد وارد شود، چراكه واردات اين كالا به توليد كمك هم ميكند اما به دليل اينكه وزراي قبلي با اين نگرش مخالف بودند همين امر باعث افزايش هزينههاي دولت ميشد. در تحقيقي كه ما انجام دادهايم به اين نتيجه رسيدهايم كه توليدكننده صادركننده يا فروشنده خوبي در سطح دنيا نميتواند باشد، اما يك بازرگان استراتژيهاي برندسازي و فروش را در بازارهاي جهاني ميداند و ياد گرفته است.
در اين بين ضرورت دارد تا سازمانها از ديوانسالاري و بروكراسي به اتوكراسي برسند تا بازرگانان بتوانند توليدات كشور را با استراتژيهاي پيشرفته بينالملل در بازارهاي جهاني به نمايش بگذارند. نمونه اين موضوع را در قطر ديديم كه به دليل بروكراسي پيچيده و ضعف در ناوگان ذخيره تامين و حمل و نقل ايران، تركيه توانست اين بازار را از دست ايران بگيرد.
اينكه تنها صادرات ايران به چند كشور همسايه باشد، اقدام مهمي نيست و بايد به اقتصادهاي جهاني پيوند خورد و وزير بازرگاني جديد بايد بداند كه كالاهاي ارزان را وارد كند تا به توليد كشور هم كمك شود و بايد فكري به حال نوسازي در صنايعي كه امروز كهنه شدهاند، كرد ضمن آنكه بايد الگوهاي نوين را وارد كشور كرده تا به صنايع كشور كمك كنند .
دولت بايد به فكر بهروز شدن باشد تا كوچكتر شدن، زيرا ديگر با قواعد قديم در زمين جديد نميتوان بازي كرد. موضوع مهم ديگر نرخ تسهيلات است كه تا زماني كه تك رقمي نشود ما به توسعه دست نخواهيم يافت، فشار ناشي از هزينهها اين روزها بسيار بالاست و توليدكننده بهرهوري لازم را ندارد و با كشيدن ديوار بتني دور كشور نميتوان بهروز شد و بايد با جريان روز حركت كرد جز اين تنها عقبماندگي عايد كشور ميشود.
عضو هيات نمايندگان اتاق بازرگاني، صنايع
و معادن و كشاورزي ايران