• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5250 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۵ تير

كشور صف‌هاي طولاني

مرتضي ميرحسيني

جشن كريسمس را ممنوع كرده بود و حتي روز ملي روماني را هم به اندازه تولد خودش مهم نمي‌ديد. آنقدر تولدش را مهم مي‌ديد كه مي‌گفتند اگر آن روز كسي را با قيافه غمگين و چهره گرفته در خيابان ببينند دستگيرش مي‌كنند و به قولي «اگر كسي در اين روز به طرز شايسته ابراز شادي نمي‌كرد، ممكن بود از حيث سياسي آدم نامطمئني تلقي شود و اين تاثيري منفي بر كار و زندگي‌اش بگذارد.» از اين‌رو مردم، ولو رياكارانه لبخند مي‌زدند و چنان‌كه گفتند همگي با هم، جلوي چشمان همان يك تماشاچي، نمايشي مستمر را اجرا مي‌كردند. تمام سال، روزنامه‌هاي روماني و راديو و تلويزيون اين كشور كاري جز تملق از او نمي‌كردند و او را به القابي عجيب مثل خورشيد تابان و گنجينه خرد و ستاره راهنما و معمار كبير مي‌خواندند. گاهي چاپلوسي از او چنان اغراق‌آميز مي‌شد كه به نظر مي‌رسيد نويسنده مطلب يا گوينده سخن، با چائوشسكو شوخي مي‌كند يا قصد طعنه و تحقير او را دارد. اما در اين مسخرگي هيچ طنز و طعنه‌اي وجود نداشت و حداقل براي ديكتاتور و اطرافيانش، واقعيتي بديهي بود. تحقير و حقارتي هم اگر بود، تحقير مردم روماني بود. مردمي كه در سال‌هاي طولاني سيطره چائوشسكو به فقر و بدبختي افتاده بودند، كشورشان از همه تحولات جهاني عقب مانده و فساد - از همه نوعش - تا مغزاستخوان كشور رسيده بود. ديكتاتور با ديوانگي‌هايش آن كشور را به نكبت انداخت و بعد از سخنراني ششم جولاي 1971، در اجراي طرح پالايش روح و ذهن جامعه، همان اندك راه‌هاي تنفس و روزنه‌هاي كوچك آزادي را هم بست. از آن سال به بعد - بيشتر از قبل - كيش شخصيت او در روماني رواج يافت و هر خطايي كه مي‌كرد توجيه يا پنهان مي‌شد. ابتدا با بي‌تدبيري اقتصاد كشور را به انحطاط و ضعف كشاند و در بدهي‌هاي خارجي فروبرد. بعد تصميم گرفت با برنامه‌هاي رياضت اقتصادي و صرفه‌جويي در هزينه‌ها، اين بدهي‌ها را بپردازد. مثل همه ديكتاتورهاي ديگر، نه از شكم خودش و اطرافيانش كه از آنچه به جامعه مي‌رسيد، كم كرد. به نوشته ويكتور شبشتين «در اواخر 1985 جيره‌بندي شير، نان، تخم‌مرغ، گوشت و سبزيجات سفت‌ و سخت‌تر و صف‌هاي طولاني مقابل فروشگاه‌ها طويل‌تر شد. روماني يكي از حاصلخيزترين زمين‌هاي كشاورزي در قاره اروپا را دارد و در شرايطي معمولي مي‌تواند انبوهي از محصولات كشاورزي را توليد كند. و زماني هم واقعا چنين بود. اما سياست اقتصادي نامتعارف چائوشسكو موجب تحميل فقر و گرسنگي به مردم كشورش شد. رهبر عزم خود را جزم كرده بود تا كشور را كاملا از شر بدهي‌هاي خارجي‌اش خلاص كند، زيرا گمان مي‌كرد كه اين‌طوري مي‌تواند استقلال كشورش را بيمه و تضمين كند.» او براي تحقق اين هدف و به جبران گندي كه خودش زده بود «روماني‌ها را حسابي چلاند و عصاره‌شان را گرفت.» براي دوره‌اي حدودا هفت ساله بيشتر از سه‌چهارم محصولات كشاورزي روماني به خارج صادر شد، بنزين و برق را سهميه‌بندي كردند و مي‌گويند «آنقدر سوخت كم بود كه خانه‌ها فقط دو ساعت در شبانه‌روز از گرما برخوردار بودند... تا جايي كه بسياري از سالخوردگان به دليل پايين آمدن دماي بدن در آپارتمان‌هاي سرد و يخ‌زده‌شان مي‌مردند، پديده‌اي كه براي فقراي كارتن‌خواب اروپاي غربي كاملا آشنا بود.» خلاصه اينكه چائوشسكو با آنچه كرد، مردم كشورش را به حد كارتن‌خواب‌هاي كشورهاي ديگر پايين كشيد. البته رسانه‌هاي روماني همان زمان از محبوبيت فزاينده و موفقيت‌هاي چشمگير او مي‌گفتند و كشور را بيشتر و بيشتر در انحطاط و ابتذال و تباهي فرو مي‌بردند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون