بازي با روياي هشتاد ميليون ايراني
گند زديد به تيم ملي!
علي ولياللهي
بي هيچ عذاب وجداني بابت استفاده از كلمات ناشايست ميتوان نوشت شما «گند زديد به تيم ملي و روياي هشتاد و چند ميليون ايراني» آنچنان كه در اين روزهاي باقيمانده تا جام جهاني برخي مردم ميگويند كاش بشود كه از جام جهاني انصراف بدهيم وگرنه ممكن است آبروريزي بزرگي در انتظارمان باشد.
با اينكه بسياري از كارشناسان معتقد بودند و هستند كه اسكوچيچ مربي خوبي است (به گواه آمار و نتايجي كه گرفته و سريعترين صعود تاريخ فوتبال ايران به جام جهاني) چند روز بعد از صعود به جام جهاني در گزارشي در همين روزنامه اعتماد خطاب به مقامات فدراسيون نوشتيم «هر كاري ميخواهيد بكنيد الان وقتش است. اگر ميخواهيد اسكوچيچ را نگه داريد سفت و محكم بگوييد او مربي تيم در جام جهاني است و اگر ميخواهيد بركنارش كنيد سريع تصميم بگيريد و بگرديد دنبال يك مربي ديگر. نوشتيم تيم را بلاتكليف نگه نداريد.»
با اين حال شما نه حمايت كرديد و نه تغيير داديد. گفتيد اسكوچيچ «فعلا» سرمربي ماست. گفتيد او قطعا سرمربي ماست «اما»... گفتيد متاسفانه «فرصت تغيير» از دست رفته... چرا اينطور برخورد كرديد؟ چون فقط فكر منافع خودتان بوديد و آن پولي كه قرار است بابت حضور در جام جهاني به فدراسيون برسد. جنگ قدرت راه انداختيد، وقت را كشتيد و آخرش كار را به جايي رسانديد كه در فاصله كمتر از 5 ماه تا بازي با انگليس بازيكنان تيم ملي در ملأ عام براي هم خط و نشان بكشند. اجازه داديد مجلس و وزارت ورزش و دولت بيايند در مسائل فني تيم دخالت كنند تا خبر برسد در راهروهاي ساختمان بهارستان بحث عوض كردن سرمربي تيم ملي است! شما اقتدارگرايان عاشق مهندسي كه علاقه داريد همهچيز در يد قدرتتان باشد؛ حتي فدراسيون فوتبال.
ديگر چه اهميتي دارد اسكوچيچ بماند يا نه؟ چه اهميتي دارد كيروش برگردد؟ اصلا برويد بهترين مربي دنيا را بياوريد! با اين تيم چند پاره چه كار ميكنيد؟ وقتي همين چند روز قبل تعدادي از بازيكنان تيم ملي استوري كردهاند با تغيير سرمربي مخالفيم و روز بعد برخي ديگر مدعي شدند آنها به خاطر منافع شخصيشان ميگويند اسكوچيچ بماند! فقط بگوييد اين بازيكنان از فردا چطور قرار است توي چشم هم نگاه كنند؟ نتيجه مشخص است: آزمون و بيرانوند و اميري كه استوري حمايتي از اسكوچيچ گذاشتند، ميشوند يك جناح و طارمي و حاج صفي و جهانبخش كه مخالفت كردند، ميشوند جناح مخالف. برخي مثل مهدي قايدي كه هر دو استوريها را به اشتراك گذاشت هم ميمانند وسط. اين تقابل را شما به جان بازيكنان انداختيد. همين بازيكناني كه عاشق بزرگي كردن و ليدري هستند! ادعا ميكنند سرباز وطن هستند اما در حد ژنرال ارد دارند.
حالا كه تيم ملي را به اين روز انداختهايد لااقل آنقدر شجاعت داشته باشيد كه مسووليت همه اتفاقات را برعهده بگيريد. آقاي رييسي كه با جهانبخش و طارمي جلسه مخفيانه برگزار ميكنيد، نمايندگان مجلس كه بيشتر از قيمت نان و تخممرغ پيگير اخبار فوتبال هستيد، مقامات وزارت ورزش كه دستور از جاي ديگري ميگيريد، فدراسيوننشينان ناتوان كه اندازه يك ماشين امضا هم اختيار نداريد،چهرههاي وابسته به دلالهاي كيروش، پرزنتكنندگان جواد نكونام و علي داييگويان فراموشكار، همه شما مسوول اتفاقاتي هستيد كه در قطر رخ ميدهد.
هرچند مثل روز واضح است فردا روزي كه اتفاق ناگواري بيفتد با شعار «من نبودم دستم بود» چهرههايي غمبار به خود خواهيد گرفت و با وعده برنامهريزي و تلاش براي چهار سال بعد صحنه را ترك خواهيد كرد.