• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5257 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۶ تير

رماني درباره سه خواهر غريب

نشر نو به تازگي رمان «ما كه خواهريم» نوشته آنه گِست‌هويزن را با ترجمه مهشيد ميرمعزي منتشر كرد. «ما كه خواهريم» يكي از عناوين مجموعه «كتابخانه ادبيات معاصر» است كه اين ‌ناشر چاپ مي‌كند و نسخه اصلي آن سال ۲۰۱۲ در كلن آلمان منتشر شده است. آنه گِست‌هويزن مولف اين‌ كتاب، نويسنده، روزنامه‌نگار و مجري تلويزيون است. او سال ۱۹۶۹ در گلدرن متولد شد و پس از گرفتن ديپلم، در رشته روزنامه‌نگاري دانشگاه دورتموند مشغول تحصيل شد. پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي هم به عنوان مجري تلويزيون جلوي دوربين رفت. او سال ۲۰۱۲ برنده جايزه تلويزيون آلمان شد و رمان «ما كه خواهريم» را همان‌ سال منتشر كرد. دومين رمانش را هم سال ۲۰۱۵ با عنوان «پدرم باش» منتشر كرد.رمان «ما كه خواهريم» درباره سه‌خواهر، سه ‌زندگي و تصوير سه ‌قرن است و منبع الهام نويسنده‌اش، زندگي‌هاي سه‌خاله مادرش بودند كه هركدام بيش از ۸۰ سال عمر كردند. در اين‌ داستان، سه‌ خواهر با نام‌هاي گرترود، كتي و پائولا حضور دارند كه بناست به‌ مناسبت تولد ۱۰۰ سالگي گرترود در جشني بزرگ شركت كنند. بستر زماني اين ‌رمان، قرن بيستم است و كتي، شخصيت دلپذير پشت پرده اتفاقات است. پائولا شوهري با تمايلات خاص دارد و گرترود هم يك‌ ماجراي نامزدي مهم را پشت سر مي‌گذارد. او يك‌ جاسوس را هم در خانه‌اش پناه مي‌دهد... در قسمتي از اين‌كتاب مي‌خوانيم:  «كتي تازه متوجه شد كه از شدت ترس چشم‌هايش را بسته بود. وقتي جرات كرد به ‌آرامي يكي از چشم‌هايش را باز كند، مردي كه صدايش براي او آشنا بود، خنديد. وقتي دومين چشمش را هم باز كرد، مرد گونه‌اي را كه پيش‌تر به آن سيلي زده بود نوازش كرد و زيرلب معذرت‌خواهي كرد. وقتي كتي متوجه شد هاينريش مقابل او ايستاده است، سرش گيج رفت. كمي طول كشيد تا به هوش آمد. روي تخت هاينريش دراز كشيده بود و هاينريش هم لب تخت نشسته بود. آيا هاينريش او را تا آنجا آورده بود يا خودش آمده بود؟
«چه اتفاقي افتاد؟»
«هيچ اتفاقي نيفتاد. شما مي‌خواستيد به من چاقو بزنيد، ولي وقتي خون جاري شد، از هوش رفتيد.» هاينريش لبخند زد و محل بريدگي را روي دستش نشان داد.
«اوه خدايا! كار من بود؟ چقدر احمقم. خواهش مي‌كنم مرا ببخشيد!»
«نه، نه. مطمئنم كه شما همه سربازان را فراري مي‌داديد، موضوع فقط اين بود كه سربازي وجود نداشت. خوشحالم كه خانه‌ام چنين مسوولي دارد.»
اشك كتي جاري شد. احساس بدي داشت. او در مزرعه عجب كمك بزرگي بود! درست همان شب اول دچار حمله عصبي شد و باري بر دوش هاينريش بود.
فرياد زد: «من بي‌فايده‌ام.» هاينريش به او نگاه كرد.»
اين ‌كتاب در ۳۹۱ صفحه و با قيمت ۱۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون