• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5259 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۹ تير

گفت‌وگو با نماينده اسبق ايران در اوپك

سرمايه‌گذاري چند ده ميليارد دلاري روسيه در نفت و گاز ايران

روز گذشته مقامات شركت ملي نفت ايران اعلام كردند كه تفاهمنامه شركت «گازپروم» روسيه به عنوان «بزرگ‌ترين سرمايه‌گذاري خارجي تاريخ صنعت نفت ايران» به امضا رسيده است، بر اساس اين تفاهمنامه روس‌ها سرمايه‌گذاري چند ده ميليارد دلاري در ميادين نفتي و گازي ايران خواهند داشت، در اين تفاهمنامه روس‌ها متعهد به سرمايه‌گذاري و توسعه ميدان گازي كيش، توسعه 6 ميدان نفتي، فشارافزايي در ميدان گازي پارس جنوبي، سوآپ گاز و فرآورده‌هاي نفتي، سرمايه‌گذاري براي تكميل پروژه ايران ال‌ان‌جي و توسعه ميدان گازي پارس شمالي و ميدان نفتي منصوري، آب‌تيمور، كرنج، آذر و چنگوله شدند و قرار است در يك برنامه 8ساله، تا افق 1408 با سرمايه‌گذاري يكصد و 60 ميليارد دلاري ظرفيت توليد نفت كشور به 5.7 ميليون بشكه و ظرفيت توليد گاز كشور به 1.5 ميليارد مترمكعب در روز برسد. در اين راستا و با توجه به اينكه دو كشور ايران و روسيه در تحريم به سر مي‌برند نظر محمدعلي خطيبي، نماينده اسبق ايران در اوپك را در خصوص امضاي اين تفاهمنامه جويا شديم كه در ادامه پاسخ‌هاي اين كارشناس ارشد انرژي به سوالات «اعتماد» را مي‌خوانيد. 

   وزارت نفت اعلام كرده كه بزرگ‌ترين تفاهمنامه‌ سرمايه‌گذاري خارجي در صنعت نفت ايران با «گازپروم» به امضا رسيده است و ارزش اين تفاهمنامه 40 ميليارد دلار اعلام شده، به نظر شما چنين تفاهمنامه‌اي چقدر ضمانت اجرايي دارد؟
به اعتقاد من هر زمان اين تفاهمنامه تبديل به قرارداد شود مي‌توان به اجرا شدن آن هم اميدوار بود و با قطعيت گفت اين قرارداد ضمانت اجرايي دارد. اما معمولا اين‌گونه است كه ابتدا تفاهمنامه‌ها امضا و پس از آن جزيياتش به قرارداد تبديل مي‌شوند و پس از آن زمانبندي‌ها صورت مي‌گيرد.بايد گفت انعقاد تفاهمنامه «گازپروم» گام نخست براي سرمايه‌گذاري خارجي است و بايد در انتظار گام‌هاي بعدي بود.
   اينكه تفاهمنامه از راه دور و به صورت ويديويي امضا شده و خبري از مديران «گازپروم» در جريان امضاي طرفين نبوده و آنها همراه «پوتين» به ايران نيامده‌اند چه پيامي دارد؟ آيا به اين معني است كه چنين تفاهمنامه‌اي تنها روي كاغذ بوده است؟
اصول انعقاد چنين تفاهمنامه‌هايي اين است كه افراد به لحاظ پروتكل همتراز باشند، اما ممكن است در جريان اين سفرها فرد همتراز به هر دليلي قادر به سفر نباشد و ممكن است فردي با سمتي پايين‌تر اقدام به حضور در جلسه امضاي تفاهمنامه كند. اما به نظر من اين موضوع چندان هم مهم نيست و مهم اين است كه اين قراردادها يا تفاهمنامه‌ها به فاز اجرايي برسند و كشورها براي ادامه مشاركت‌شان انگيزه لازم را داشته باشند. به نظر مي‌رسد در حال حاضر اين انگيزه وجود دارد به دليل اينكه هم ايران با تحريم مواجه است و هم روسيه دچار تحريم شده و محدوديت‌هاي زيادي هم دارند و انگيزه دو كشور براي چنين همكاري‌هايي بالاست . اين مساله كمي نيست و در عين حال اگر افراد همتراز اين تفاهمنامه را امضا مي‌كردند، بهتر بود.
   اين تفاهمنامه براي توسعه ميدان‌هاي گازي كيش و پارس شمالي، فشارافزايي ميدان پارس جنوبي، توسعه ۶ ميدان نفتي، سوآپ گاز و فرآورده و ... بوده است و سوالي كه مطرح مي‌شود، اين است كه اصولا روس‌ها چقدر در اين زمينه تخصص دارند؟
روس‌ها در زمينه گاز تخصص بالايي دارند و كارهاي بزرگي هم كرده‌اند و در بخش نفت هم داراي شركت‌هاي بزرگ و توانمندي هستند. با توجه به اينكه در كشورهاي ديگر با محدوديت‌هاي زيادي مواجه شده‌اند پس داراي انگيزه براي سرمايه‌گذاري در ايران هستند و اگر خواستار فعاليت شركت‌هاي خود هستند بايد در همين كشورهايي كه قادر به فعاليتند، كار كنند. البته جز ايران، روسيه در كشورهاي ديگر نيز فعاليت داشته و ميادين بزرگي را توسعه داده‌ است.بايد گفت روس‌ها در صنعت نفت و گاز توانمند هستند و مي‌توان خوشبين بود با توانايي كه روس‌ها در اين زمينه دارند اين فعاليت‌ها را بتوانند در ايران ادامه دهند. البته شرط اصلي اين است كه اين تفاهمنامه تبديل به قرارداد شود و برنامه‌شان زمانبندي اجرايي داشته باشد.
   اگر فرض كنيم كه روس‌ها توان مالي و لجستيكي اجراي چنين قرارداد عظيمي را دارند؛ پيام چنين تفاهمنامه‌اي براي صنعت انرژي دنيا چيست؟
در حال حاضر صنعت انرژي دنيا با تنگناهاي زيادي روبه‌رو است و بازار گاز و نفت در دنيا با بحران مواجه شده و قيمت‌ها در اروپا خارج از تصور هستند و در بازار نفت نيز بر اساس آمارهاي اوپك پلاس 2.5 ميليون بشكه زير سقف تعيين شده توليد دارد. اين موضوع نشان‌دهنده آن است كه حتي كشورها قادر نيستند سهميه‌هاي خود را توليد كنند و شاهد آنيم كه بازار نفت و گاز دنيا با تنگنا روبه‌رو شده است و چنانچه برنامه‌هاي سرمايه‌گذاري و توسعه‌اي اجرا نشود قطعا كمبود نفت و گاز بسيار جدي‌تر خواهد بود . اين‌گونه برنامه‌ها مي‌تواند به تامين نيازهاي جهاني كمك كند و كشورهايي هم كه داراي منابع هستند، مي‌توانند از مزاياي آن برخوردار شوند، اما در صورتي كه برنامه‌هاي سرمايه‌گذاري اجرايي نشوند اين تنگناها بيشتر هم خواهند شد و كمبود نفت و گاز در دنيا بيشتر مي‌شود.
   اصولا روسيه و ايران در صنعت گاز رقيب يكديگرند يا همكار؟
رقابت سالم را هيچ كس نفي نمي‌كند و موضوعي كه مشكل‌ساز است، رقابت‌هاي تخريبي است، ضمن آنكه در بسياري از مواقع دو كشور مي‌توانند مكمل يكديگر باشند و در جايي كه نياز به تكنولوژي، سرمايه‌گذاري خارجي و منابع مالي وجود دارد هر دو كشور مي‌توانند به يكديگر كمك كنند. در شرايطي كه غرب روسيه و ايران را تحريم كرده است اين دو كشور مي‌توانند همكاران خوبي براي يكديگر باشند.
   در سال1396هم توافقنامه‌اي با روسيه در صنعت نفت بسته شده بود، اما اين تفاهمنامه به مرحله قرارداد نرسيد و در آن زمان هم جزيياتي اعلام نشد و روس‌ها هم يك‌سال بعد از ايران رفتند، اين دو تفاهمنامه چقدر به يكديگر شباهت دارند؟
تا زماني كه در مرحله تفاهمنامه باقي بمانند، مي‌توان گفت هر دوي اين تفاهمنامه‌ها شبيه به هم هستند، اما زماني كه تفاهمنامه‌ها در يك فاصله زماني مشخصي تبديل به قرارداد شوند و زمان براي آن تعيين شود مثلا ظرف 6 ماه اين تفاهمنامه‌ها (گازي و نفتي) اجرا شوند و زمانبندي صورت گيرد در اين زمان كه حالت اجرايي پيدا كند، قضيه فرق مي‌كند.
   روس‌ها در زمينه «سكوهاي فشارافزا» و ساخت واحدهاي «ال‌ان‌جي» به لايسنسورهاي بين‌المللي وابسته هستند پس چگونه مي‌خواهند به ايران انتقال فناوري داشته باشند؟ضمن آنكه هزينه «سكوهاي فشارافزا» براي تمام فازهاي پارس جنوبي بالغ بر 80 ميليارد دلار برآورد مي‌شود.
مسلما اگر كشوري توانايي انجام كاري را نداشته باشد قرارداد يا تفاهمنامه‌اي را امضا نمي‌كند و خودش را به انجام كاري متعهد نمي‌كند، چراكه اين تعهدات جدي هستند و حتما توان اجرايي‌اش بايد وجود داشته باشد تا اقدام به فعاليت كنند و به نظر مي‌رسد كه روس‌ها اين توانايي را دارند.
   در جامعه بين‌المللي، ايران و روسيه هر دو تحريم هستند آيا امضاي تفاهمنامه و قراردادي از اين دست ما را به استقبال تحريم‌هاي بيشتر «گازپروم» نمي‌برد؟
تحريم‌ها به زيان صنعت جهاني نفت و گاز دنياست و اگر نگاهي به گذشته كنيم، مي‌بينيم كه تحريم‌ها به نفع دنيا نبوده نه تنها تحريم‌هاي ايران، در تحريم‌هاي ونزوئلا و ساير كشورها هم اين موضوع را مي‌توان ديد، اين در حالي است كه غربي‌ها با تحريم‌هايي كه انجام مي‌دهند نه تنها به صنعت نفت و گاز دنيا لطمه مي‌زنند به مردم خودشان هم لطمه مي‌زنند . به گونه‌اي كه مردم اين كشورها هم امروز از وضعيت به وجود آمده در افزايش قيمت‌ها ناراضي هستند و با قيمت‌هايي كه مي‌پردازند رضايتي از اين موضوع ندارند و اين تحريم‌ها مانع از رشد و توسعه صنايع نفت و گاز هم شده است و نكته اينجاست كه اين صنايع در شرايط اقتصادي با رقابت سالم توان توسعه دارند. اما در صورتي كه تحريم‌ها اعمال شوند بسياري از سرمايه‌گذاران قادر به سرمايه‌گذاري نخواهند بود .  اينكه سوال مي‌شود چرا ظرفيت‌هاي نفت و گاز در دنيا اين اندازه محدود شده است بايد گفت كه در گذشته سرمايه‌گذاري‌هاي لازم در اين بخش‌ها صورت نگرفته است و هر قدر اين سرمايه‌گذاري‌ها انجام نشود به دليل فضاي رعب و ترس و جريمه‌ها و تحريم‌هايي كه به وجود آمده سرمايه‌گذاران از اين صنعت خارج مي‌شوند و در صنايع ديگري سرمايه‌گذاري مي‌كنند و سرمايه‌گذاري لازم در اين صنعت صورت نمي‌گيرد و آن عرضه‌اي كه بايد به دليل رشد تقاضا فزوني گيرد و تقاضاي آتي را پوشش دهد، ظرفيت‌سازي نمي‌شود . با توجه به رشد تقاضا و عدم سرمايه‌گذاري‌هاي لازم براي تقاضاي آتي به دليل سياست‌هاي تحريمي صنايع نفت و گاز لطمه مي‌خورند و مصرف‌كنندگان هم به دليل محدوديت‌ها و عدم سرمايه‌گذاري‌هاي لازم از يك طرف و رشد سرمايه‌گذاري‌هاي لازم از طرف ديگر ناچارند بهاي بيشتري براي انرژي مصرفي خود پرداخت كنند و اين تحريم‌ها به نفع صنعت نفت و گاز دنيا نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون