• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5260 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۳۰ تير

دونده

سروش صحت

هوا گرم بود؛ تاكسي از كنار جواني كه در حاشيه اتوبان مي‌دويد، گذشت. مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود، گفت: «تو اين آفتاب نيگا كن چه جوري داره مي‌دوئه... يكي نيست بهش بگه يه تاكسي بگير. اينقدر خودت رو اذيت نكن.» كمي جلوتر ترافيك شد و تاكسي ايستاد. آفتاب از شيشه جلو مستقيم توي صورت راننده و مرد مي‌خورد. جواني كه مي‌دويد از كنار تاكسي رد شد. مرد با صورت عرق كرده گفت: «كار درست رو اين مي‌كنه كه داره مي‌دوئه... راحت.» ترافيك باز شد و تاكسي دوباره از كنار جواني كه مي‌دويد، گذشت. مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود نگاهي به جوان دونده كرد و گفت: «اوه اوه، نفسش ديگه درنمي‌ياد، جونش را از سر راه پيدا كرده...» جلوتر باز ترافيك شد و كمي بعد جوان از راه رسيد و تاكسي را رد كرد. راننده به مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود، نگاه كرد. مرد ديگر چيزي نگفت  و  بعد ترافيك  باز شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها