به نقل از رسانههاي عربي
نيوشا طبيبي
شيوه روزنامهنگاري در اين سالهاي اخير به صورت روزافزوني تحتتاثير روشهاي جذب مخاطب در شبكههاي اجتماعي قرار گرفته است. مطبوعات حرفهاي و رسانههاي رسمي، كمتر به توليد محتوا ميپردازند و بيشتر با تكيه بر مواد و مصالح در دسترس، مسير آسانتري را براي «پر» كردن صفحات خود برگزيدهاند. كار به آنجا رسيده كه جمله «به نقل از رسانههاي عربي»(!) در شماري از مطبوعات و زيرشاخههايشان به كرات ديده ميشود. به جز سوريه و مصر و لبنان، رسانههاي عربي حوزه خليج فارس عمري كمتر از چهار دهه دارند و صد البته كه به هيچ عنوان پيشينه و تجربه روزنامهنگاريشان به سابقه مطبوعات در ايران نميرسد. البته كه مرجع قراردادن اين رسانهها كه خود دنبالهرو و صرفا مترجم محتواي توليد شده توسط رسانههاي غربي هستند، براي روزنامهنويسي ايران شرمآور است. متاسفانه در همين نقل قولها از «رسانههاي عربي» كمترين دقت خرج نميشود. غالبا مترجم نميداند كه خط و ربط نويسنده اصلي گزارش چيست و قصد دارد چه نكتهاي را در مطلب خود برجسته كند، پس ناخواسته و فقط براي پر كردن سايت و كانال تلگرامي و روزنامه با نقل بيچون و چراي خبر/تحليل، رسانه خود را به تريبون مجاني همان رسانهها تبديل ميكند.
تيترهاي روزنامهها غالبا با خطاهاي فاحش درج ميشوند. گزارشنويسيها كليشهاي و خالي از انضباط اخلاقي و حرفهاي و دقت نظر لازم و البته درستنويسي هستند. جستوجوگري در ساحت خبرنويسي و پژوهش و تمركز براي روشن كردن ابعاد موضوعات مطرح در جامعه به ندرت ديده ميشود. كار روزنامهنگاري با شيوه كارمندي و انجام دادن روتين مشخص و قالبي البته تفاوتهايي دارد. وقتي با عنصر انساني مواجه هستيم، نميتوان به شيوه ماشيني و مهندسي محتوا توليد كرد. غالبا اخبار به صورت «كپي - پيست» نقل و متون خبري و عكسها با يك ظاهر و محتوا دايم تكرار ميشوند. به اين معني كه اگر در كانال يك خبرگزاري عضو باشيد، احتياجي به ديدن بقيه نداريد، فقط ميماند گرايشهاي سياسي رسانهاي كه گزارش را نقل ميكند. در اينجاست كه اندك تفاوتي در متن ظاهر ميشود. خلاقيت و باريك بيني كه لازمه اين حرفه است، كمتر ديده ميشوند. گويي اكثريت ما به بيحوصلگي و تكرار مكررات خو كردهايم و چه در مقام توليدكننده محتوا و متن و چه در مقام مخاطب و خواننده حساسيت خود را از دست دادهايم. اينترنت و خبرخواني در شبكههاي اجتماعي كه توام با سرعت است، تامل روي يك موضوع و حوصله براي خواندن مقالات و تحليلهاي بلند را كم كرده.
براي طرح مساله ناچار به كليگويي هستم، هر كدام از ما با دقت نظر ميتوانيم موارد عديدهاي از اين شيوه و سطح گزارشنويسي و كار مطبوعاتي پيدا كنيم. پيدا كردن سوژه در جمعهاي خودماني و در مجالس و نشستهاي سازماني ميسر نيست. روزنامهنگار نيازمند ارتباط منظم و عميق و روزانه با جامعه است. به گوشهاي خزيدن و محدود كردن مراودات به حلقه رفقاي همكار، كار روزنامهنگار را به تكرار و سطح ميكشاند. ترديدي نيست كه عده زيادي از همكاران مطبوعاتي با كار دقيق و حرفهاي سطح مطبوعات ايران را در بالاترين جايگاه غرب آسيا نگاه داشتهاند، اگرچه كماكان عدهاي به اين مهم باور نداشته باشند و همچنان به جاي توليد محتوا و خبر توسط خبرنگار و روزنامهنويس ايراني ترجيح دهند از «رسانههاي عربي» نقل خبر و موضوع كنند.