«اعتماد» پدیده اعتیادآور قمار آنلاین را
بررسی میکند
قمار زندگی در دنیای مجازی
همراه با يادداشتي از شيوا دولتآبادي
سياوش پورعلي
«فكر ميكردم ميتوانم از راه شرطبندي پول زيادي به دست بياورم و براي خانوادهام فرد مفيدي باشم ولي هر چه بيشتر به «قمار» ادامه دادم، متوجه شدم كه بيشتر در مرداب فرو رفتهام و ديگر نه راه پس داشتم و نه پيش، هر باري كه پولي از جايي به دستم ميرسيد با اشتياق بيشتر نسبت به دفعات گذشته شرطبندي ميكردم تا اينكه در دام يك تيم كلاهبرداري گير افتادم و همه دار و ندار خانوادهام از دست رفت. حالا ديگر قمار نميكنم و مدتي است حس بهتري به زندگي دارم، اما بيشك تجربيات تلخ و سختيهايي كه در طول اين سالها تجربه كردم مرا از پاي در خواهد آورد و هرگز نميتوانم آن استرسهاي ويرانگر را فراموش كنم. شايد بتواني هروئين را ترك كني ولي اينكه بخواهي قمار را كنار بگذاري تقريبا نشدني است.»
اين گفتههاي «حسن»، شهروندي حدودا 50 سالهاي است كه داراييهاي خود و برادرش را در راه قمار از دست داده است و حالا هر دو نفرشان كه پيش از اين زندگي باكيفيتي را تجربه ميكردند، مجبورند براي تامين هزينهها با نيسانشان كار كنند. او در ميانسالي و پس از سالها شرطبندي با حس سرخوردگي، پايين بودن اعتماد به نفس، طرد شدن از خانواده، دوستان، جامعه و ... اكنون تصميم گرفته به زندگي خود سروساماني بدهد.
اگر بخواهيد شرطبندي را تجربه كنيد و شانس خودتان را براي برنده شدن و جايزه گرفتن امتحان كنيد ديگر لازم نيست به دنبال قمارخانه يا دكههايي باشيد كه در آن شرطبندي ميكنند، اين روزها تنها كافي است دقايقي در اينترنت وقت صرف كنيد تا سايتهاي شرطبندي يا آنچه اكنون آن را «قمار آنلاين» ميناميم پيشِ روي شما باز شود، اما توجه داشته باشيد كه اين نميتواند براي شما تجربه خوبي باشد، چون تحقيقات نشان ميدهد اولين قمار ميتواند مانند اولين سيگار، فرد را تا انتهاي نابودي در اعتياد پيش ببرد. اعتياد به قمار آسيب پرخطري محسوب ميشود ولي در ايران براي جلوگيري از افزايش تعداد علاقهمندان به «قمارآنلاين» هيچ برنامهريزي مشخصي وجود ندارد و تنها با نقشههاي پليسي قصد مقابله با اين آسيب پرخطر را داريم. قمارباز بودن يا اعتياد به قمار داشتن باتوجه به خسارتهاي زيادي كه از نظر مالي و روحي به فرد وارد ميكند باعث صدمات جبرانناپذيري خواهد شد و در واقع بايد گفت، اعتياد به قمار همان تاثيرات و صدماتي را به فرد خواهد رساند كه اعتياد به مواد مخدر ميتواند او را نابود كند. در گزارش پيشرو خبرنگار ما سعي دارد تا روايتهاي جديدي از آنچه ما اعتياد به قمار ميخوانيم را به مخاطبان ارايه بدهد.
اعتياد به قمار رهايم نميكند
كاميار، فردي 35 ساله است كه پيش از اين با اعتيادي كه به قمار داشت فرصتهاي بسياري را در زندگي از دست داده كه حالا موجب بيهويتي او شده است البته او توانسته طي سالهاي اخير از شدت قمار خود كم كند و معتقد است ازدواجش از جمله عواملي بود كه باعث شد تا حدودي از قمار عقبنشيني كند. او در مورد وضعيتي كه در طول سالهاي اعتيادش به قمار تجربه كرده است به خبرنگار اعتماد ميگويد: «اولينبار كه فهميدم قمار واقعي چيست در منزل يكي از همكلاسيهايم بود. گِرد هم دور يك ميز نشسته بوديم و با ورق، 21 بازي ميكرديم، بازي همينطور ادامه داشت تا رفته رفته متوجه شديم اسكناسهاي 50 توماني و سكههاي 25 توماني روي ميز پر شده است. اين روال را به صورت منظم ادامه دادم و كمكم جمعها و افرادي كه با آنها مينشستم، تغيير كردند. در آن روزها نميدانستم كه وارد چه راه پرخطري شدهام، چون لذت پيروزي در بازيهايي كه ميتوانستم به نوعي در آن شرطبندي كنم، رهايم نميكرد. سن و سالي نداشتم و اگر ميخواستم با بزرگترها بازي كنم حداقلش اين بود كه بايد پاكت سيگارم را روي ميز ميگذاشتم تا نشان دهم بچه نيستم و دل و جگر قمار كردن را دارم. گاهي وقتها براي قمار به محلات ديگر هم ميرفتم، وقتي با طرف مقابلم دست ميدادم با كف دستم، زِبري پوستش را حس ميكردم و اين يعني سخت است بتوانم از اين قمارخانه سالم بيرون بروم. ارتباط بچهها با آدم بزرگها آن هم در فضاي قمارخانه توضيح مناسبي ندارد! چند جوان 17، 18 ساله لابهلاي مردان و زنان مست و نشئه مينشستيم تا مثلا از آنها ريزهكاري قمار را ياد بگيريم. بارها تا دم مرگ رفتم، بارها نزديك بود به من تجاوز كنند و ... مردم اين حرفهايم را درك نميكنند، چون حتما بايد به قمارخانه رفته باشي تا بداني از چه لجنزاري صحبت ميكنم. به سوال شما برگردم، بايد به اين موضوع اشاره كنم كه حس پيروزي بسيار زودگذر و موقتي است، فردا ممكن است دهها برابر چيزي كه امشب برنده شدهاي را ببازي و آن وقت است كه ميفهمي از راه قمار نميتواني زندگي كني. رفتهرفته وارد دايره وسيع قمار شدم و هر بار روي بازي جديدي تمركز ميكردم تا اينكه در اوايل دهه هشتاد وارد دانشگاه شدم. اين موضوع را هم بايد بگويم كه از بچگي هميشه نسبت به آلات قمار علاقه خاصي داشتم و همواره به دنبال بازيهاي جديد بودم. آن روز اولي كه فهميدم ميتوانم خودم را به عنوان يك «قمارباز» مطرح معرفي كنم در خوابگاه دانشجويي بود. بساط بازي پوكر به راه بود و چند شب برايم برگهاي خوبي ميآمد و با تشويق بچهها جوگير شدم و اعلام كردم كه ميخواهم به قمارخانه بروم و بازي كنم. بازي پوكر را عمويم به من ياد داده بود تا سرگرمم كند ولي نميدانست در آينده اين آموزشها، مسير زندگي مرا به سمت پرتگاه خواهد برد.»
او با اشاره به روزهاي تاريكي كه در قمارخانهها زندگي ميكرد، ادامه ميدهد: «كمكم قمارخانه به خانه اصليم تبديل شد و چون كه رفتهرفته درگير اعتياد هم شدم، بعد از آن بهانه ماندنم در قمارخانه دو دليل پيدا كرد، يك قمار و دوم اعتياد. با پولي كه از قمار به دست آوردم، توانستم يك خانه و يك ماشين بخرم. پول نقدي نداشتم ولي مطمئن بودم كه در رفت و آمد پول قمار ميتوانم اقساط را پرداخت كنم. حالا ديگر در خانه خودم براي آنهايي كه علاقه به قمار داشتند، ميز ميچيدم و از آنها درصد ميگرفتم ولي آنچنان درآمدي هم از اين راه نداشتم همين كه براي مواد پول نميدادم برايم كافي بود. بعد از اينكه تردد به خانه زياد شد همسايهها با پليس تماس گرفتند. نيمههاي شب در وضعيت نشئگي بودم كه متوجه شدم يكي از دخترها درب را باز كرد و ماموران وارد خانه شدند. به جرم داير كردن محل قمار چند ماهي را در زندان بودم ولي بعد از دخالتهاي خانواده و وكيلم توانستم آزاد شوم. وقتي از زندان بيرون آمدم نه ماشين داشتم و نه جايي براي ماندن، به خانه والدينم هم نميتوانستم بروم. آواره اين ميدان و آن ميدان شدم. شخصيتم خرد شده بود و وقتي به پشت سرم نگاه ميكردم فقط شكست ميديدم ولي بعد از چند ماه آوارگي تصميم گرفتم اعتياد به مواد مخدر را كنار بگذارم، تصميمم جدي بود نميخواستم ديگر زندان رفتن را تجربه كنم به همين دليل تا امروز كه با شما صحبت ميكنم پا به هيچ قمارخانهاي نگذاشتم. با اين حال عطش قمار مرا رها نميكرد كه تصميم گرفتم «قمار آنلاين» را تجربه كنم.»
كاميار در مورد چگونگي گرايشـش به قمار آنلاين اضافه ميكند: «قمار يا هر گيمي كه در فضاي مجازي شرايط شرطبندي دارد، نميتواند آنچنانكه بايد مزه قمار دستي را برايت تداعي كند. فقط ميتواني بگويي مشغول بازي هستم. اين واقعيت وجود دارد كه شما هيچ وقت نميتواني به برگهايي كه برنامه برايت رو ميكند اعتماد داشته باشي. خلاصه شروع كردم به قمار آنلاين و ساعتها پشت ميز مجازي قمار مينشستم و بازي ميكردم ولي پول زيادي در كيف پولم جمع نميكردم و برنامهريزيم اين بود كه هر شب حسابم را تخليه كنم. توجه داشته باشيد كه هر چه شما در بازي حرفهايتر باشي به دنبال سايتهاي معتبرتر ميروي. به عنوان مثال بايد بگويم كه من هرگز در سايتهاي شرطبندي كه به دست شاخهاي موسيقي و اينستاگرام گردانده ميشود ريالي هزينه نميكنم، چون ميدانم سيستم كاملا كلاهبرداري است. متاسفانه ديدهام كه خيليها 50 ميليون و 200 ميليون در سايتهاي شرطبندي كه منتسب به «تتلو» بود، هزينه كردهاند و همه زندگي خودشان را باختهاند.»
كاميار در پاسخ به اين سوال كه چگونه مبالغي كه در قمار آنلاين بهدست ميآورد را وارد حساب ايراني خود ميكند، ميگويد: «يكي از دلايلي كه من به سمت قمار آنلاين آمدم، اين بود كه ميتوانم هر لحظه كه خواستم بازي را متوقف كنم و بروم به باقي كارم برسم و بعد از تاهلم به همسرم قول دادم كه قمار را ترك كنم حالا هم به آن شكل قمار نميكنم كه بخواهم پولي از اين راه كسب كنم. آن روزهايي كه به صورت حرفهاي كار ميكردم بعضي شبها تا يكي، دو ميليون هم درآمد داشتم. بيشتر سراغ كساني ميرفتم كه ضعيفتر هستند و به راحتي ميتوانستم آنها را ببرم. يك حساب بينالمللي دارم كه هنوز هم با همان حساب بازي ميكنم. اگر ميخواهي پولت را وارد حساب ايراني بكني، بايد دنبال كساني باشي كه با دريافت درصدي از كل مبلغ، پولها را بسيار قانوني به حساب ايراني شما واريز ميكنند ولي اينكه چطوري را نميدانم. حالا هم ميشنوم كه دوستان به راحتي پولهاي خارجي خود را به «ارز ديجيتال» تبديل ميكنند و آن هم خيلي راحتتر به تومان تبديل ميشود.»
شرطبندي بخشي از هويت من است
منصور، يكي از گردانندگان هزاران سايت پيشبيني فوتبال در ايران است و با توجه به اينكه قمار در اين زمينه غيرقانوني محسوب ميشود ولي با رضايتي كه از كار و درآمد خود دارد، معتقد است تا وقتي متقاضي براي شرطبندي در فوتبال وجود دارد آنها هم فعاليت خودشان را ادامه ميدهند. اين گرداننده سايت قمارآنلاين در نظر دارد باتوجه به استقبال مشتريها به فكر گسترش فعاليت خود با ارايه بازيهاي بيشتر براي شرطبندي باشد، او در حالي كه از امانتداري پول مشتريها حرف ميزند به خبرنگار ما ميگويد: «از زماني كه به ياد دارم همه اطرافيانم روي مسابقات فوتبال با يكديگر شرطبندي ميكردند و من هم چون زياد در كوچه و بازار بودم ناخودآگاه وارد اين حوزه شدم و رفتهرفته نه از نظر درآمد بلكه از نظر بدشانسي در پيشبينيها به «منصور كمشانس» مشهور شدم. اگر بخواهي در مورد درآمدت در حوزه قمار تحقيقي انجام بدهي ميبيني كه در انتهاي كار نه برنده محسوب ميشوي و نه بازنده و هربار كه پول درشتي برنده ميشوي اشتياقت براي بازي بعدي بيشتر ميشود، در واقع اين روش ما براي جلب مشتري جديد است. رفتهرفته براي اينكه بتواني به اين موضوع اشراف داشته باشي به متخصص فوتبال تبديل ميشوي و ميداني كه بايد روي برد چه تيمي شرط ببندي يا حس ميكني كه چه تيمي در هفته آينده بازي را واگذار خواهد كرد. اينقدر در اين مورد خرافات وجود دارد كه به نظرم بايد گزارش ديگري بنويسيد. نهتنها من بلكه هركس كه به نوعي قمار ميكند، ميداند كه چگونه شما را قانع كند كه كار اشتباهي مرتكب نشده است. اين در مورد كساني كه به صورت حرفهاي قمار ميكنند، صدق ميكند. با اينكه من ميدانم پولي كه بابت پوشك فرزندم ميپردازم از راه قمار است ولي به نوعي سعي ميكنم خودم را قانع كنم.»
او در مورد اينكه چگونه تصميم به تاسيس سايت شرطبندي گرفته است، ادامه ميدهد: «نزديك به شش، هفت سال پيش بود كه يك شب درگيري شديدي بين دوستانم و گرداننده يكي از سايتهاي شرطبندي در گرفت. او ميگفت به دليل اينكه شما در ماه گذشته مبلغ بردتان زياد بوده بايد درصد بيشتري ازتان بگيرم ولي ما اين موضوع را قبول نميكرديم. شدت جراحت تا حدي بود كه چند روز نتوانستيم از خانه خارج شويم. بعد از جلسهاي كه در مورد وضعيت آينده خودمان گذاشتيم تصميم بر اين شد يك سايت شرطبندي با مديريت خودمان تاسيس كنيم. بعد از آن بود كه با گذشت زمان توانستيم اعتماد مشتريها را جلب كنيم. درست است كه چندين سايت ما با دستور قضايي مسدود شد ولي هر بار كه پليس فتا رد ما را ميزند يك سايت جديدي معرفي ميكنيم تا مشتريهايمان را از دست ندهيم، همينطور به صورت قارچي سايت در نوبت داريم و از اين نظر مشكلي وجود ندارد. مشتريها براي شركت در پيشبينيها ابتدا بايد به ميزاني كه ميخواهند كيف پول خود را شارژ كنند و بعد از آن اجازه شرطبندي دارند. البته در مورد برخي مشتريها كه به نوعي سرمايهگذار سيستم ما هستند، تخفيفهايي در نظر ميگيريم بهطوري كه ساير مشتريها بويي از آن نميبرند. در برخي مواقع بحثهايي در مورد پرداختهاي مالي به وجود ميآيد كه ما سعي ميكنيم به اين موضوع دامن زده نشود. مشتريهاي ما از همه قشر هستند و با هر رقمي وارد شرطبندي ميشوند تا شانس خود را امتحان كنند. در مورد برداشت پول مشكلي وجود ندارد و به راحتي ميتوانيد آن را برداشت كنيد ولي هميشه بايد مبلغي در كيف پول خود داشته باشيد. به عنوان مثال اگر كل مبلغ كيف پول شما به 3 ميليون تومان ميرسد ميتوانيد 2 ميليون و هفتصد و ... برداشت كني و ما سعي كرديم تا جايي كه امكان دارد در اين مورد با شفافيت كار كنيم.»
منصور در پاسخ به اين سوال كه چه ميكنيد تا پليس نميتواند رد گردش مالي شما را بزند، ميگويد: «به نظرم پليس رفتهرفته براي اين موضوع برنامهريزيهاي خاصي دارد. از ابتداي شروع به كار ميدانستيم كه گردش بالاي يك حساب ميتواند براي ما دردسرساز بشود به همين دليل هر كسي يكي از كارتهاي بانكي خود را براي كار گذاشت. هر چه مشتريها بيشتر ميشدند برنامهريزي ما براي پخش كردن پولها هم حساستر ميشد. كار به جايي رسيد كه نهتنها از كارتهاي اعضاي خانواده استفاده ميشد، بلكه حالا با تعدادي كارت اجارهاي كار ميكنيم و بر اساس گردش حساب نفر به او پول ميدهيم. مثلا اگر با يكي از كارتها 50 ميليون تومان گردش حساب داشت به صاحب كارت 6 تا 7 ميليون پرداخت ميكنيم با اين روش فعلا كه مشكلي براي ما پيش نيامده است و سعي ميكنيم از خلأهاي موجود بهترين استفاده را بكنيم. شايد به نوعي كار ما غيرقانوني به نظر بيايد ولي در واقع ما امانتدار پول مردم هستيم و بايد به آنها پاسخگو باشيم ولي برخي سايتها هيچ تعهدي به پولهايي كه به حسابشان ميآيد، ندارند و اين خيلي موضوع ناگواري است. همه اين موضوعات به تبليغات سايتهاي شرطبندي باز ميگردد كه موجب فريب مردم ميشود. ما هيچ وقت نخواستيم كه با تبليغات مشتري جلب كنيم، زيرا ريسك كار خيلي بالا ميرود. هستند دوستاني كه در فضاي مجازي براي جذب مشتري فعاليت ميكنند و كانالهاي معروفي دارند ولي در ادامه ميبينيم كه به سرعت توسط پليس رديابي ميشوند. هرچه با هيجان بيشتري به دنبال مشتري باشند زودتر دستگير ميشوند شايد باور نكنيد ولي با اينكه گروه ما خيلي معروف است ولي حتي يك پيامك هم از پليس دريافت نكردهايم ولي بسياري را ديدهام كه سالها در زندان هستند. بايد اين موضوع را هم بگويم كه در صنف ما با آدمهاي كلاهبردار زيادي روبهرو ميشويد ولي هستند عدهاي كه با خوشحسابي سالهاست در حال فعاليت در زمينه قمار آنلاين هستند. ما در سايت خودمان تنها روي فوتبال شرطبندي نميكنيم بلكه بازيهاي آنلاين ديگر مانند تخته، پاسور و ... هم داريم ولي چون گردش حساب آنچناني ندارد زياد مهم نيست اما نفراتي را داريم كه روزانه حدود يك ميليون تومان هم از همين بازيهاي پيش پا افتاده درآمد دارند. ما در تمام ماههاي سال كار نميكنيم و فقط در مواقعي كه فوتبالهاي اروپايي به اوج خود ميرسند سرمان شلوغ ميشود به همين دليل شايد در آينده بازيهاي قمار آنلاين را افزايش داديم و وضعيتي را فراهم كرديم كه افراد بتوانند در تمام طول سال با پول بيشتري وارد بازي بشوند البته همين حالا هم پشت دست مبالغي بدون اطلاع ما در اين بازيها رد و بدل ميشود.»
آرزوي پولدار شدن مرا به سمت قمار برد
«حسن»، شهروندي حدودا 50 ساله است كه در راه قمار آنلاين همه زندگي خود و برادرش بر باد رفته است و پولي كه سالها از راه قمار به دست آورده بود را تقديم سايتهاي شرطبندي كرد. او در حالي كه اتفاقات اخير افسرده و سرخودهاش كرده است در مورد روايت زندگياش به خبرنگار اعتماد ميگويد: «جام قهرمانان باشگاههاي اروپا در سال 2008 بود كه براي اولينبار من و برادرم تصميم گرفتيم كه روي «بارسلونا» در روند رسيدن به قهرماني اروپا، تنها براي سرگرمي شرطبندي كنيم. يك سايت خارجي بود كه توسط يكي از دوستانمان به ما معرفي شد. آن سال درآمد خوبي داشتم و تيم هم خيلي شگفتانگيز نتيجه ميگرفت. با گذشت زمان اتفاقات زيادي براي من و برادرم كه به نوعي شريك يكديگر هستيم، رخ داد. هيچ وقت نتوانستيم شغل خودمان را معرفي كنيم و زندگي مشخصي داشته باشيم. ادامه دادن راههاي اشتباه، اعتماد اشتباهي و ... اين موارد را ميتواني در تمام سالهاي زندگي من پخش كني تا ببيني وضعيت مردي كه همه زندگي خود را شرطبندي كرده چگونه است. ابتدا براي اينكه بتوانيم براي قمار پول داشته باشيم، تصميم گرفتيم كنار خيابان ميوهفروشي كنيم. پدرم چند مغازه كوچك دارد ولي هيچ وقت حمايتي از ما نكرد كه بتوانيم در زندگي مسير درستي را در پيش بگيريم و هميشه با سركوب كردن در مورد ما صحبت ميكرد. هميشه ميخواستيم ماشين مدل بالا سوار شويم و در شمال شهر خانه داشته باشيم و آخر هفتهها براي خوشگذراني به شمال برويم. البته بگويم كه چند سالي به اين شكل زندگي كرديم ولي آن روزها چون شرطبنديها سنگين بود استرس باور نكردني را تجربه كرديم. توپ گرد است و زمين صاف، هر اتفاقي ميتواند رخ دهد كه نابودت كند.»
او در مورد اينكه چگونه در دام تيمهاي كلاهبرداري افتاده است، ادامه ميدهد: «در ميان همه دوستاني كه در اين زمينه كار ميكرديم با چند شخصيت جديد آشنا شديم كه مدعي بودند در اسپانيا مديريت يك سايت شرطبندي را بر عهده داشتند و حالا به ايران آمدهاند. «سرخيو» را از طريق تبليغات سايتش در تلگرام شناختيم و با همكارانش آشنا شديم و البته اين آشنايي باعث شد نگاه ما به اطرافيان و قمار كاملا تغيير كند. در سالهاي اخير براي اينكه بگوييم در صنف مشخص مشغول به كار هستيم كمكم شروع به خريد و فروش ماشين كرديم، چون برادرم تصميم داشت ازدواج كند و نميتوانستيم به خانواده همسرش بگوييم كه شغل ما قماربازي است. اينكه هميشه چند سند ماشين در اختيار داشتيم دست ما را براي ريسك كردن باز ميگذاشت و همين باعث شد كه ما بتوانيم تا حدودي درآمد خوبي داشته باشيم ولي بعد از اتفاقاتي كه براي ما رخ داد، فهميديم در دام يك تيم كلاهبرداري گير كردهايم و همه زندگيمان به باد رفت. وقتي آنهايي كه مدعي بودند از اسپانيا آمدهاند، فهميدند كه روي دور برد افتادهايم شروع به نزديك شدن به ما كردند و با مهمانيهاي آنچناني كه تعداد مهمانان ويژهاي هم داشت كمكم اعتماد ما را به خود جلب كردند. هميشه در قمار بعد از اينكه روي دور برد قرار ميگيري هر لحظه امكان دارد شرايط تغيير كند و باختهايت شروع شود و دقيقا برعكس اين موضوع هم وجود دارد. هيچ وقت نميتواني تناسبي در بين اين دو به دست بياوري و ناخواسته درگير خرافات ميشوي. در چند بازي نتايج خيلي بدي كسب كرديم و قسمتي از سرمايه خودمان را از دست داديم. سرخيو، نفر اصلي سايت ما را با يك رمال آشنا كرد تا با كمك آن بتوانيم كمبودها را جبران كنيم.»
حسن در مورد اينكه از سِحر و جادو براي برنده شدن در قمار چه استفادههايي كرده است، ادامه ميدهد: «بعد از آنكه با اين رمال آشنا شديم در چند بازي درآمد خوبي به دست آورديم و همين باعث شد كه همه چيز را از چشم او ببينيم ولي بعد متوجه شديم كه همه اين اتفاقات از پيش برنامهريزي شده بود. رمال ما را مجبور ميكرد كارهاي عجيبي انجام دهيم. از خريدن «ناموس كفتار» گرفته تا اينكه بايد «ادرار سگ» را روي عكس مهاجم تيمي كه ميخواهيم برنده بازي باشد، بريزيم. بعد از چند ماه كه نتايجي به دست آمده تقريبا درخشان بود. او به ما پيشنهاد داد براي اينكه سايت قمار بالا بيايد و مشتري جذب كنند در آنجا سرمايهگذاري كنيم، چون فقط 200 ميليون پول نقد داشتيم سند 2 ماشين به ارزش يك ميليارد تومان را وسط گذاشتيم و همچنين بابت باقي مبلغ 800 ميليون تومان هم سفته داديم. شب فينال جام قهرمانان اروپاي سال گذشته همه چيزمان از دست رفت. ما روي باخت «رئال مادريد» شرط بسته بوديم كه آن هم زد و قهرمان شد و ما مانديم و ميليونها تومان بدهي. فكر ميكرديم سرخيو باز هم راهي براي خروج از اين وضعيت نشانمان ميدهد ولي وقتي با او تماس گرفتيم، گفت هم ماشينها را بايد به ما بدهيد و هم 800 ميليون تومان را به حسابم واريز كنيد در غير اين صورت از راه قانوني اقدام خواهد كرد. ما تصميم گرفتيم برويم و شكايت كنيم ولي يك وكيل به ما گفت چون قمار به خودي خود غيرقانوني است هيچ چيزي را نميتوانيم ثابت كنيم. سرخيو بعد از چند هفته ماشينها را توقيف كرد و سفتههايي كه به او داده بوديم را هم به اجرا گذاشت. كاري از دست ما بر نميآمد و بايد همه زندگيمان را ميداديم. هر چه در راه قمار به دست آمده بود يكشبه نابود شد. حتي مجبور شديم طلاهاي همسر برادرم را هم بفروشيم و كلي هم قرض بگيريم تا مبلغي را به او بپردازيم و مبلغ باقيمانده را با همكاري قاضي دادگاه قسطبندي كرديم و حالا ماهانه بايد 4 ميليون به حساب سرخيو واريز كنيم. از آن شب تا حالا ديگر قمار نكرديم. با برادرم تصميم گرفتيم كه يك نيسان بخريم و حالا از راه رانندگي با نيسان زندگي را ميچرخانيم تا ببينيم در آينده چه پيش خواهد آمد.»
حسن : هيچ وقت نتوانستيم شغل خودمان را معرفي كنيم و زندگي مشخصي داشته باشيم. ادامه دادن راههاي اشتباه، اعتماد اشتباهي و ... اين موارد را ميتواني در تمام سالهاي زندگي من پخش كني تا ببيني وضعيت مردي كه همه زندگي خود را شرطبندي كرده چگونه است. ابتدا براي اينكه بتوانيم براي قمار پول داشته باشيم، تصميم گرفتيم كنار خيابان ميوهفروشي كنيم. پدرم چند مغازه كوچك دارد ولي هيچ وقت حمايتي از ما نكرد كه بتوانيم در زندگي مسير درستي را در پيش بگيريم و هميشه با سركوب كردن در مورد ما صحبت ميكرد.
در آن روزها نميدانستم كه وارد چه راه پرخطري شدهام، چون لذت پيروزي در بازيهايي كه ميتوانستم به نوعي در آن شرطبندي كنم، رهايم نميكرد. سن و سالي نداشتم و اگر ميخواستم با بزرگترها بازي كنم حداقلش اين بود كه بايد پاكت سيگارم را روي ميز ميگذاشتم تا نشان دهم بچه نيستم و دل و جگر قمار كردن را دارم. گاهي وقتها براي قمار به محلات ديگر هم ميرفتم، وقتي با طرف مقابلم دست ميدادم با كف دستم، زِبري پوستش را حس ميكردم و اين يعني سخت است بتوانم از اين قمارخانه سالم بيرون بروم.